سیاست همسایگی ضمائم طبقه بندی خود را دارد
ایران در فکر ایجاد منطقه قدرتمند
سید رسول موسوی، سفیر سابق ایران در فنلاند*
دیپلماسی ایرانی: در موضوع سیاست همسایگی، بیشترین بحثی که می بایست مورد توجه قرار گیرد این است که آن کشوری که ما آن را همسایه می دانیم، او نیز ما را همسایه می داند یا نه؟ چرا که همسایگی موضوعی دوطرفه است. به عنوان مثال، در حالی که ایران، کشور قزاقستان را همسایه خود می داند، آنها چنین نگاهی به ایران ندارند. بنابراین همسایگی یک بحث دو طرفه است و این اولین مولفه مورد توجه در سیاست همسایگی است. سیاست همسایگی دارای چندین گزاره اصلی است که عبارتند از:
- سیاست همسایگی، صرفا دیپلماسی همسایگی نیست، یعنی وقتی از سیاست همسایگی صحبت می شود بحث گسترده تری از دیپلماسی را در بر می گیرد.
- سیاست همسایگی سیاست یک کشور است نه صرفا سیاست وزارت امور خارجه. یعنی به همان میزان که وزارت امور خارجه مسئول پیگیری این سیاست است، سایر نهادها نیز پیگیری آن را باید در دستور کار خود قرار دهند. یکی از مشکلاتی که ما در همسایگان خود مواجه هستیم دوگانگی بین دستگاه دیپلماسی و همسایگان ما است.
- سیاست همسایگی اقتصاد بنیان است نه امنیت محور. یعنی اول پیوند اقتصادی و بعد پیوند امنیتی با همسایگان مطرح می شود.
- سیاست همسایگی بهره گیری از ظرفیت های سرزمینی کشور برای پیوند با همسایگان و همسایگان با هم از طریق ایران و همچنین همسایگان با دیگران است. به عنوان مثال ایران در کانون سیاست همسایگی قرار می گیرد تا ضمن آنکه با همسایگان ارتباط برقرار می کند همسایگان نیز بتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. بدین طریق ایران به موتور چسبندگی روابط همسایگی تبدیل می شود.
- در سیاست همسایگی، همسایه باید از همسایه بودن خود رضایت داشته باشد. در غیر این صورت این سیاست پیش نمی رود.
- سیاست همسایگی متکی بر ظرفیت های تکمیلی است نه تنظیمی. یعنی این سیاست ها در راستای تکمیل روابط نیست بلکه به منظور تنظیم روابط است. به عنوان مثال روابط ایران و پاکستان براساس سیاست های تنظیمی بنا شده است که مبتنی بر شرایط شکل می گیرد. چنان که این سیاست تنظیمی در قبال ترکیه، یونان و آذربایجان نیز دیده می شود.
- سیاست همسایگی تنظیم کننده حفظ وضع موجود و ثبات منطقه و مرزها است که باید بر اساس توافق بین همسایگان حاصل شود. یعنی همسایه ها باید به یک توافق بنیادی در خصوص این مسائل برسند.
- سیاست همسایگی کمربند استراتژیک پیرامون کشور است. یعنی پذیرفته شود که در پیرامون کشور یک نوع انسجام در ارتباط با همسایگان شکل بگیرد.
- اگرچه سیاست همسایگی براساس ملاحظلات ژئوپلیتیکی شکل می گیرد اما بر اساس مولفه های تاریخی و تمدنی استقرار می یاید.
- سیاست همسایگی با توجه به اسناد بالا دستی، سند چشم انداز و برنامه های توسعه تنظیم می شود و دارای ضمائم طبقه بندی است و سیاست ها برای هر کشوری ویژه و خاص آن کشور تعریف می شود.
در حال حاضر ایران نسبت به همسایگان خود از جمله ترکیه ملاحظات ژئوپلیتیکی دارد. اما اگر ایران بتواند وارد حوزه تمدنی با همسایگان شود اوضاع بهبود پیدا خواهد کرد. سیاست همسایگی ضمائم طبقه بندی خود را دارد. یعنی سیاست ها در قبال همسایگان متفاوت است. همچنانکه سیاست ایران در قبال هر کشور با کشور دیگر متفاوت است. از جمله آنکه سیاست ایران در قبال کشورهای عربی باید نسبت به کشورهای آسیای مرکزی باید متفاوت باشد. سیاست همسایگی برای اجرا نیاز به ساختار مناسب در بخش وزارت امور خارجه و سایر بخش ها دارد، سیاست همسایگی چیزی نیست که امروز اتفاق افتاده باشد، یعنی در تاریخ نمونه های آن از جمله در آلمان نازی، شوروی سابق و ژاپن قابل مشاهده است که سیاست همسایگی را دنبال می کردند که البته تجربیاتی ناموفق بودند. به نحوی که در نهایت با شکست مواجه شدند. چرا که اینها به جای منطقه قدرتمند، یک کشور قدرتمند در یک منطقه را مطرح می کردند. حال آنکه سیاست همسایگی باید به دنبال ایجاد یک منطقه قدرتمند باشد.
در حال حاضر سیاست همسایگی ایران با اسناد بالادستی همسو است، یعنی ایران به دنبال ایجاد یک منطقه قدرتمند است. درخصوص تجارب موفق سیاست همسایگی تا حدی می توان به اتحادیه اروپا، روسیه و چین اشاره کرد. اروپا امنیت خود را در امنیت همسایگانش می بیند، بدین معنا که آنها از طریق مشارکت با یکدیگر سعی در بهبود وضعیت زندگی همسایه ها دارند تا آنها از حداقل شرایط زندگی برخوردار باشند تا بدین طریق سطح زندگی مردم این کشورها به حدی برسد که آنها دیگر کمتر احساس تهدید کنند.
در سیاست همسایگی روسیه، اگرچه روس ها ظرفیت اقتصادی اروپا را ندارند اما همزمان از یک سری مولفه های ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی برخوردار هستند که در سیاست همسایگی خود بر آنها تکیه دارند. روسیه سعی دارد تا از طریق ساختار سازی (اتحادیه گمرگی، اتحادیه اروراسیا و..) و ایجاد ظرفیت سازی، همسایگان خود را در سیاست همسایگی وارد کند.
سیاست همسایگی چین یکی از الگوهای موفق است و چنینی ها در حال حاضر سیاست های عمیقی را در این خصوص دنبال می کنند، آنها می گویند ما به این نتیجه رسیدیم که آمریکا از طریق همسایگان ما قصد محاصره ما را دارد و ما از طریق همسایگان این محاصره را شکستیم و برای این کار باید به خود برسیم تا آنها احساس کنند که در سرمایه های چین سهیم هستند. میانجیگیری چین در حل اختلافات افغانستان و پاکستان را نیز می توان در قالب همین سیاست همسایگی چین جستجو کرد.
ایران نیز باید با مطالعه تجارب موفق سیاست همسایگی و مورد توجه قرار دادن شرایط منحصر به فرد ژئوپلیتیکی و حوزه تمدنی خود که فراتر از مرزها است سیاست همسایگی مدنظر خود را دنبال کند. در حال حاضر حوزه فرهنگی ما فراتر از مرزها است و این امر برای ما یک مزیت محسوب می شود و باید از این مزیت استفاده لازم را در امر سیاست همسایگی بریم و همچنین اگر سیاست همسایگی اقتصاد بنیان را تعریف کنیم، بسیار موفق تر خواهیم بود.
* متن سخنرانی « نشست سیاست همسایگی، راهبرد پیشنهادی برای سیاست خارجی» در شورای راهبردی روابط خارجی
انتشار اولیه: دوشنبه 6 شهریور 1396 / انتشار مجدد: شنبه 11 شهریور 1396
نظر شما :