با سیاست تهاجمی آمریکا چه باید کرد؟
مهار راهبرد ضد ایرانی ترامپ
نویسنده: سید احمد حسینی، کار شناس ارشد مسائل سیاسی و بین المللی
دیپلماسی ایرانی: مقامات آمریکائی در ماه های اخیر از تدوین سیاست جدید در قبال ایران سخن می گویند، بخشی از این رویکرد در قالب مصوبه نمایندگان سنای آن کشور برای تحریم های جدید با عنوان مقابله با اقدامات بی ثبات کننده ایران نمایان شده است.
این گام با دو موضعگیری تکمیلی از سوی رئیس جمهور و وزیر امور خارجه آن کشور، شکل جدیدی به خود گرفته؛ آنجا که تیلرسون از ضرورت تغییر مسالمت آمیز رژیم و دونالد ترامپ با سرمستی، از برگ های برنده در اختیار آمریکا در شرایط جدید سخن گفته است.
با این اقدامات و حاکمیت یکدستی که در آمریکا پدیدار شده و آثار آن در رای بالا به مصوبه ضد ایرانی و ضد روسی دیده می شود باید اذعان داشت که ما با یک سیاست جدید کاملا تهاجمی که با شیطنت و عقبه فکری خود درصدد تغییر کلی شرایط مواجهه با ایران می باشد روبرو هستیم و این امر ضرورت دقت و اتخاذ تصمیمات بموقع و حساب شده را اقتضاء می کند.
نظر به اهمیت و اثرگذاری اقدامات آمریکا در سیاست خارجی و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران، در این گزارش به تشریح برخی ابعاد رفتاری آمریکا و سپس ارائه راه حل هائی برای مدیریت شرایط کنونی پرداخته می شود:
مسیر ترامپ:
سناریوی راهبردی دونالد ترامپ در قبال ایران، وقفه در مسیر تعاملی دوران اوباما و حفظ فاصله با ایران همراه با تشدید فشار ها و امنیتی ساختن منطقه با هدف بهره برداری از ثروت های انباشته در عربستان سعودی و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است.
در این چارچوب قاعدتا واشنگتن مایل است ریشه های تنش و ناامنی در منطقه بصورت کنترل شده و در مسیر منافع ملی آن کشور باقی بماند و متحدین آمریکا چه به لحاظ روانی و چه به لحاظ لجستیک و قدرت نظامی به آمریکا نیاز بیشتری پیدا کنند.
بعد دیگر سیاست خارجی ترامپ در منطقه خاورمیانه، استفاده از فرصت کنونی برای نزدیک کردن کشورهای عربی با محوریت عربستان و رژیم صهیونیستی به یکدیگر به بهانه تهدید منطقه ای ایران می باشد. بنظر می رسد ترامپ بنا به علاقه شخصی و خانوادگی تمام ظرفیت های کشورش را در این مسیر به کار خواهد برد و شاهد تحرکات غیرقابل باور بخصوص از سوی طیفی از کشورهای عربی در آینده خواهیم بود.
مجموعه این شرایط ایجاب می نماید که ایران سیاست خارجی خود را در دو حد پرهیز از محافظه کاری بیش از حد و غیرضرور و دقت در نمایش متناسب اقتدار و ظرفیت های نظامی حفظ نماید. در این چارچوب آنچه از ایران به تصویر می کشد این است که اولا کشوری مستقل، مقتدر و رسوخ ناپذیر است و در برابر هر اقدام مخل امنیت ملی، واکنش جدی نشان می دهد و از سوی دیگر قدرت و توانمندی هایش اساسا ماهیت بازدارندگی دارد و به هیچ وجه دنبال ایجاد شکاف بین کشور ها و قومیت ها و نیز تحریک کشورهای منطقه نیست.
سوءاستفاده از برجام:
یکی از دستاویزهای ترامپ در قبال ایران، موضوع برجام است. با توجه به سابقه اقدام رئیس جمهور آمریکا در خروج از توافقنامه اقلیمی پاریس و نیز لغو توافق نامه عادی سازی روابط با کوبا، برجام نیز از محورهای مورد توجه وی است که باید تغییراتی در آن صورت گرفته و با مقتضیات جدید آمریکا منطبق گردد.
بعبارت دیگر قصد آمریکا دائر بر تغییر این وضع است و شاید مجموعه شرایط آمریکا و فشار ها نهاد ها و لابی ها مانع از آن گردد و یا اصولا نیاز باشد که از برجام بصورت کلی کنار رود اما مسیرهای دیگری وجود دارد که با حفظ تابلوی برجام، در دستیابی به اهداف آمریکا کمک می کند.
مصوبه اخیر سنای آمریکا در وضع تحریم های جدید علیه ایران یکی از نمونه های دست اندازی به برجام و از کار انداختن روح و جسم آن است که مساله ای بسیار مهم و پیچیده برای برنامه ریزان و تصمیم گیران سیاست خارجی ایران می باشد. این امر نیاز به تدبیر و تجمیع همه ظرفیت ها دارد و همه نهاد ها باید به وظایف ذاتی و ملی خود در این زمینه عمل کنند.
یکی از مهم ترین عناصر قدرت و نقش آفرینی ایران در این زمینه آن است که موضوع برجام از سطح ملی تنزل جایگاه پیدا نکرده و به موضوعی سلیقه ای و جناحی تبدیل نشود. توجه و التزام به این اصل باعث خواهد شد که رقبا و دشمنان ما میزان وفاداری و حساسیت جدی ما در این موضوع را به درستی راستی آزمائی نمایند.
در این زمینه نیز ما باید رویکرد دقیق و مشخصی داشته باشیم که مرزهای آن را به درستی تعریف نمائیم. چارچوب ما در این خصوص باید این باشد که اولا در مقابل اراده تغییر و برهم زدن بازی بی تفاوت نباشیم و به طرف های خود نشان دهیم که توافق برجام یک مسیر دوطرفه است و اگر طرف مقابل از وظایف خود شانه خالی و سنگ اندازی کند ما بی تفاوت نمی مانیم و عناصر خود را چه در چارچوب مسئولیت های برجام و چه خارج از آن به حرکت در می آوریم و هم اینکه از اهرم های سیاسی، بین المللی، حقوقی و نظامی و امنیتی به گونه ای استفاده کنیم که مسیر انزوای آمریکا عمق پیدا کرده و متوقف نشود و هزینه های یکجانبه گرائی آمریکا بیش از پیش افزایش یابد.
ترساندن ایران:
یکی از تاکتیک های رقبای ما این است که ایران را از خطرات شخصیتی مانند ترامپ برحذر داشته و این ترس را در ساختارهای مختلف نهادینه کنند که ترامپ شخصیتی غیرقابل پیش بینی است و نباید سر به سر او گذاشت چرا که ممکن است یک دفعه به سراغ ایران بیاید.
هر چند الگوی رفتاری ایران تا این مرحله این بوده است که ماه های نخستین شروع به کار ترامپ مدیریت شود و بیهوده برای کشور تولید هزینه نشود اما این الگو نباید به پیدایش یک ذهنیت اشتباه در طرف آمریکائی بیانجامد که ایران ترسیده و در لاک محافظه کاری فرو رفته و تحت هیچ شرایطی اقدامی در برابر زیاده خواهی های محافل تندروی آمریکائی انجام نخواهد داد.
اگر چنین ذهنیتی پدیدار شود آثار بسیار منفی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال خواهد داشت و علاوه بر آمریکا حتی بازیگران کوچک مانند عربستان سعودی نیز قدرت، جسارت و اعتماد به نفس برای ضربه پیدا خواهند کرد و اصلاح ذهنیت شکل گرفته بسیار دشوار و پرهزینه خواهد بود.
راهکارهای ایران:
جمهوری اسلامی ایران شرایط بسیار مهم و حساسی از گذر تاریخی خود در منطقه و جهان را سپری می نماید. تلاش آمریکا و برخی کشورهای ماجراجوی همراه آن ها به بهانه نفوذ منطقه ای و ادعای اقدامات بی ثبات کننده ایران از یک سو نشان از گسترش حوزه نقش آفرینی ایران و از سوی دیگر نشان از تلاش ها برای جا انداختن این تهدید برای تکمیل سناریوهای ضد ایرانی دارد.
برای مقابله با چنین وضعی، همه مولفه ها از جمله: تدبیر، مصلحت اندیشی، دوری از تنش آفرینی و البته شجاعت و جسارت اقدام بموقع لازم است و فقدان هر یک از این ها می تواند به اهداف راهبردی ایران آسیب بزند. با این توضیح راهکارهای زیر برای پیشبرد منافع ملی جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد می گردد:
الف- عرصه سیاست خارجی:
یکی از مزیت های دیپلماسی ایرانی، رفتارهای ترامپ و دولت اوست. این عامل باعث ایجاد شکاف بین آمریکا و متحدان آن شده و دامنه این اختلافات هر روز بیشتر می شود. ایران باید رفتارهای خود را به قدری منطقی و اصولی کند که حتی اقدامی مانند حمله موشکی به مقر تروریست ها در سوریه مورد پذیرش قرار گرفته و این واقعیت را نشان دهد که برای مواجهه با چالش های کنونی از جمله تروریسم باید از ظرفیت های ایران بهره گرفت.
ب- نظامی و امنیتی:
اقتدار و قدرت نظامی پشتوانه ای بسیار محکم برای هر کشوری بخصوص در دنیای پرآشوب خاورمیانه است. جمهوری اسلامی ایران باید یک اصل اساسی را بعنوان فصل الخطاب اعلام و اثبات نماید که هر گونه تعرض به کشور به هر شکلی اعم از شهادت مرزبانان و یا حمله تروریستی به مجلس یا حرم امام (ره) بدون پاسخ نمی ماند و ایران حتما ضربه ای به مراتب بزرگتر به آن ها وارد می کند. چنانچه دشمن این جدیت را با تمام گوشت و پوست خود لمس نکند ریشه این فتنه ها خشکیده نمی شود و باید منتظر اقدامات و جنایت های آنان بود.
توجه و عمل به این اصل باعث می شود که همگان در بحث تروریسم و خدشه به منافع ملی و منطقه ای ایران حساب خود را بکنند که برای هر اقدامی باید هزینه بسیار بپردازند و هیچ حاشیه امنیتی برای آنان وجود نخواهد داشت. اگر دقت نمائیم غفلت از این گونه برخوردهای مهم و ریشه ای باعث مشکلات بسیار برای کشورهای غربی شده و عناصر تروریستی فعال در آن کشور ها را بسیار جسور نموده است.
ج- اقتصاد مقاومتی:
واقعیت این است که دشمن به نقاط آسیب و ضعف ما در زمینه اقتصادی دل بسته است و باید برای این موضع تصمیم جدی گرفته شود. کشور ایران توانستن را باید در این بخش معنا کند و فهرستی از نیازمندهای راهبردی را تهیه و در اختیار خلاقان، صنعتگران، کارآفرینان و مبتکران قرار دهد.
شاید نتوانیم همه این نیاز ها را برطرف کنیم اما حتی پیشرفت حداقلی هم قدرت و توان بازدارندگی اقتصادی ما را بالا برده و بدون تردید تاثیر خود را بر وسوسه آمریکائی ها و غربی ها برای استفاده از عامل تحریم خواهد گذاشت.
ما این تجربه را در موضوعاتی مانند خودکفائی تولید سوخت ۲۰ درصد در منازعه هسته ای، خودکفائی تولید بنزین در اوج تحریم ها و خودکفائی تولید گندم در مقطع حاضر را داشته ایم و باید که دامنه آن را تسری داده و به سایر حوزه ها و عرصه های اقتصادی بکشانیم و از این طریق اهرم های طرف غربی را بی اثر سازیم.
د- حفظ انسجام داخلی:
کشور ایران برای گذر از مرحله حساس کنونی به تقویت و حداکثرسازی انسجام داخلی نیاز دارد. بالا رفتن درک و تحلیل جامعه ایرانی از شرایط و روندهای محیط پیرامونی، آشکار شدن شکاف ها و گسل ها در سازه کشورهای غربی، حاکم شدن پول و ثروت کشورهایی مانند عربستان و تحت الشعاع رفتن بسیاری از ارزش ها و اصول انسانی در مناسبات بین المللی و نیز شفاف شدن ریشه های دشمنی با ملت و جامعه ایرانی باعث ارتقاء آگاهی و تقویت انسجام داخلی گردیده است.
خوشبختانه برگزاری باشکوه انتخابات ریاست جمهوری و مشارکت حداکثری مردم و اعتماد آنان به صندوق های رای، گام مهمی در تقویت همدلی و مشارکت شهروندان در سرنوشت کشور شده و با اطمینان، ایران با این رویداد و مشارکت گسترده شهروندان، گام مهمی در استفاده و تجمیع ظرفیت های نرم خود در مواجهه با چالش های داخلی و خارجی فراروی برداشته است.
انتشار اولیه: سه شنبه 6 تیر 1396 / انتشار مجدد: سه شنبه 9 تیر 1396
نظر شما :