ملک سلمان پازل جدید قدرت را تکمیل کرد
آقازاده افراط، در یک قدمی تخت سلطنت
دیپلماسی ایرانی: سرانجام پازل قدرت در عربستان سعودی تکمیل شد و ملک سلمان در اقدامی که مدت هاست انتظار آن می رفت، پسرش محمد را به جانشینی خود منصوب کرد. به این ترتیب محمد بن نایف، ولیعهد که از الآن می توان آن را سابق دانست، از سمت خود برکنار شد و تمامی سمت های قبلی نیز از او گرفته شد. برخی منابع عربستانی می گویند که ملک سلمان 82 ساله که حال چندان مساعدی ندارد و از لحاظ جسمی با مشکلات بسیاری روبه روست ظرف روزهای آینده از قدرت کناره گیری می کند و محمد بن سلمان رسما پادشاه عربستان خواهد شد تا به این ترتیب آخرین قطعه از پازل قدرت در این کشور غنی از نفت که اتفاقا جنگ قدرت شدیدی در آن شکل گرفته است، تکمیل شود. پادشاه بعد از انتصاب محمد بن سلمان به سمت ولیعهدی فقط به همین بسنده نکرد و تغییرات گسترده ای را اعمال کرد که عموما در جهت تحکیم پایه های قدرت محمد، فرزندش بود. او تمامی کسانی که به نوعی به ملک عبدالله، پادشاه سابق وابسته بودند را از سمت هایشان برکنار کرد. همچنین محمد بن نایف که این روزها تبدیل به چهره اصلاح طلب و رهبر اپوزسیون داخلی عربستان شده در انزوا قرار گرفت و تمامی کسانی که به نوعی به او نزدیک هستند نیز از قدرت کنار گذاشته شدند. سلمان که از یک طرف پسر کوچکش، سفیر عربستان در امریکاست و پسر دیگرش مسئول امنیت کشور، تلاش کرده است با این تغییر و تحولات حلقه امنی برای ولیعهد جدید ایجاد کند که هم از یک سو ارتباطاتش با امریکایی ها حفظ شود و هم از سوی دیگر نهادهای امنیتی در خدمت او باشند. به این ترتیب پادشاه با تغییرات جدید فضایی را ایجاد کرد تا دگرگونی قدرت در عربستان تکمیل شود و نسلی از شاهزاده های جوان عربستانی پا به عرصه بازی های سیاسی بگذارند تا دگردیسی عمیقی در صحنه سیاسی عربستان رقم بخورد. تغییری که با جاه طلبی های جوانان به قدرت رسیده می تواند عواقب سختی به دنبال داشته باشد به ویژه که تجربه کافی در اختیار ندارند و این بی تجربگی می تواند هزینه های سنگینی به بار آورد.
انتظار سونامی جدید
پیش بینی می شود با قدرت گرفتن محمد بن سلمان تغییرات دیگری نیز در عربستان سعودی آغاز شود. هنوز حد و مرز این تغییرات مشخص نیست اما قطعا بسیاری از هسته های ساکن قدرت هم در داخل عربستان و هم در خارج از آن به خصوص در کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس به حرکت خواهند افتاد. انتظار می رود هم زمان با این تحولات امارات متحده عربی نیز شاهد تغییرات تازه ای شود. در آن جا محمد بن زاید، ولیعهد امارات متحده عربی خود را برای رسیدن به سمت امیری کشورش آماده کرده و برای این که بتواند پایه های حکومت خود را مستحکم کند، روابط نزدیکی را با محمد بن سلمان برقرار کرده است. وضعیت در درون امارات برای محمد بن زاید چندان مساعد نیست. گفته می شود امارات در سه ماه اخیر دو بار شاهد تلاش هایی برای انجام کودتا برای کنار زدن محمد بن زاید از ولیعهدی بوده است. اما این کودتا هر دو بار به شکست انجامیده است. حالا به نظر می رسد که با تحکیم پایه های قدرت محمد بن سلمان، محمد بن زاید نیز با پشتیبانی او تحرکات تازه ای را در امارات آغاز کند. اتحاد این دو شاهزاده برای بسیاری خبر خوشی نیست. منابع آگاه می گویند که این دو خواب های بدی را برای کشورهای همسایه خود در شورای همکاری دیده اند. احتمالا حتی بحرین نیز از گزند تغییرات به دور نخواهد بود اگر چه به طور کامل این کشور در مشت عربستان سعودی قرار دارد. انتظار می رود با قبضه کامل قدرت توسط محمد بن سلمان عرصه بر قطر تنگ تر شود و فشارهای تازه ای به کویت و عمان آغاز شود. برخی منابع خبری گزارش می دهند که کویت سه ماه پیش از یک کودتای نافرجام جان سالم به در برد. اما هیچ معلوم نیست کودتای تازه ای در راه نباشد. در عمان نیز سلطان قابوس در بستر بیماری است و هنوز جانشینی به جای او تعیین نشده و همه نگرانند که جنگ قدرتی برای تصاحب کرسی پادشاهی در زمان بعد از سلطان قابوس در بگیرد. عربستان و امارات متحده عربی قصد دارند از این فضا بهره برداری کنند و تغییری در هیئت حاکمه فعلی ایجاد کنند. عربستان و امارات از این که کویت و عمان در مسیر آنها حرکت نمی کنند و حاضر به نقش آفرینی در جنگ یمن و خصومت با ایران نیستند، گله دارند و برای همین به فکر تغییراتی عمیق در این دو کشور هستند. البته قبل از آن که به سراغ این دو کشور بروند باید تکلیف قطر را روشن کنند.
جوان خطرناک و جاه طلب
محمد بن سلمان در این دو سالی که وارد قدرت شده و وزارت دفاع و جانشینی ولیعهدی را بر عهده داشته نشان داده که فردی جنگ طلب و ناآرام است. در این میان به صراحت بیان کرده که با ایران و شیعیان دشمنی و خصومتی سرسختانه دارد و حتی ابایی نداشته است که بگوید سودای جنگ با آنها را دارد. جنگ یمن که به زودی 800 روز مقاومت آن رقم می خورد، نمونه ای از جنگ طلبی محمد بن سلمان است. دیدگاه های او باعث نگرانی بسیاری در جامعه جهانی شده است. بسیاری بیم آن دارند که با تکمیل پازل قدرت در عربستان و تصاحب کامل آن توسط محمد بن سلمان مشکلات سنگینی به وجود آید. در درون عربستان مخالفتی عمیق با محمد بن سلمان وجود دارد و او را چهره ای تندرو می دانند. اگرچه سلمان تلاش می کند خود را چهره ای مدرن در جامعه جهانی نشان دهد و پروژه های اقتصادی کلان رونمایی می کند اما تندروی های وی به ویژه در بحث های طایفه ای و سیاسی و امنیتی بر کسی پوشیده نیست. معروف بود که محمد بن نایف خانه امن مخالفان محمد بن سلمان شده بود و این مساله به او قدرت اجتماعی و سیاسی بالایی داده بود. اما با تغییراتی که اکنون صورت گرفته قدرت محمد بن نایف به شدت تضعیف شده است. از سویی دور کردن و تحت فشار گذاشتن فرزند عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه سابق فضای خصومت با وضعیت فعلی در عربستان را تشدید می کند که این مساله می تواند به خشمی سرکوب شده تبدیل شود و در آینده در زمانی نامعلوم تبدیل به سونامی سیاسی تازه ای علیه محمد بن سلمان شود. از سوی دیگر، محمد بن سلمان، با رویکرد تند خود فضای افراط گرایی در منطقه را نیز تشدید خواهد کرد که ممکن است از سوریه تا یمن امتداد یابد. تئوری «هر کس با ما نیست پس علیه ماست و باید به شدیدترین شکل ممکن با آن برخورد کرد»، سرلوحه رفتارهای محمد بن سلمان است که می تواند مشکلاتی سنگین و سخت به وجود آورد که با تلاش وی برای بهبودی روابط با اسرائیل با هدف ایجاد جبهه ای واحد علیه ایران و متحدانش، می تواند مشکلات را پیچیده تر کند.
برخورد امریکایی ها
نسبت به تحولات اخیر عربستان، واکنش های متفاوت و در بعضی موارد متناقضی از جانب امریکایی ها مشاهده شده است. روزنامه وال استریت ژورنال نوشته است که امریکایی ها از این که محمد بن نایف دیگر در عربستان کاره ای نیست، ناخرسندند. وی فرد مورد اعتماد امریکایی ها بود و آنها روی میانه روی و درایت و تدبیر وی در حل بسیاری از امور عربستان و منطقه حساب کرده بودند اگرچه قدرت او با تبانی سلمان و پسرش تضعیف شده بود اما امریکایی ها امیدوار بودند که وی در اولین فرصت بتواند توازن را به عربستان بازگرداند. اما حالا که بن نایف دیگر در قدرت نیست، آیا این مساله باعث ناراحتی و نگرانی امریکایی ها شده است؟ شواهد حاکی از آن است که امریکایی ها در چگونگی تعامل با عربستان دچار دو دستگی شده اند. از یک سو سی آی ای که حدود شش ماه پیش، رئیس آن، مایک پمپئو در ریاض به محمد بن نایف، مدال افتخار داده بود تا به مخالفان عربستانی وی گفته باشد که بن نایف فرد مورد اعتماد آنهاست، از این که پادشاه عربستان او را کنار زده خشنود نیست. از سوی دیگر منابع خبری بسیاری گزارش می دهند که تغییرات جدید در عربستان با چراغ سبز دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا صورت گرفته است. گفته می شود محمد بن سلمان در سفر طولانی خود به امریکا که در حدود دو هفته به طول انجامید دیدارهای مفصلی با ترامپ برگزار کرده بود و توانسته بود او را راضی کند در مقابل ورود پول های عربستان به بازارهای سرمایه امریکا، از او برای رسیدن به قدرت حمایت کند. منابع خبری همچنین می گویند که ترامپ در سفر خود به عربستان چراغ سبز تغییرات جدید در این کشور را به سلمان و فرزندش نشان داده بود.
آن چه مسلم است، جاه طلبی ها و بلندپروازی ها و افراط گرایی های محمد بن سلمان از او چهره ای غیرقابل اعتماد ایجاد کرده است. روزنامه گاردین می نویسد که اروپایی ها اعتماد چندانی به او ندارند و تمایل ندارند به بن سلمان با توجه به رفتارهایش به چشم یک متحد استراتژیک بنگرند، اگرچه به پول های وی نیاز دارند. چنین دیدگاهی در درون امریکا نیز وجود دارد اما به نظر می رسد ترامپ که عامل اختلاف در بسیاری زمینه ها شده در این باره نیز عامل اختلافات است.
نظر شما :