2017، آغاز دوران طلایی
الگوی چینی میتواند اقتصاد ایران را قدرت اول منطقه کند
دیپلماسی ایرانی: شریط اقتصادی ایران در سال 2017 درست همانند وضعیت اقتصادی چین در سال 1990 است و این دو کشور از این منظر شباهت های بسیاری به هم دارند. خروج ایران از انزوای بین المللی موجب شده تا روحیه کارآفرینی و پویایی اقتصادی دوباره در این کشور زنده شود. شکی نیست که سرمایه گذاری صنعتی می تواند محرک بسیار قدرتمندی برای رشد و توسعه اقتصاد ایران باشد و این امر برای بسیاری از ناظران و تحلیلگران مسائل چین موضوعی آشناست چرا که سرمایه گذاری صنعتی یکی از عوامل اصلی رشد بی نظیر اقتصادی چین در سال های اخیر بوده است. یکی از تهدیدات جدی پیش روی ایران این است که رئیس جمهور منتخب آمریکا که همواره در طول مبارزات انتخاباتی اش از توافق هسته ای ایران به شدت انتقاد کرده بود؛ شانس موفقیت این توافق را تاحدی کاهش دهد. ایرانیان امیدوارند که ترامپ در موضوع توافق هسته ای از متحدان اروپایی خود فاصله نگیرد و هماهنگ با آنها عمل کند.
ایجاد فرصت ها و موقعیت های بیشتر اقتصادی برای ایران در سال جدید میلادی در گرو حفظ توافق هسته ای است. صنعت خودروسازی ایران در حال حاضر هجدهمین تولیدکننده بزرگ خودرو در جهان است. در ایران بیش از 50 شرکت بزرگ تولیدکننده دارو فعالیت می کنند که بسیاری از آنها در بورس اوراق بهادار تهران نیز حضور دارند. به لطف 21 اثر تاریخی ثبت شده ایران در یونسکو نیز این کشور از پتانسیل بسیار بالایی در زمینه توسعه صنعت گردشگری برخوردار است و این صنعت در آینده ای نزدیک بسیار شکوفا خواهد شد. صنایع غذایی و صادرات فرش ایران هم در حال حاضر با شرکت های بین المللی رقابت می کنند. بنابراین به نظر می رسد که با توجه به گسترش روابط تجاری ایران با شرکای قدیمی (یعنی اروپایی ها) و شرکای جدید (کشورهای آسیایی) مدرن سازی سریع اقتصادی ایران چندان دور از تصور نخواهد بود.
یکی از عوامل اصلی رشد اقتصادی چین وجود جمعیت بسیار زیاد و نیروی کار عظیم در این کشور بود و ایران نیز از این فاکتور تأثیرگذار برخوردار است. در حدود 60 درصد از جمعیت ایران را جوانان کمتر از 30 سال تشکیل می دهند و این نیروی کار سرمایه عظیمی برای این کشور محسوب می شود. بدیهی است که وجود چنین نیروی کاری می تواند روند احیای اقتصادی در این کشور را تسریع کند، به ویژه اگر این امر با افزایش مشارکت زنان در عرصه های اقتصادی همراه باشد. از سوی دیگر، بهبود شرایط اقتصادی ایران می تواند موجب معکوس شدن روند فرار مغزها و بازگشت نخبگان به این کشور شود. در شرایط فعلی که یک چهارم از نیروی تحصیل کرده ایران در خارج از کشور زندگی می کنند، معکوس شدن روند فرار مغزها می تواند به رشد بهره وری در این کشور کمک شایانی کند.
رشد سریع اژدهای سیلیکونی چین موجب شده است که شرکت های داخلی این کشور همچون «علی بابا» بازار داخلی این کشور را قبضه کنند. در حال حاضر، جمعیت جوان و طرفدار تکنولوژی در ایران به توسعه روزافزون و هرچه بیشتر استارتاپ ها در این کشور کمک شایانی می کنند. سایت «دیجی کالا» که نسخه ایرانیِ سایت آمازون است را باید یکی از نمونه های بارز در این زمینه دانست. این استارتاپ که در سال ۲۰۰۷ راه اندازی شد، در ابتدا بر فروش محصولات الکترونیکی تمرکز کرده بود، ولی اکنون انواع گوناگونی از محصولات و کالاها را در سایت خود به فروش می رساند.
روند رشد اقتصادی در ایران درست همانند روند رشد اقتصادی در چین است. پس از پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی در سال ۲۰۰۱، این کشور به سرعت بازار تولید و صادرات جهانی را به دست گرفت. آنها با این کار سهم دیگر کشورهای آسیایی در بازار را از آنِ خود کردند ولی در عین حال خود به واردکننده عمده قطعات از کشورهای همسایه تبدیل شدند. اگر ایران به مرکز تولید و تجارت خاورمیانه، منطقه آسیای میانه و قفقاز تبدیل شود، چنین شرایطی ممکن است برای ایران نیز ایجاد شود اما این امر مستلزم ایجاد نوسازی های اساسی در زیرساخت های صنعت حمل و نقل این کشور است.
دولت ایران با گذاشتن قرادادهای تجاری و سهام مالکیت آنها پیش روی شرکت های اروپایی و آسیایی، این شرکت ها را به شدت وسوسه کرده است. هند نیز اخیراً موافقت خود را با انعقاد قرادادی به ارزش 500 میلیون دلار به منظور توسعه بندر چابهار به عنوان تنها بندر آب های عمیق ایران در اقیانوس هند اعلام کرده است. از طرفی، به لطف مشارکت ایران در پروژه "یک کمربند، یک جاده" چین برای توسعه جاده ابریشم، چین نیز به احتمال زیاد از سرمایه گذاری های این چنینی در ایران استقبال خواهد کرد.
حزب کمونیست چین در راستای توسعه اقتصادی در این کشور مسیر بسیار مشکل و دشواری را در این سال ها طی کرده است. این حزب از طرفی به بخش خصوصی اجازه رشد و توسعه داده و از طرف دیگر همواره تلاش کرده که دولت همچنان هدایت و کنترل اقتصاد این کشور را در دست داشته باشد. بدین ترتیب دولت درهای کشور را به روی سرمایه گذاران خارجی گشوده اما این سرمایه گذاران امکان دسترسی به برخی از بخش های اقتصاد را ندارند و در بخش های دیگر نیز فقط می توانند به طور مشترک سرمایه گذاری کنند.
اگر حسن روحانی، رئیس جمهور میانه روی ایران در انتخابات سال آینده مجدداً پیروز شود، باید میان رویکرد اقتصادی دولت خود برای جذب سرمایه گذاران و راضی نگه داشتن گروه های تندرو تعادل ایجاد کند. پیشرفت های چشمگیر و قابل توجه چین در دهه های اخیر نشان می دهد که وجود یک نظام سیاسی اقتدارگرا و اقتصاد سراسر دولتی می تواند مانع از رشد اقتصادی سریع کشور شود. شرکت هایی که بازار چین را به خوبی هدایت و کنترل می کنند، احتمالاً در سال ۲۰۱۷ به شباهت های فزاینده ایران توجه نشان داده و تلاش خود را برای ورود به بازار آینده دار این کشور آغاز خواهند کرد.
منبع: اکونومیست / مترجم: زهره شهریاری
نظر شما :