رقابتی که 200 سال قدمت دارد
ایران و ترکیه به دنبال منافع مشترک
دیپلماسی ایرانی: نزدیک به دو قرن است که با وجود رقابت ژئوپولیتیک شدید از شام تا عراق و قفقاز، ایران و ترکیه در صلح در جوار هم زیسته اند. همکاری آنها در زمینه انرژی رو به رشد بوده و روابط تجاری و منطقه ای منافع آنها را همگرا کرده است. با این حال امروز، با این که اقتصاد این دو کشور به شکلی فزاینده در هم تینده شده، یک اختلاف عمیق بر سر منافع در عراق و سوریه این دو امپراتوری سابق را در مسیر برخورد با یکدیگر قرار داده است. برای یک گفتگوی انتقادی رودرو به منظور تنظیم مجدد روابط، هنوز دیر نشده اما تنها در صورتی که هر دو طرف علاقه ای واقعی برای گام نهادن در مسیری معکوس داشته باشند؛ گام هایی که به آنها اجازه می دهد با مدیریت اختلافات خود به سمت صلح و آرامش حرکت کنند. همان طور که تقریبا در 200 سال اخیر این کار را کرده اند.
گاهی اوقات تداخل قومی و فرهنگی می تواند دو کشور را تبدیل به دو روی یک سکه کند. ایران با حکومتی مذهبی، پیشرو و رهبر منطقه ای اسلام شیعه است، در حالی که قانون اساسی ترکیه سکولار بوده و در یک بستر ساخته شده از اسلام سنی عمل می کند. همان طور که مقامات دو کشور گواهی می دهند، ایران و ترکیه سابقه ای طولانی در استحکام روابط و زندگی دوستانه همجوار با توجه به طبیعت و تاریخ دور و دراز خود دارند. از سال 2011 و با تغییرات در سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا، اصکاک و اختلاف میان دو کشور افزایش یافت و هر کدام از دو طرف دیگری را مسئول مانورهایی خصمانه علیه منافع حیاتی اش در منطقه به خصوص عراق و سوریه، می داند. عدم توانایی در تحمل یکدیگر باعث شده که پتانسیل تضعیف و حتی از بین رفتن روابط قوی تاریخی بروز کند.
هر دو طرف از شرکای محلی خود حمایت و جنگ های نیابتی را در زمین جنگ موصل، تلعفر، حلب و رقه مدیریت می کنند. هرچند دو طرف تلاش دارند تا بر اساس منافع مشترک، شکست یا حداقل به حاشیه راندن داعش را موجب شوند و فکر استقلال در کردهای سوریه را مهار کنند. این پویایی به تعمیق تنش های فرقه ای، خونریزی بیشتر، رشد بی ثباتی در سراسر منطقه منجر می شود و خطرات یک رویایی نظامی مستقیم را، حتی غیرعمدی در حوزه نفوذ آنها، بیشتر می کند. ادامه ادعای آنکارا مبنی بر این که هواپیماهای بدون سرنشین ایران در تاریخ 24 نوامبر 2016 چهار سرباز ترکیه را در شمال سوریه کشته اند، اشاره ای به سوی تشدید خطرناک این درگیری است.
برای تغییر این مسیر و جلوگیری از وخیم تر شدن روابط نیاز است که بر عدم وجود اعتماد متقابل کنونی غلبه شود. برای این منظور و برای اولین گام باید یک کانال مذاکرات مستمر و سطح بالا در مورد وضعیت منطقه بین دو کشور ایجاد شود. سرعت این جلسات تا پیش از این مشکل ساز بوده است: ملاقات هایی بین مقامات ارشد در دوره های یکی دو روزه، به دنبال آن دوره ای نسبتا طولانی از خلا دیپلماتیک که با تشدید جنگ های نیابتی پر شد. رهبران دو کشور باید نمایندگانی شخصی و با اقتدار را برای مدیریت این کانال دیپلماتیک برگزینند.
برای انجام این کار و برای نشان دادن جدیت و حسن نیت، دولت های دو طرف باید گام های اعتمادسازی را بردارند. از جمله همکاری های اطلاعاتی بیشتر و ایجاد هماهنگی برای کاستن از تنش ها و تعارض های حاد. در شمال عراق ممکن است اولین گام مهار شبه نظامیان شیعه مستقردر استان نینوا باشد و در عوض ترکیه می تواند سلاح های سنگین و پایگاه های خود را از این منطقه جمع کند. این دست اقدامات اعتمادساز اگر به خوبی اجرا شوند می توانند راه را برای توافق بر سر اصول مورد نیاز برای همسایگی مناسب و معقول ایجاد کنند. شناخت منافع مشترک و نگرانی های امنیتی مشروع در منطقه، بیان خطوط قرمز و روشن و توجه به آنها می تواند از اقدامات خصمانه جلوگیری و راه را هموار کند.
ایالات متحده و روسیه، که به ترتیب روابط نظامی قوی با ترکیه و ایران دارند، باید در مورد برطرف کردن اختلاف ها در منافع متضاد و برداشتن گام هایی در جهت صلح، نقشی حمایتگر داشته باشند. در حال حاضر ایران و ترکیه در تاروپود روابط نامناسب روسیه و آمریکا گرفتار شده اند. مانوری برای ایجاد فضا در جهت تصمیم گیری های مستقل، آنها را قادر می کند تا حدی برای رسیدن به راهی برای همکاری متقابل به موفقیت برسند.
کاستن از تنش ها و افزایش همکاری تهران ـ آنکارا لازم است اما کافی نیست. چرا که حل وفصل درگیری ها و بحران ها شامل منافع بسیاری از بازیگران منطقه ای و خوابیدن احساسات فرقه ای به شدت مورد نیاز است. رسیدن به چنین نقطه ای بسیار سخت خواهد بود. تقویم انتخابات در هر دو کشور، الزامات سیاست داخلی و متعادل کردن روابط با شرکای منطقه ای ضمن احتیاط در ایجاد روابط حسنه خارجی، موانعی بر سر پیشرفت روابط دوجانبه است. اما تلاش برای بازسازی روابط مهم است و باید دنبال شود. این تلاش حداقل می تواند به کاهش تنش های فرقه ای منجر شود تا جملاتی سودمند از زبان رهبران هر دو کشور جاری شود. تنها با پیدا کردن زمینه های مشترک است که ایران و ترکیه می توانند به ساختن منطقه ای باثبات تر و امن تر کمک کنند.
نتیجه گیری
رقابت استراتژیک جغرافیایی امروز، بین ایران و ترکیه، آخرین تکرار از یک بازی قدرت قدیمی است، اما با پیچ وتابی که به سرعت شوم تر می شود. هر دو طرف با احیتاط و چشمانی نگران به تحرکات دیگری در عراق و سوریه نگاه می کنند. جنگ های نیابتی آنها ترکیه را آماده کرده است تا حتی به تشدید دخالت مستقیم نظامی خود رو بیاورد. این که این دو کشور چگونه قدرت خود را استقرار خواهند داد، در تراز منطقه ای چگونه عمل خواهند کرد واختلافات متقابل را چطور مدیریت می کنند، نه تنها برای خودشان بلکه برای همسایگان و کل منطقه خاورمیانه حیاتی است. در میان بازیگران منطقه که در جنگ درگیر هستند، هیچ دو طرفی به اندازه ایران و ترکیه این پتانسیل را ندارند که راه حل توافق مشترک را به دست آورند. آنها از کانال های ارتباطی گسترده و تجربه ای طولانی و قابل توجه در حل و فصل رقابت استراتژیک خود برخوردارد هستند. ضمن این که تجارتی فشرده و علاقه ای مشترک در حفظ تمامیت ارضی همسایگان، آنها را به هم نزدیک تر کرده است.
آمریکا و روسیه باید با یک رویکرد منسجم و حمایتی در قبال این دو قدرت منطقه ای و آرمان های متغایر و متضاد آنها برای برتری و تسلط بر منطقه، در پیش بگیرند. ضمین این که در عین حال به متحدان خود فشار بیاورند تا آنها نیز گام هایی در جهت جلوگیری از تشدید این درگیری ها بردارند؛ درگیری هایی که نه به نفع روسیه خواهد بود و نه آمریکا.
در مجموع، ایران و ترکیه نیاز دارند تا پویایی متقابل خود را دوباره تنظیم کنند. این دو کشور بر اساس مذاکرات می توانند به یک توافق اجرایی پایدار دست پیدا کنند. توافقی که می تواند روابط متقابل را تثبیت کرده و به کاهش شعله های سوزان جنگ در منطقه منجر شود. این توافق نیاز به دادن امتیازات متقابل دشوار برای آغاز مراحل اعتمادسازی دارد اما حفاظت از منافع آینده به مراتب بهتر از ادامه وضعیت بسیار بی ثبات و غیرقابل پیش بینی فعلی است. وضیعتی که می تواند هر آن تشدید شده و به یک درگیری نظامی مستقیم بدل شود.
منبع: لوب لاگ/ مترجم: روزبه آرش
نظر شما :