ما و رئیس‌جمهور تاجر

پیروزی ترامپ به نفع ایران است؟

صادق خرازی: ترامپ می‌داند که بایست از شعارهای انتخاباتی فاصله بگیرد/ ابطحی: به نفع ما و خاورمیانه و جهان است که ترامپ رئیس‌جمهور است/ جلایی‌پور: ترامپ یک افراطی نرم و تاجر و معامله‌گر و قالتاق است
پیروزی ترامپ به نفع ایران است؟

دیپلماسی ایرانی: ستاره اقبال دونالد ترامپ در کدام سپهر سیاسی - اجتماعی طلوع کرد؟ آنچه نامزد جمهوریخواهان را کلیددار کاخ سفید کرد، کدام شرایط داخلی و خارجی بود؟ پیروزی ترامپ به نفع ایران است یا به ضرر آن؟ صاحبنظران سیاسی ایران در پست هایی که در اینستاگرام خود و یا دیگر شبکه های اجتماعی منتشر کرده اند، به این سوال ها پاسخ داده اند:

سید محمدصادق خرازی، سفیر سابق ایران در سازمان ملل و فرانسه: پایان مبارزات انتخاباتی و سونامی سیاسی امریکا که جهان را در ابعاد اقتصادی، سیاسی، امنیتی تحت تاثیر قرار خواهد داد. آقای ترامپ در نطق پیروزی از ادبیات دیگری بهره گرفت. او می داند که بایست از شعارهای انتخاباتی فاصله بگیرد و واقع بینانه مشکلات کشورش را سامان دهد. بایست منتظر ماند…

سید محمدعلی ابطحی، رئیس دفتر سابق رئیس جمهور: در این چند روز چند بار نوشتم ترامپ بهتر است. ترامپ که بیاید، در چارچوب حقوقی جهان باید زندگی کند. نه توافق هسته ای را پاره می کند و نه جنگی راه می اندازد. مردم امریکا آقایی بر کشور خودشان را بر آقایی بر دنیا ترجیح دادند. بیزینس من هیچ وقت خطرناک نیست. من که قبلاً هم گفتم به نفع ما و خاورمیانه و جهان است که ترامپ رئیس جمهور است.

مصطفی معین، وزیر سابق علوم: اینگونه نیست که سرنوشت یک ملت و یا یک کشور خود به خود دستخوش زوال و دگرگونی شود. زوال قدرت و مزیت هایی چون برخورداری از ثروت و رفاه، صلح و ثبات، امنیت و اقتدار جهانی امری تقدیری، جبری و یا اتفاقی نیست. فرآیند زوال و فروپاشی به نوع رفتار و انتخاب مردم کشورها و عملکرد حکومت هایشان وابسته است. وقتی ملتی بزرگ و مدعی تمدن و برتری، فردی فاسد، جنگ طلب و افراطی با ویژگی های اخلاقی و شخصیتی ترامپ را به ریاست جمهوری کشورشان برمی گزینند، طبیعی است که دیر یا زود تاوان انتخاب خود را خواهند داد. البته در این میان ممکن است خسارت های بزرگی هم به سایر ملل و کشورهای دنیا تحمیل شود، همانطور که انتخاب جرج بوش به نابودی استقلال، کشتار و آوارگی میلیون ها کودک، زن و مرد مظلوم افغانی و عراقی و اشغال و تخریب زیرساخت های آن کشورها منجر گردید. آنچه در این میان مورد امید و انتظار است، روشن تر شدن چهره واقعی و ضد بشری نظام سلطه گر و امپریالیستی آمریکا و سگ های زنجیری و مزدوران محلی آن همچون رژیم صهیونیستی و حکومت جنایتکار سعودی برای جهانیان است که آگاهی و آزادی خواهی ملت های تحت سلطه را به ارمغان خواهد آورد. این آگاهی و رشد که خیزشی عمومی و ضد استعماری را در پی خواهد داشت به مفهوم ایجاد زمینه و طلیعه فروپاشی نظام سلطه جهانی و حاکم شدن ملت ها بر سرنوشت خود خواهد بود.

حمیدرضا جلایی پور، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران: چرا هیلاری کلینتون از ترامپ باخت؟
از راه دور شاید بتوانیم این گمانه ها را مطرح کنیم:
۱) مجموع آرای دو کاندیدای رقیب، هیلاری و ترامپ، مساوی بود (حتی هیلاری صد و پنجاه هزار رای بیشتر کسب کرد) ولی نتوانست بخشی از مردم خسته از وضع موجود و ناکام را به سمت خود جذب کند، شاید سندرز می توانست و این یک خطای حزب دموکرات در چند ماه گذشته بود. (به بیان دیگر جمعیت خاموشی که در میان چهل درصدی که معمولا در انتخابات آمریکا شرکت نمی کردند از سوی دموکرات ها جدی گرفته نشدند. جالب است که بخشی از این جمعیت خسته تا ساعت آخر دست خود را برای حتی پرسشگران نظرسنجی ها رو نکردند.
۲) در امریکا بخاطر تداوم وضعیت بد اقتصادی و علل دیگر «سرمایه اجتماعی» کاهش یافته و رقابت دو حزب اصلی جذابیت زیادی برای مردم ندارد. لذا ترامپ «مطرود» از حزب جمهوریخواه می تواند در کسب کارت های الکترال از کاندیدای «جا افتاده» حزب دموکرات (یعنی هیلاری) پیشی بگیرد.
۳) ترامپ در تبلیغات انتخاباتی اش وعده «یک انقلاب از موضع راست» را به مردم ناکام امریکا داد و از میان جمعیت منفعل انتخاباتی رای جمع کرد.
۴) دموکرات ها روی «شهروندان سفید، مسیحی، چشم زاغ و ناکام امریکا» کم حساب کرده بودند، ولی ترامپ در طول انتخاباتش فقط روی همین جمعیت تمرکز داد. خصوصا  میلیون ها نیروی کار و یقه آبی که از پیامدهای اقتصاد جهانی و دیجیتالی ضربه خورده بودند و بیکار شده بودند به ترامپ دلبستند.
۵) وحشت از گسترش ناامنی و تروریسم در داخل امریکا به ضرر هیلاری عمل کرد و ترامپ روی این موج وحشت سوار شد.
۶) برای جمعیت ناکام سخنان رسمی و به ظاهر کارشناسانه و حقوقی هیلاری خسته کننده بود ولی سخنان ترامپ که نامتعارف و مخالف وضع موجود (و حتی با مضامین غیراخلاقی بود) برای این جمعیت جذاب بود.
۷) قول های غیرعملی ترامپ در دفاع از جلوگیری از خروج سرمایه و صنایع از آمریکا، ظاهرا برای بخشی از مردم امریکا جذاب بوده است.
آیا اصلاح جویان در ایران باید از این نتیجه نگران باشند؟
شاید برای پاسخ به این سوال الان زود باشد، ولی اجمالا من زیاد نگران نیستم زیرا:
۱) در درجه اول این آمریکا و مردم آن هستند که ضربه خوردند و وضع دوقطبی فعلی و دوره بلاتکلیفی و خسارت اقتصادی تداوم پیدا می کند.
۲) ترامپ توانست در داخل آمریکا رای جمع کند ولی او ( با موقعیت ضعیفی که در داخل طبقه متوسط آمریکا دارد) نمی تواند همچون اوباما در سطح جهانی اجماع بین المللی علیه کشوری ایجاد کند.
۳) ترامپ گرایشات ناسیونالیستی و افراطی دارد ولی او یک افراطی نرم و تاجر و معامله گر و قالتاق است، نه یک افراطی نظامی یا اطلاعاتی مثل پوتین.
۴) مهمترین عامل بازدارنده ترامپ مقاومت طبقه متوسط امریکا است که بدون فاصله رای از جبهه ترامپ باخته است. این مقاومت طبقه متوسط اجازه پشتک و باروی زیادی به  حکمرانی ترامپ نمی دهد.
۵) در ایران ممکن است تندروها در کوتاه مدت از پیروزی ترامپ خوشحال شوند ولی به زودی به یاد فرصت طلایی دوره اوباما می افتند که ایران از این فرصت کم استفاده کرد.

سید امیر خرم، عضو شورای مرکزی نهضت آزادی: بالاخره نتیجه انتخابات اخیر ریاست جمهوری امریکا معین گردید و آقای دونالد ترامپ به عنوان چهل و پنجمین رئیس جمهور آمریکا برگزیده شد. پیروزی ترامپ در این انتخابات در عین شوک بزرگی که نه تنها به بخش قابل توجهی از جامعه امریکا بلکه به جامعه جهانی وارد ساخت، دارای نکات جالب توجه و درس آموزی بود که ذیلاً به بعضی از آن ها اشاره خواهم کرد.
نکته اول: این انتخاب نشان داد که برآمدن پوپولیسم در هر جامعه ای امکان پذیر است و این ربطی به شکل آن جامعه ندارد. روزی در ایران شاهد پیروزی پوپولیسم بودیم و اینک در امریکا دو جامعه با کمترین شباهت ظاهری به یکدیگر. فقط کافیست نقاط ضعف جامعه را خوب بشناسی و بر همان ها تاکید کنی، شعارهای تند بدهی و تصویری همچون یک منجی از خود در ذهن مردم ایجاد کنی.
نکته دوم: این انتخابات نشان داد که اقشار فرودست جامعه بیش از آنکه تحلیل و تفکر را دنبال کنند، از شعارهای زیبا پیروی خواهند کرد. اینکه این شعارها تا چه اندازه راهگشای حل مشکلات جامعه باشد، چندان مورد توجه این قشر نیست، مهم آن است که از زبان فرودستان گفته شود و حرف دل آن ها باشد.
نکته سوم: وقتی فضای جامعه دوقطبی شود، کسی در این میانه برنده خواهد شد که بهتر شعار دهد و بهتر بتواند معایب موجود را بر گردن حریف اندازد. آنچه امروز در امریکا رخ داد شباهت بسیاری به انتخابات سال هشتاد و چهار در ایران داشت. هنگامی که حمایت نخبگان جامعه از یک نامزد انتخاباتی، در فضای دوقطبی و در مقابل پوپولیستی که حریف را مقصر تمام مشکلات موجود معرفی می کرد، رنگ باخت و به میدان آمدن فرودستان پیروز آن انتخابات را تعیین کرد.
نکته چهارم: گاهی نارضایتی از وضع موجود چنان فراگیر می شود که هر کس شعار جذاب تری بدهد جمعیت ناراضی را با خود همراه خواهد ساخت. سیاستمدار کسی نیست که تنها در دوره مسوولیت خود خوب عمل کند، بلکه می بایست با توجه به خواست تمامی اقشار جامعه از جمله طبقات فرودست، بگونه ای عمل کند که این راه پس از او نیز باز بماند. توجه داشته باشیم که آقای ترامپ پس از آقای اوباما بر سر کار آمد، همانگونه که آقای احمدی نژاد پس از آقای خاتمی.
نکته پنجم: برخی از جریان ها و مردان سیاسی در ایران از اینکه خانم کلینتون انتخاب نشده است، ابراز خوشحالی کرده اند. کافی است کمی بگذرد تا این دسته از سیاسیون پی ببرند که بازی با کسی که چندان قابل پیش بینی نیست آن هم در شرایطی که از حمایت نمایندگان مجلسین برخوردار است، چندان آسان نیست. سال های پیش رو هم برای حکومت ایران در مقابل جریان نیرومند جمهوریخواه در امریکا که اینک کاخ سفید را هم تسخیر کرده است و خواهان کسب امتیازهای هرچه بیشتر از ایران است، سال های دشواری خواهد بود و هم برای جریان اصلاح طلب که باید در فضایی پروژه دموکراسی را پیش ببرد که نسبت به قبل ادبیات آن احتمالاً خشن تر خواهد شد همچنان که محتمل است مسایل داخلی ایران از جمله مساله حقوق بشر و دموکراسی، برای سیاستمداران امریکایی از اولویت خارج شده و بیشتر به نقش ایران در تحولات منطقه ای و بین المللی توجه شود.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/ ۲۵

کلید واژه ها: ترامپ انتخابات ریاست جمهوری 2016


نظر شما :