با وجود توجیههای اوباما
باج به ایران سیاست خارجی آن را تغییر نمی دهد
نویسنده: سوزان مالونی
دیپلماسی ایرانی: دولت اوباما اکنون به تدریج در حال آشکارسازی اطلاعاتی است که به ژانویه گذشته و زمان آزادسازی 5 شهروند آمریکایی بازداشت شده در ایران مربوط بود؛ آن اطلاعات مربوط به پرداخت هم زمان بدهی 400 میلیون دلاری آمریکا به ایران به خاطر یک اختلاف مالی دیرین، با آزادسازی شهروندان آمریکایی بازداشتی در ایران است.
دولت اوباما در حالی طی چند هفته گذشته به تناوب این موضوع را رد کرده است که منتقدان جمهوری خواه از آن تحت عنوان پرداخت باج به ایران یاد می کنند.
اما نه تنها نباید از این اقدام تعجب کرد، بلکه نباید به خاطر این موضوع رویکرد دولت اوباما نسبت به ایران را زیر سوال برد، زیرا استفاده از اهرم مالی در مواجهه با ایران برای تغییر برخی از سیاست هایش در 40 سال گذشته متداول بوده است. هم دولت های جمهوری خواه و هم دولت های آمریکا پس از حادثه اشغال سفارت آمریکا در تهران به دفعات از این شیوه در مواجهه با ایران استفاده کرده اند تا هم بتوانند راه مذاکره را ابا ایران باز کنند و هم بتوانند هزینه های ایران را برای ادامه رفتاری که خوشایند آمریکا نیست، افزایش دهند.
به جای صحبت کردن و نقد تاکتیک هایی که عنصری محوری در سیاست آمریکا برای مواجهه با ایران طی 4 دهه گذشته بوده، هر دو طرف باید به موضوع مهم تر آمادگی واشنگتن برای استفاده از پول نقد برای ایجاد رفتارهای مطلوب در ایران بپردازند؛ واقعیت این است که این روش همیشه هم به خوبی عمل نکرده است.
مجادله ای که بر سر این موضوع اخیر در گرفته، مثال دیگری از نظرات متکثری است که در مورد سیاست واشنگتن مقابل ایران وجود دارد. به نظر می رسد که عجله برای رد کردن انتقادات جمهوری خواهان علیه توافق هسته ای و تعامل دیپلماتیک با ایران باعث پاسخ غیرسازنده و غیرمحتمل از سوی کاخ سفید علیه انتقادات ارائه شده مربوط به 400 میلیون دلار شده است.
پرداخت 400 میلیون دلار به ایران که اولین بخش از بدهی 1.7 میلیارد دلاری آمریکا به ایران از زمان پیش از انقلاب است، نخستین بار در ژانویه یعنی زمانی که شهروندان آمریکایی بازداشت شده در ایران آزاد شدند، گزارش شد.
دولت در ابتدا ادعا کرد که هم زمانی پرداخت 400 میلیون دلار به ایران و آزادسازی آمریکاییان بازداشت شده در ایران هیچ گونه ارتباطی با هم نداشته است. اوباما شخصا منطق این اتهام را رد کرد و جاش ارنست هم ادعای پرداخت باج به ایران را اشتباه خواند.
اما افشاسازی های بعدی از جمله گزارش اخیر وال استریت ژورنال مبنی بر این به تعویق افتادن خروج شهروندان آمریکایی از ایران تا زمان فرود هواپیمای حامل پول های نقد در ایران، باعث شد که دولت مجبور شود در دعاوی قبلی خود تجدیدنظر کند. روز سه شنبه، جان کربی تایید کرد که این پرداخت و آزادی شهروندان بازداشت شده به هم مربوط بوده است. کربی گفت: ما از این اهرم به خوبی بهره برداری کردیم.
آیا این یک باج به حساب می آید؟ زبان شناسان می توانند در مورد این موضوع قضاوت کنند، اما دلیل اجتناب دولت از به کار بردن این کلمه قابل درک است. باج مفهومی با بار معنایی منفی است و در دیپلماسی خطرناک محسوب می شود.
اما ورای این لفاظی ها مشخص است که پرداخت مربوطه در این مقطع صورت گرفته تا شرایط آزادسازی شهروندان آمریکایی بازداشت شده تسهیل شود.
این موضوع را نمی توان برای آمریکا یک رسوایی به حساب آورد. آمریکا همواره از اهرم مالی برای مواجهه با چالش هایی که بعد انقلاب اسلامی ایران با آن مواجه بوده، استفاده کرده است. منطقی که پشت تحریم های گسترده علیه ایران وجود داشت هم همین بود.
موضوع زمانی ناخوشایند و پیچیده شد که اوباما از اعلام رسمی واقعیت سر باز زد. بدتر آن که جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید هر گونه انتقاد از این پرداخت را به اظهارات تندروان در ایران گره زد.
در نهایت مهم تر از انتقادات وارد بر این اقدام و دعاوی اعلانی دولت در حمایت از آن، کارایی این رویکرد است. آیا این پرداخت توانست نقش مثبتی در تغییر رویکرد و رفتار ایران بازی کند؟
همان طور که پیشتر هم مورد اشاره قرار گرفته، استفاده از محرک های اقتصادی به عنوان ابزار چانه زنی برای گرفتن امتیاز از ایران یا دیگر کشورها سابقه چندان درخشانی ندارد. به درست یا غلط، پول هیچ گاه جزء اولویت های تعیین اهداف در سیاست خارجی ایران نبوده است. به همین ترتیب هدف ایران از بازداشت این افراد نیز ارتباطی با انگیزه های مالی نداشه است، بلکه مربوط به دغدغه های موجود در خصوص احتمال توطئه تغییر رژیم از سوی آمریکا و به واسطه دو تابعیتی ها است.
منبع: اندیشکده بروکینگز / ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایران / 25
نظر شما :