حزبالله لبنان در خط مقدم مبارزه با تروریستهاست
شهادت ذوالفقار مقاومت
نویسنده: سیدمحمدصادق خرازی، سفیر سابق ایران در سازمان ملل و فرانسه
دیپلماسی ایرانی: بار دیگر تیر تکفیر، مبارزی دلیر را به معراج فرستاد. شهیدی دیگر در قربانگاه مبارزه با جهل و افراط و ترور خون پاکش را نثار درخت تنومند استقلال، آزادی و کرامت انسانی کرد. شهادت مصطفی بدرالدین، «ذوالفقار» حزب الله لبنان در سوریه دیگر بار نشان داد که پیشگامان نبرد علیه گروه های تروریستی از کدام تبارند. شهادت فرمانده شاخه نظامی حزب الله لبنان اثبات این حقیقت بود که مقاومت اسلامی، چه در صحنه مبارزه با دشمن صهیونیستی و چه در عرصه نبرد با مدعیان خلافت به ظاهر اسلامی در میدان حاضر است و نمی توان به استقلال و آزادی خود رسید مگر با استقلال و آزادی برادران همسایه سوری و عراقی و…
آنان که نقشه شوم در غلاف کشیدن ذوالفقار حزب الله را کشیدند، پا در جای فرماندهان صهونیست خود گذاشتند که تصور می کردند با حذف عماد مغنیه و توسل به ترورهای بزدلانه می توانند شمشیر مقاومت را کند کنند. به راستی چه سرشت و سرنوشت مشترکی دارند تکفیری ها و صهیونیست ها. هر دو تیغ یک هدف دارند و یک مقصد. هر دو به انشقاق جهان اسلامی می اندیشند و دشمنان هر دو جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان هستند. چنین همسخنی گفتمانی و همسنخی عملیاتی تکفیریها و صهیونیست ها جبهه واحدی خلق می کند که از قضا حامیان پشت پرده واحدی دارند. برخی کشورهای منطقه که در موضع مخالفت با برجام با اسرائیل همداستان شدند، در آخرین تقلاهای خود حزب الله لبنان که در خط مقدم مبارزه با تروریسم تکفیری و صهیونیستی است را در فهرست گروه های تروریستی گذاشتند! و حال آنکه بیشترین حمایت های سیاسی و لجستیکی را از گروه های تروریستی سوریه و عراق کرده و هنوز حاضر نشدند تا نام گروه های سلفی اسلاف القاعده را در فهرست تروریستی بگنجانند!
بدرالدین فرمانده نظامی مقاومتی بود که ریشه در جامعه لبنان دارد؛ نیروی ضداشغالگری که در نهادهای مدنی و انتخابی لبنان ریشه دوانده و تبدیل به نماد مقاومت و غرور این کشور شده است. حزب الله لبنان افتخار و آبروی جهان اسلام و ذخیره معنوی و نیز قدرتی سیاسی و نظامی است که در صحنه داخلی لبنان و منطقه در صف مقدم مبارزه با تحجر قرار دارد. اما دلارهای نفتی شیوخ خلیج فارس چنان برای رهبران جهان عرب مزه کرده که به جای حمایت از فرزندان مقاومت، آنها را محکوم و به جای یاری آنها در جنگ علیه تروریسم، با بهانه های واهی آنها را به ناحق در فهرست های تروریستی می گنجانند.
مدعیان دفاع از حقوق بشر و مبارزه با تروریسم چرا موضعی در قبال شهادت بدرالدین اتخاذ نکردند و چرا سکوت اختیار کرده اند؟ کدام منطق می پذیرد که حزب الله لبنان که علیه سلفی ها و صهیونیست ها مقاومت می کند را در فهرست حامیان تروریسم بگنجانند و تروریست پرورها مدعی مبارزه با تروریسم شوند؟
دلیل شکست سیاست مبارزه با تروریسم ریشه در همین استانداردهای دوگانه دارد. تروریسم را با بمباران هوایی نمی توان ریشه کن کرد، ریشه تروریسم را باید با حذف رویه های دوگانه قطع کرد. جوی خونریزی تروریسم را باید از سرچشمه خود که تقسیم تروریست ها به خوب و بد و تبدیل تروریست پرورها به مبارزان علیه تروریسم است خشکاند.
تا وقتی جامعه جهانی نظاره گر شهادت ذوالفقارهاست و تا زمانی که حامیان تکفیری ها، تروریست سنج شوند، نمی توان امیدی به نابودی تروریست ها داشت.
انتشار اولیه: یکشنبه 26 اردیبهشت 1395 / انتشار مجدد: جمعه 31 اردیبهشت 1395
نظر شما :