توافق با احمدینژاد دشوار بود
نقش انتخاب روحانی در پیشبرد مذاکرات هستهای
نویسنده: پل پیلار
دیپلماسی ایرانی: دور تازه ای از تلاش های توقف ناپذیر برای از میان بردن توافق هسته ای با ایران در ایالات متحده آغاز شده است. نخست این که ، برخی از مخالفان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که پیش از به سرانجام رسیدن آن، تمام تلاش خود را صرف انتقاد از شرایط توافق می کردند اکنون انتقاد از اقدامات خاص دولت ایالات متحده در برابر ایران را در دستور کار خود قرار داده اند، اقداماتی که به ادعای این افراد جزو موارد طرح شده در توافق نیست و بنابراین دولت آمریکا نباید به آن ها تن دهد. این اظهارات نادرست هستند. مسائلی که اکنون دولت باراک اوباما در حال بررسی و رفع آن هاست به پیچیدگی ساختار تحریم های ایالات متحده و ادامه نگرانی بانک های اروپایی و دیگران از انجام هرگونه معامله با ایران (حتی پس از اجرایی شدن برجام) بازمی گردد. این پیچیدگی ساختار تحریم های ایالات متحده حتی کسب و کار و انجام معاملاتی را که بر اساس توافق و پس از رفع تحریم ها برای ایران امکان پذیر می شد را نیز تحت تاثیر قرار داده است. به همین دلیل تلاش مقام های آمریکایی (از جمله جان کری، وزیر خارجه) برای رفع این موانع فرا تر از تعهدات ذکر شده واشنگتن در توافق نیست. این تلاش ها در واقع یک بخش ضروری از شرایط اجرایی شدن برجام است.
مورد دیگر که از اهمیت کمتری دارد (اما همچنان مهم است)، مساله خرید بخشی از آب سنگین ایران است که بر اساس توافق، ایران باید از ذخایر خود حذف می کرد. انتقاد ها از این مساله در داخل ایالات متحده در شرایطی بالا گرفته که چنین خریدی، عملی شدن برخی تعهدات ایران در زمینه محدود کردن توانایی هسته ای خود را به طور مستقیم تسهیل می کند.
(اما نکته ای که در اینجا باید یادآوری کرد این است که) مخالفان توافق نمی توانند چنین متناقض عمل کنند: یعنی نخست بگویند که شرایط توافق فاجعه بار است و سپس بگویند آنچه وحشتناک است پایبند نبودن به تعهدات مطرح شده در توافق است. اگر توافق واقعا آن چیزی است که مخالفان اعتقاد دارند، پس باید از انتشار اسنادی که از جریان مذاکرات منتشر شده، خوشحال می شدند. اسنادی که بر اساس تفاسیری که از آن شده، بدون اعطای هیچ امتیازی به تهران، برنامه هسته ای ایران را محدود کرده است.
اما مورد عجیب دیگر در زمینه تلاش برای مخالفت با برجام، یادداشتی بود که دیوید ساموئلز هفته گذشته در روزنامه نیویورک تایمز درباره اظهارات بن رودز، مشاور باراک اوباما نوشت. اگر این مطلب نوشته شده بود که توسط مخالفان توافق هسته ای مورد استفاده قرار بگیرد، هیچ جای تعجبی نداشت چرا که نویسنده این مطلب خود از مخالفان شناخته شده توافق بوده است. چهره ای که ساموئلز در این مطلب از مشاور اوباما به تصور می کشد، مغز متفکری است که به رسانه ها خط می داده چطور باید مذاکرات هسته ای ایران را پوشش دهند و افکار عمومی را مطابق با خواست کاخ سفید شکل دهند. اما هیچ دستکاری اطلاعات یا سوءبرداشتی عامدانه ای که دلخوری ایجاد کند وجود نداشته است.
(به عنوان مثال) یکی از اخبار نادرست و دستکاری شده ای که فرض می شود توسط رسانه ها منتشر شده، این است که به رغم وجود مذاکرات محرمانه ای میان واشنگتن و تهران، دولت آمریکا ادعا می کند تا زمان روی کار آمدن حسن روحانی در ایران پس از انتخابات سپتامبر ۲۰۱۳، هیچ کاری در این مورد (پرونده هسته ای) انجام نداده است.
در حقیقت، این گفت وگوهای محرمانه برای مدتی وجود داشته اند و این موضوع ظاهرا خیلی پیش تر توسط رسانه های ساده لوح منتشر و عمومی شده است. علاوه براین، برای هر کسی که به سیاست خارجی ایالات متحده علاقمند است، تعجب آور و ناامیدکننده بود اگر که به گذشته بازمی گشت و متوجه می شد که دولت باراک اوباما برای پیشبرد منافع ایالات متحده تمامی احتمالات را نسبت به محدودیت مذاکرات درباره برنامه هسته ای ایران شناسایی نکرده و در نظر نگرفته بود. انتخاب روحانی از دو جهت تغییری جدی در روند مذاکرات ایجاد کرد: نخست ورود تیمی مطلع و متعهد برای رسیدن به توافق در طرف ایرانی و دوم، رسیدن طرف آمریکایی به این نتیجه که هرگونه توافق با افراد بی میلی چون محمود احمدی نژاد با دشواری های سیاسی بسیاری همراه است. خوب کجای این اقدام فریب بوده است و مشکل در کجاست؟
یادداشت ساموئلز همچنین ادعا می کند بن رودز کاری کرد که مردم باور کنند مهم ترین هدف دولت آمریکا در مذاکرات با تهران مسئله (جلوگیری از) گسترش تسلیحات هسته ای بوده است اما در ذهن آمریکایی ها علاوه بر مذاکرات هسته ای، اهداف دیگری نیز از جمله در ارتباط با مسائل روز خاورمیانه وجود داشته است. با این حال دولت اوباما از روند مذاکره با ایران بر سر برنامه هسته ای منحرف نشد، حتی وقتی که کشورهای دیگر از گنجاندن اولویت های دیگر در مذاکرات حمایت کردند.
تاکتیک استفاده از چنین استدلال هایی برای از پا درآوردن توافق را پیش تر نیز مشاهده کرده ایم، زمانی که مذاکرات به مرحله امیدوارکننده ای رسیده بود و مخالفان برای ایجاد شک و تردید درباره توافق به هر استدلال پوچی متوسل می شدند، گرچه این استدلال ها توجیه کننده و قابل فهم نبود.
منبع: لوب لاگ / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی/ ۳۰
نظر شما :