هفدهمین بخش از سلسله یادداشتهای جدید سرکیس نعوم:
روحانی با حمایت رهبر ایران مذاکره میکند
دیپلماسی ایرانی: برای پنجمین سال است که دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم را که در پی دیدارش با مقام های فعلی و سابق امریکایی نوشته است، منتشر می کند. امسال نیز بر اساس همان رویه دیپلماسی ایرانی تلاش دارد این یادداشت های را ترجمه و منتشر کند. با این تفاوت که از لحاظ زمانی تلاش می شود نزدیک تر به زمان انتشار آن در روزنامه مرجع یعنی روزنامه النهار باشد و کاربردی ترین آنها در این جا انتخاب و منتشر شود. اهمیت این یادداشت ها در این است که به روز هستند و مطابق با تحولات جاری در منطقه تهیه شده اند و در آنها نکاتی مشاهده می شوند که برای خوانندگان می تواند جذاب باشند. در ادامه بخش هفدهم این یادداشت ها می آید:
در دیدارم با یکی از بارزترین مسئولان در یکی از مراکز پژوهشی به موضوع پرونده هسته ای ایران و مذاکرات ایران و 1+5 و سنگ اندازی های اسرائیل اشاره کردم، گفت: «بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل بلایی شده و اتفاقا این بلا اخیرا برای اوباما خوب بوده است، فکر می کرد در دعوتی که از او اخیرا نمایندگان کنگره کردند و به آن جا رفت سخنرانی کرد با استقبال بیشتری مواجه شود، اما نشد. نتانیاهو نمی گوید که توافق با ایران را نمی خواهد. بلکه می گوید توافقی که به طور سری بر روی آن کار می شود و هیچ کس چیزی درباره آن نمی داند، چیز بدی است. ما طرفدار توافق بهتر هستیم.»
پرسیدم: «آیا اسرائیل به ایران حمله نظامی می کند؟» جواب داد: «بعید می دانم در آینده نزدیک چنین کاری کند برای این که ایران در حال حاضر در آستانه ساخت سلاح هسته ای نیست. شاید اگر به این مرحله رسید به آن حمله کند. در این جا نمی خواهم وارد جزئیات شوم.»
گفتم: «لطفا توضیح بده معرکه ای که کنگره علیه اوباما در موضوع مذاکرات و توافق احتمالی با ایران به راه انداخته است، چیست؟» گفت: «دعوا بر سر شکست معاهده نیست برای این که این توافق که یک معاهده قانونی نیست که کنگره بخواهد جلوی آن را بگیرد یا کاری کند مذاکرات و توافق شکست بخورد. دعوا بر سر این است که بعد از این که توافق حاصل شد این توافق به کنگره عرضه شود. اوباما آن را عملا رد می کند. رسما هم می گوید که ما چیزی را برای آینده نمی گذاریم. توافق دو مرحله ای است. یک مرحله آن که حاصل شده و اکنون بحث بر سر مرحله دوم است که باید تا پایان ماه ژوئن حاصل شود. شاید توافق در جزئیات به چالش بخورد. شاید چند سال طول بکشد شاید هم قطع شود.»
پرسیدم: «آیا تحریم ها بین مارس تا آذر یعنی موقع امضای توافق اولیه رفع می شوند؟» گفت: «نه. تحریم هایی که اوباما وضع کرده به محض امضای توافق کلی یا نهایی رفع خواهند شد.»
وی سپس به نگرانی متحدان امریکا از تعامل اوباما با ایران پرداخت و گفت: «اوباما توجه لازم به هم پیمانان و متحدانش بر سر موضوع هسته ای ایران نمی کند. عربستانی ها می گویند اوباما به آنها و کلا اهل تسنن توجه نمی کند برای همین نمی توانیم به او اعتماد کنیم. من واقعا نمی دانم توافق نهایی در آخر با ایران امضا می شود یا خیر. کار دست او نیست بلکه دست رهبری ایران است. او نفر اول ایران است و اگر تصمیم بگیرد امضا شود امور پیش می رود و امضا می شود. و اگر فکر کند که در آینده در صورتی که رئیس جمهور جدیدی در امریکا روی کار آید می تواند امتیازات بیشتری از او بگیرد، توافق را امضا نمی کند. نظر تو چیست؟»
گفتم: «اطلاعاتی که من از منابع دیپلماتیک عالی رتبه غربی بعد از پایان مذاکرات اول میان ایران و 1+5 به دست آوردم که البته به توافق نرسیدند و باعث شد مذاکرات شش ماه دیگر تمدید شود، می گفتند از این که توافق حاصل نشده است بسیار متعجبند برای این که بر سر بیشتر جزئیات توافق شده بود. اما الآن به نظر من احتمال رسیدن به توافق بیش از 50 درصد است، بر اساس حرفی که اوباما و معاونانش بارها گفته اند. به نظر من رئیس جمهور روحانی در مذاکرات جدی است و می خواهد که به توافق برسد، این هم به برکت حمایت رهبر معظم انقلاب و رهبر معنوی، آیت الله خامنه ای است. آن هم بعد از این که دولت روحانی تضمین هایی داد و تعهد داد که پرونده هسته ای جزئی از نظام باقی می ماند، رهبر این مسائل را خیلی خوب می داند. مساله دیگر به نظر من این است که تحریم ها حکومت ایران را سرنگون نکرد، آزار بسیاری به آن رساند و کاهش قیمت نفت در افزایش این آزار موثر بود و سبب کاهش درآمدهای دولت شد و باعث فشارهای داخلی به ویژه از ناحیه مردمی شد اما عاملی برای سرنگونی آن نشد.»
پرسید: «آیا تو هم آن طور که گفته می شود و رسانه ها می نویسند، ایجاد پیمانی میان اسرائیل با اعراب به دلیل دشمنی هر دو با ایران قابل تحقق است؟»
پاسخ دادم: «شاید. شاید اسرائیلی ها روی اتحاد با اعراب و مسلمانان سنی علیه ایران شیعی علی رغم این که قضیه فلسطین بدون هیچ گونه راه حل عادل و کاملی رها شده، حساب کرده باشند. اظهارات و مواضع بسیاری در این زمینه در ماه های اخیر خواندیم و شنیدیم، از رهبران اسرائیل هم شنیدیم که بعضی هایشان صحبت از پیمان اسرائیلی – عربستان سنی می زدند. به اعتقاد من اسرائیل یا قضیه فلسطینی دیگر اولویت عربی و اسلام سنی و شاید حتی شیعیان و عربستانی ها نباشد. شاید همکاری امنیتی میان آنها وجود داشته باشد اما باید اشتباهات را جبران کرد. اعراب و مسلمانان هیچ گاه قضیه فلسطینی به ویژه مساله بیت المقدس به دلیل جایگاه دینی آن را فراموش نمی کنند. به هر حال فرایند صلح که از سال 1993 آغاز شد امروز مرده است و شاید هم به همراه راه حل دو کشور دفن شده باشد.»
نظر داد: «من فکر می کنم که راه حل دو دولت در کما است. اما می توان آن را نجات داد برای این که هنوز نمرده است.»
گفتم: «شاید راه حل دو دولت از کمای طولانی و عمیق خارج شود اگر اوباما تصمیم بگیرد که قبل از پایان دوران ریاست جمهوری اش به سراغ آن برود. در راستای "رو کم کنی" نتانیاهو اوباما شاید دنبال آن برود. به خصوص اگر که نتانیاهو بخواهد همچنان به او فشار بیاورد، شاید به شورای امنیت برود و تصمیم نهایی را در این رابطه بگیرد و از لحاظ فکری و جغرافیایی و مرزی آن را به تصویب برساند.»
جواب داد: «این دقیقا چیزی بود که منظور من هم بود. شاید این کار را بکند. شاید هم موفق شود. اما موفقیتش محدود خواهد بود. برای این که شورای امنیت هیچ چیز را تغییر نمی دهد. به سراغ سوریه برویم، امریکا خودش را در آن جا تحت فشار می بیند، مجبور است که اعمال منطقه پرواز ممنوع بر فراز سوریه یا منطقه معینی از آن را بپذیرد. این را هم بگویم که اردن هم شاید تحرکاتی از خود نشان دهد اما مشکلات بسیاری دارد. البته منطقه پرواز ممنوع ممکن است فقط در شمال سوریه اعمال شود. داعش و امثال آن کشورهای مسلمان سنی را ویران خواهند کرد. اما هیچ کاری علیه کشورهای شیعی به خصوص ایران نخواهند کرد. ایران به خوبی آنها را زیر نظر دارد و هیچ کس حداقل تا الآن نمی تواند تهدیدی برای آن باشد.»
ادامه دارد...
ترجمه: سید علی موسوی خلخالی
نظر شما :