نامه محرمانهای که رئیسجمهور افغانستان نوشت
اشرف غنی به دنبال راهی برای ثبات
دیپلماسی ایرانی: حامد کرزی رییس جمهور سابق افغانستان بر این عقیده بود که نزدیکی روابط با ایران، هند و روسیه می تواند به تضعیف طالبان در افغانستان بیانجامد، در عین حال امضای قرارداد امنیتی با آمریکا زمینه را برای هرگونه تحرک طالبان از میان بر می دارد. اما در مقابل اشرف غنی، رئیس جمهور کنونی افغانستان سیاستی دیگر را در پیش گرفته است. او سعی می کند به پاکستان نزدیک شود. معتقد است نزدیک شدن به پاکستان با توجه به حمایت های این کشور از گروه طالبان، زمینه همکاری های اطلاعاتی و سپس تضعیف این گروه را فراهم می آورد. فاش شدن نامه محرمانه اشرف غنی به مسئولان اسلام آباد در این باره موجی از انتقادها را برای او به همراه داشت. اما به نظر می رسد این اقدام در راستای جبران اشتباه گذشته اش مبنی بر امضای تفاهم نامه امنیتی میان دستگاه ها اطلاعاتی پاکستان و افغانستان صورت گرفته باشد. محتوای نامه درخواست اشرف غنی برای کنترل طالبان توسط پاکستان است. از سویی دیگر طالبان دست به تغییراتی در سیاست های خود زده است. هیاتی از دفتر قطر به ایران سفر می کنند و سپس به چین می روند. در عین حال درگیری هایی میان طالبان و داعش در برخی نقاط افغانستان پدید آمده است. کارشناسان تغییر رویکرد طالبان به خاطر احساس خطر آنها از قوت گرفتن داعش در افغانستان می دانند. درباره موارد مطرح شده با پیرمحمد ملازهی، تحلیلگر مسایل افغانستان و پاکستان به گفت وگو پرداختیم:
تمایل آقای غنی به پاکستان بیش از تمایل کرزی در زمان ریاست جمهوری به هندو است. چرخش از هند به پاکستان بر چه مبنا و استراتژی صورت گرفته است؟
آقای اشرف غنی بر این عقیده است که جهت گیری های کرزی به هند، یکی از دلایل اصلی تداوم جنگ طالبان به خصوص گروه های حقانی و حزب اسلامی حکمتیار است که مورد حمایت ارتش پاکستان هستند. بنابراین با تعامل با پاکستان امکان تعدیل سیاست های آنها وجود داشته و مسئولان پاکستان می توانند طالبان و شبکه حقانی را وارد مذاکرات جدی برای برقراری صلح کنند. این برداشت اشرف غنی از تحولات منطقه است. از این رو سعی بر نزدیک شدن به پاکستان دارد. در درون دولت وحدت ملی دیدگاه های متفاوتی از جمله توسط عبدالله عبدالله و طرفدارانش مطرح می شود، آنها با پاکستان مشکل داشته و پیش از این با هند، ایران و روسیه همکاری می کردند. به همین دلیل دولت وحدت ملی برای پیشبرد این سیاست هماهنگ نیست. پاکستان نیز از این مساله مطلع بوده و دست به بازی پیچیده ای با افغانستان زده تا از یک طرف تشدید کننده تضارب بین عبدالله و غنی یا به عبارتی تیم شمالی و پشتون باشد و از طرف دیگر موجب جلوگیری نفوذ هند در افغانستان شود. این سیاستی است که پاکستان دنبال می کند. از این رو به نظر نمی رسد که اشرف غنی با توجه به پیچیدگی های پاکستان به اهداف خود دست یابد و پاکستان را مجبور کند دست از حمایت از ابزار استراتژیکی خود یعنی طالبان برای تاثیرگذاری بر افغانستان بردارد. اینگونه به نظر خواهد رسید که به تدریج اشرف غنی نیز همان سیاست کرزی را دنبال خواهد کرد. او تلاش می کند با پاکستان کنار بیاید ولی وقتی مشاهده می کند پاکستان دست از اهداف خود برنمی دارد، در این صورت ممکن است درباره سیاست های خود تجدیدنظر کند و به سمت دیدگاه های عبدالله و گروهش تمایل یابد.
در همین راستا شاهد ارسال نامه ای محرمانه توسط اشرف غنی به اسلام آباد هستیم. هدف از ارسال چنین نامه ای چیست؟ نامه محرمانه ای که رسانه ای شد.
ارسال این نامه پس از فشارهایی بود که پس از امضای تفاهم میان ژنرال رحیل و نواز شریف منعقد شد که بر اساس آن دستگاه امنیتی تحت نفوذ پاکستان قرار گیرد. این اقدام با انتقادهای جدی از سوی رسانه ها، افکار عمومی و عبدالله و طرفدارانش مواجه شد. از این رو اشرف غنی که خود را بازنده این تفاهم می دانست، با ارسال این نامه محرمانه دست به یک بازی زد که بتواند جبران کننده تفاهم نامه امنیتی باشد. بدین صورت که اشرف غنی با ارسال نامه محرمانه و رسانه ای شدن آن بیان کند اینگونه نیست که تسلیم پاکستان شده و دستگاه امنیتی را در اختیار آنها قرار داده است. درواقع نامه، پاسخ به انتقادهای داخلی است.
از سویی دیگر شاهد تغییر رویکرد طالبان هستیم. حضور هیاتی از طالبان در ایران و سپس دیدار آنها با مقامات چین حاکی از تغییر رویکردی است که این گروه در قبال سیاست های خود در افغانستان اتخاذ کرده است؟ چرا طالبان چنین استراتژی را در پیش گرفته است؟
تمایل طالبان به مذاکره، به سیاست های کلی منطقه آسیای مرکزی و جنوب آسیا به خصوص چین بستگی دارد. چین نزدیک به 48 میلیارد دلار در پاکستان سرمایه گذاری می کند. این سرمایه گذاری زمانی نتیجه بخش خواهد بود که صلح و ثبات در منطقه وجود داشته باشد. به همین دلیل شاهدیم هیات طالبان به سرپرستی طیب آغا به ایران آمده و سپس به چین می روند. در همین حال جناح دیگر عملیات بهاری را تشدید می کند. تا آنجایی که پاکستان به طالبان اخطار می دهد که این عملیات را متوقف کند. البته به نظر می رسد در ظاهر این اخطار داده شده است. پیش بینی طالبان این است که با خروج تدریجی آمریکا از افغانستان، معادلات جدیدی در منطقه شکل بگیرد. از این رو در حال نزدیک شدن به کشورهایی هستند که با آنها مشکل دارند تا بتوانند به جمع بندی برسند یا طرح ژنرال پترائوس را عملیاتی کنند که در این صورت هم در قدرت شریک بوده و هم در 11 محله پشتون نشین دارای قدرت محلی هستند. در این صورت افغانستان نیز تبدیل به یک نظام فدرالی شود. در عین حال این موضوع در طالبان وجود دارد که دیگر نمیت وانند از طریق اقدامات نظامی دولت افغانستان را از بین ببرند و در مقابل دولت نیز به این نتیجه رسیده که با روش های نظامی طالبان از صحنه حذف نمی شود. از طرفی با وجود خروج نیروهای آمریکا، 5 پایگاه نظامی همچنان باقی خواهد ماند که طالبان نمی تواند امیدوار باشد که از طریق زور کابل را در اختیار بگیرد. به همین خاطر به جای سیاست استفاده از جنگ برای به دست گرفتن کل قدرت در افغانستان، به بخشی از قدرت رضایت دهند. پاکستان نیز در این زمینه تلاش می کند تا با اشرف غنی به تفاهمی دست یابند. در نهایت روندی که در افغانستان مد نظر است، راه حل ژنرال پترائوس است که مناطق پشتون نشین و چند وزارتخانه در اختیار طالبان باشد تا آنها دست از جنگ بردارند و تنها به صورت سیاسی فعالیت کنند. البته به این سادگی هم نیست.
چالش دیگری که افغانستان با آن دست به گریبان بوده، حضور داعش و مواضع طالبان در قبال اقدامات این گروه است. آینده سیاسی این کشور را با توجه به حضور داعش چگونه ارزیابی می کنید؟
حضور داعش در افغانستان و پاکستان مساله جدیدی نیست. موضوع جدید افشا موضوعی است که پس از صحبت های ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه مطرح شد. گفته شده چچن ها، ازبک ها، تاجیک ها و ایغورهای چینه ب منطقه بدخشان آمده اند تا در آینده علیه روسیه، چین و آسیای مرکزی وارد عمل شوند. این خطر جدی برای حاکمیت افغانستان، پاکستان و همچنین گروه طالبان است. در عین حال در دو نقطه میان طالبان و داعش برخوردهایی صورت گرفت. علت این مساله نیز جذب چند تن از فرماندهان رده بالای طالبان در داعش است. داعش از فرماندهان طالبان خواسته اند که جذب آنها شوند تا خلافت اسلامی را برپا کنند و این زمینه نگرانی طالبان را فراهم آورده است. طالبان از حضور داعش احساس خطر می کند و ممکن است در آینده طالبان تضعیف و داعش با جذب فرماندهان و نیروهای جدید قدرت بیشتری بگیرد. در حال حاضر در چند نقطه درگیری نظامی میان داعش و طالبان به وجود آمده است. داعش به دنبال برپایی خلافت اسلامی از خراسان بزرگ شامل آسیای مرکزی و بخش هایی از ایران، پاکستان و افغانستان است. اینگونه نیست که داعش از خاورمیانه به افغانستان آمده باشد. آنها در عراق و سوریه نیز چنین چیزی را دنبال می کنند. داعش معتقد است بر اساس روایت قیام آخرالزمان از این منطقه شروع می شود. البته روس ها مشکوک هستند که ممکن است آمریکا و اروپا از داعش علیه آنها در آسیای مرکزی، چچن و .. استفاده ابزاری کنند.
انتشار اولیه: جمعه 15 خرداد 1394 / انتشار مجدد: سه شنبه 19 خرداد 1394
نظر شما :