رقابت ۲ شاخه اصلی قدرت در عربستان
خاندان سعود به ۴ شاخه فرعی و اصلی و همچنین شاخه اصلی آن به سه جناح قدرت تقسیم می شود که با یکدیگر و به دور از چشم رسانه ها رقابت سختی برای رسیدن به امتیازات و ثروت های سرزمین عربستان دارند.
همزمان با بیماری پادشاه عربستان و گمانه زنی های متعدد درباره آینده ساختار قدرت در این کشور، خبرگزاری فارس اقدام به انتشار سلسله گزارش هایی با عنوان «چشم انداز جانشینی قدرت در عربستان سعودی» می کند که بخش هایی از مقاله ای علمی-پژوهشی منتشر شده در کتاب «خاورمیانه 9» به قلم «حسین رحمانیان» کارشناس مسائل عربی است و بخش چهارم این مطلب در ذیل آمده است:
خاندان آل سعود یکی از گروه های اصلی و تأثیرگذار قدرت در عربستان سعودی است. یکی از مشخصه های تاریخ این خاندان این است که دارای شاخه های مختلف و متعددی است، که فاصله ای متفاوتی از قدرت و حکومت دارند و بسیاری از افراد شاخه های فرعی، هیچ نقشی در قدرت سیاسی کشور ندارند.
این خاندان از گستردگی غیرمعمولی برخوردار است و تعداد مردان شاخه های اصلی و فرعی آن بین 20 تا 25 هزار نفر تخمین زده می شود. گستردگی و کثرت اعضای خاندان، امکان توطئه و رقابت های شخصی بین خاندان سلطنتی را افزایش داده است. تشدید اختلافات بین ملک سعود، فیصل و شاهزاده طلال طی سال های 1958تا 1964 نمونه بارز این خصومت هاست.
خاندان آل سعود به چهار شاخه فرعی و اصلی تقسیم می شوند که عبارتند از:
1.شاخه هایی که منتسب به «مقرن بن مرخان بن ابراهیم» جد بزرگ خاندان هستند اما از فرزندان سعود بن محمد بن مقرن به حساب نمی آیند. افراد این شاخه فرعی نقش سیاسی در جامعه سعودی ندارند.
2.شاخه های فرعی مرتبط با «سعودبن محمدبن مقرن» پدر امام محمد بن سعود بنیان گذار حکومت اول سعودی که عبارتند از: آل محمد بن سعود –آل ثنیان- آل مشاری و آل فرحان.
شاخه آل ثنیان بخشی از قدرت خود را از راه وصلت با سدیری ها و بخش دیگری را از همسبتگی سببی با خاندان آل شیخ اخذ می کند؛ زیرا این دو قبیله با یکدیگر ازدواج های متعدد بین قبیله ای صورت داده اند.
3.شاخه های فرعی مرتبط به «امام ترکی بن عبدالله بن محمد بن سعود»، بنیان گذار حکومت دوم سعودی که عبارتند از: آل جلوی، آل ترکی و آل فیصل. از دو شاخه اخیر نیز آل عبدالرحمن بن فیصل و ال سعود بن فیصل «سعود الکبیر» و ... نشأت می گیرد.
آنچه خاندان سعودالکبیر را به خاندان آل سعود پیوند می دهد زنی به نام «نورا» است که خواهر عبدالعزیز و همسر سعودالکبیر بوده است. نورا نزد عبدالعزیز از سایر خواهرانش عزیزتر بود و به همین دلیل تلاش داشت تا جایگاهی برای خاندان آل کبیر در قدرت جستجو شود.
«آل جلوی» یکی از شاخه های فرعی با نفوذ در خاندان آل سعود است، اینان از نسل جلوی برادر کوچک تر فیصل جد عبدالعزیز هستند. فرزندان جلوی در هنگام مقابله ابن سعود با عشیره سعودالکبری از هم پیمانان ابن سعود بودن و در فتح ریاض به سال 1902شرکت داشتند. جد آنان «جلوی» جانشین ابن سعود در فرماندهی ارتش بود ودر تصرف منطقه شرقیه جزیره العرب همکاری نمود. این خاندان امروز بخش شرقی عربستان سعودی را در کنترل دارند.
اختلافاتی که در گذشته بین آل جلوی و دو خاندان دیگر یعنی السدیری و آل ثنیان روی داد، یکی از بارزترین اختلافات درون خاندان آل سعود به شمار می آید. آل جلوی معتقد بودند که بعد از ترور فیصل، نوبت آنهاست که سمت پادشاهی سعودی را برعهده گیرند. پس از آنکه خالد در سال 1982 درگذشت، علاقه و تمایل به باقی ماندن در ساختار قدرت در خانواده آل جلوی کاهش یافت و به همین دلیل اعضای این خانواده تمایلی به کسب کرسی های قدرت از خود نشان نمی دهند.
4.شاخه های اصلی مرتبط به فرزندان و نوادگان ملک عبدالعزیزبن عبدالرحمن، بنیان گذار حکومت سوم ال سعود که موضوع نوشتار حاضر می باشد. به این گروه از شاهزادگان لقب «والا حضرت» اطلاق می شود.
جناح های درون خاندانی
بر مبنای رقابت میان فرزندان و نوادگان ملک عبدالعزیز، سه جناح عمده در دورن این خاندان شکل گرفته است که عبارتند از:
1.جناح سدیری ها: این جناح یکی از بانفوذترین شاخه اصلی خاندان آل سعود است. السدیری قبیله ای عرب است که از طریق یکی از رهبران خود به نام احمد بن محمد السدیری با خاندان حاکم ارتباط پیدا نمود. او از اولین حامیان و یاوران ملک عبدالعزیز بود و ابن سعود با دختر وی که «حصه» نام داشت ازدواج کرد. حاصل این پیوند زناشویی، چند دختر و هفت پسر بود که به 7 شاهزاده سدیری مشهور شدند.
این جناح متشکل از فهد پادشاه سابق؛ سلطان بن عبدالعزیز، ولیعهد و وزیر دفاع متوفی؛ عبدالرحمن بن عبدالعزیز، قائم مقام سابق وزیر دفاع؛ نایف بن عبدالعزیز، ولیعهد و وزیر کشور متوفی؛ ترکی بن عبدالعزیز، معاون اسبق وزیر دفاع؛ سلمان بن عبدالعزیز، ولیعهد و وزیر دفاع فعلی؛ و احمد بن عبدالعزیز، وزیر کشور برکنار شده است.
حمایت این گروه از فیصل در جدال علیه قدرت طلبی ملک سعود، یکی از عوامل اساسی در موفقیت این گروه به شمار می آمد. علی رغم درگذشت دو ولیعهد این کشور یعنی امیر سلطان و امیر نایف منتسب به این جناح در فاصله کمتر از هشت ماه، این جناح همچنان ارکان اصلی قدرت را در عربستان در اختیار دارند و مناصب حساس کشور را میان خود و فرزندان خویش تقسیم کرده اند.
2.جناح شمری ها یا جناح ملک عبدالله: ملک عبدالله که به دنبال درگذشت فهد به عنوان پادشاه انتخاب شد، در رأس این جناح قرار دارد. وی برادر تنی ندارد و مادرش(فهده بنت عاصی الشمر) از قبیله بسیار بزرگ و با نفوذ در شمال عربستان به نام شمر می باشد که دشمنان قدیمی قبیله ابن سعود هستند. ملک عبدالله علاوه بر آنکه علاقه خاصی به مسائل داخلی نشان می دهد، بخش قابل توجهی از اوقاتش را با رهبران قبایل صرف می کند. اصولاً ملک عبدالله مدافع ارزش های قبیله ای و متمایل به تطبیق آن با یک ناسیونالیسم مدرن ولی با رویکرد محافظه کارانه می باشد.
وی گروهی از شاهزادگان شاخه های فرعی آل سعود و تکنوکرات ها را اطراف خود گرد آورده و گارد ملی سعودی را تأسیس و به سلاح های سنگین و مدرن مجهز کرده است. از وظایف مهم این گارد حمایت از تاج و تخت و سلطنت عربستان است.
عبدالله پس از رسیدن به قدرت با تقویت هم پیمانی خود با شاهزادگان همسو و برادران ناتنی غیرسدیری خود از یک سو و گماردن فرزندان خود به مسئولیت های مهم، به تقویت جایگاه و موقعیت طرفداران خود در ساختار قدرت آتی کشور اقدام نمود. عبدالله با انتصاب فرزندانش به ریاست گارد ملی و عبدالعزیز به قائم مقامی وزارت خارجه نشان داد که به دنبال تثبیت جایگاه فرزندان خود در ساختار قدرت عربستان است.
عبدالله تا مدت ها رهبری جناح ضد آمریکایی را در خانواده سلطنتی نیز برعهده داشته و برخورد وی پس از رسیدن به تخت پادشاهی نسبت به همکاری و روابط نزدیک تر ا واشنگتن، حاکی از تعدیل در مواضع او می باشد.
فرزندان و نوادگان عبدالله، شاهزاده مشعل بن عبدالعزیز، رئیس شورای بیعت؛ عبدالله بن عبدالعزیز، مشاور پادشان؛ مقرن بن عبدالعزیز، مشاور ارشد پادشاه(جانشین ولیعهد) و رئیس سابق سازمان اطلاعات خارجی و مشاری بن سعود، امیر منطقه باحه از دیگر چهره های برجسته حامی جناح غیرسدیری ها به شمار می روند.
3.جناح فرزندان فیصل: فرزندان ملک فیصل برخلاف جناح یاد شده، فاقد تشکیلات و سازماندهی هستند، اما مسئولیت برخی پست های مهم سیاسی و امنیتی را برعهده دارند که از آن جمله می توان به سعود بن فیصل، وزیر خارجه؛ خالدبن فیصل، امیر منطقه مکه مکرمه؛ و ترکی بن فیصل؛ رئیس اسبق سازمان استخبارات و سفیر سابق عربستان در انگلیس اشاره کرد.
این جناح را بیش از شصت تن از نوادگان عبدالعزیز به وجود آورده اند که اعضای آن عموماً تحصیلکرده در آمریکا و اروپا هستند و نفوذ قابل ملاحظه ای را در ساختار سیاسی عربستان دارند. این جناح سعی دارد به عنوان پلی میان سدیری و ملک عبدالله عمل کند.
اختلافات موجود میان این سه گروه عمده نیست، اما در مواقع حساس این اختلافت به گونه ای حاد ظاهر شده و با تغییراتی در سطح بعضی مقامات خاتمه می یابد.
همچنین از دهه شصت میلادی تاکنون، جناح ها و گروه های فرعی دیگری از هم پیمانی و ائتلاف میان فرزندان و یا نوادگان عبدالعزیز شکل گرفته که بعضاً از صحنه سیاسی و بازی ثدرت رانده شده اند. گروه شاهزادگان آزاد، فرزندان ملک سعود، گروه سه گانه سدیری ها (این گروه مرکب از فرزندان عبدالعزیز به نام های سعد، مساعد و عبدالمحسن و مادر آنها جوهره بنت سعد السدیری است) و فرزندان ملک فهد از مهم ترین آنها به شمار می آیند.
نظر شما :