درس‌های کوبا برای دیپلماسی ایران

۰۸ دی ۱۳۹۳ | ۱۳:۱۵ کد : ۱۹۴۲۴۳۰ سرخط اخبار
سید محمد اسلامی در یادداشت روز خراسان نوشت:
 
آیا اوباما با ایران نیز مانند کوبا رفتار می کند؟ این پرسشی است که بسیاری از تحلیلگران سیاست خارجی ایالات متحده در روزهای گذشته به آن فکر کرده اند. در تحلیل تصمیم اوباما برای اعلام عادی سازی رابطه با کوبا پس از 5 دهه خصومت، باید مولفه های متنوعی را در نظر بگیریم. برخی از منظر معادلات بین المللی معتقدند همچنان که پوتین شبه جزیره کریمه را تصاحب کرد، اوباما نیز قصد دارد با کمی نرمی در سیاست ها، جزیره کوبا را تصاحب کند، البته هر یک به روش خودش! با این حال این تصمیم جدیدی نیست و تمام این 5 دهه خصومت دقیقا با همین هدف سپری شده است. برخی دیگر معتقدند که با کاهش قیمت نفت و کاهش امکان اتکای هاوانا به کاراکاس، پایتخت ونزوئلا در تبادلات اقتصادی (از جمله فروش قند و خرید نفت ارزان قیمت) رائول کاسترو با اوباما همراهی کرده است. با این حال به نظر نمی رسد که تحولات کوتاه مدت این چنینی، دلایل تصمیم بلند مدت آن چنانی باشد. بدون شک کوبایی ها و آمریکایی ها از سال ها پیش ارزیابی بلندمدت برای این تصمیم را آغاز کرده بودند. همچنان که آن ها، ماه ها قبل از کاهش قیمت نفت و تضعیف اقتصاد ونزوئلا، مذاکرات محرمانه را با کمک کانادا پشت سر گذاشته بودند.
 
1.انگیزه های داخلی اوباما جدی بود
 
گروهی دیگر از تحلیلگران نقش انگیزه های انتخاباتی دموکرات ها و اهمیت سبد آرای این حزب را در چرخش دولت اوباما در قبال کوبا اساسی می دانند. به نظر می رسد نقش جامعه کوبایی های آمریکا در این رویداد اساسی بوده است. جمعیت قابل توجّهی از کوبایی های آمریکایی در فلوریدا، نزدیک ترین ایالت آمریکا به کشور کوبا ساکن هستند. اگرچه گفته می شود که آن ها عموما مخالفان دولت هاوانا هستند، اما همزمان مخالف تدابیر سرسختانه علیه مردم کوبا هستند. دموکرات ها معتقدند با این تصمیم جدید، کوبایی های آمریکایی بیشتری به آن ها رای خواهند داد. باید توجه کنیم که رفع محدودیت ها علیه کوبا از شعارهای حزب دموکرات و شخص باراک اوباما بوده است. اوباما در سال 2009 هم وقتی قدرت را به دست گرفت تلاش کرد به وعده های انتخاباتی خود در زمینه کوبا عمل کند. او در نخستین گام قوانینی که در زمان کلینتون برای تسهیل سفر و ارسال بسته های پستی به کوبا وجود داشت را احیا کرد. مولفه چانه زنی جامعه کوبایی های آمریکا درباره موضوع تحریم های این کشور علیه کشورمان صدق نمی کند. شمار کوبایی های آمریکایی بالغ بر 3 میلیون نفر است، در حالی که شمار ایرانی های آمریکایی 450 هزار نفر برآورد می شود. کوبایی های آمریکایی در موضوعات سیاسی این کشور درگیر می شوند، در حالی که ایرانی های مقیم آمریکا عموما از سیاست یا هرچه به سیاست ربط داشته باشد کناره می گیرند.
 
2.اوباما هنوز برای لغو تحریم های کوبا کاری نکرده است
 
نکته مهم دیگر این که اگرچه 2 دولت در واشنگتن و هاوانا از عادی سازی روابط سیاسی سخن گفته اند، اما در سیاست های تحریمی آمریکا علیه کوبا هنوز تغییری ایجاد نشده است. اوباما هنوز سیاست های تحریمی علیه کوبا را تغییر نداده و قصد ندارد که از قابلیت صدور دستور اجرایی رئیس جمهور برای لغو تحریم های کنگره علیه مردم کوبا استفاده کند. در حال حاضر به رغم تصمیم 2 دولت برای عادی سازی روابط، قانون تحریم های جامع علیه مردم کوبا موسوم به هلمز-برتون همچنان برقرار است. اوباما حتی در سال 2009 هم با این که مراودات با کوبا را تسهیل کرد، اما با رفع تحریم ها علیه کوبا مخالفت کرد. ( برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به گزارش خبرگزاری رویترز با عنوان House votes to ease limits on Cuba trade, travel مراجعه کنید.) باید توجه کنیم که اساسا آمریکایی ها مبنای سیاست شان در قبال کشورهایی مانند کوبا، "دیپلماسی اجبار" از طریق "اعمال تحریم" است. به عبارت دیگر هرگونه تغییری در سیاست های داخلی کوبا در نگاه آمریکایی ها نتیجه تحریم ها به نظر می رسد. تحریم ها به عنوان ابزار اصلی سیاست خارجی آمریکا علیه کشورهایی که سیاست آن ها را نمی پسندد، نقش محوری دارند. در این شرایط راه رفع تحریم ها یا افزایش قدرت کشور تحریم شونده و اجبار کشور تحریم کننده به لغو تحریم هاست و یا تغییر کشور تحریم شده تا جایی که کشور تحریم کننده اعلام رضایت کند. هدف آمریکایی ها در تغییر تاکتیک کنونی شان هم تغییر در کشور کوبا است.
 
3.سرمایه سیاسی اوباما فقط کفاف کوبا را می دهد
 
آن چه اوباما درباره کوبا انجام داده - هرچند اندک – باانتقاد شدید جمهوری خواه ها و نئوکان ها روبرو شده است. برخی معتقدند اعضای جمهوری خواه کنگره در ماه های آینده از طریق تصویب نکردن بودجه برای ایجاد سفارت در هاوانا و عدم تایید سفیر پیشنهادی دولت اوباما در کوبا مخالفت شان را با این تصمیم عملا ابراز می کنند. مسئله مهم این است که سرمایه سیاسی دولت دموکرات اوباما در برابر کنگره جدید با اکثریت جمهوری خواه، میزان ثابت و معینی بوده است. باراک اوباما مخیر بود که این سرمایه را صرف پرونده ایران کند و یا این که صرف پرونده های دیگر بکند. پرونده کوبا به اندازه کافی در آمریکا جنجال برانگیز هست که پرداختن به آن به همه سرمایه سیاسی اوباما نیاز داشته باشد. به ویژه اگر باراک اوباما – با احتمال اندک - بخواهد برخلاف رویه اش در 6 سال گذشته حمایتش از تحریم ها را متوقف کند و با صدور دستور اجرایی – که از اختیارات رئیس جمهور آمریکا است – قانون کنگره برای تحریم کوبا را لغو یا موقتا متوقف کند.
 
4.ما چه باید بکنیم؟
 
با توجه به آن چه گفته شد، کوبا مقدمه ایران نیست، حداقل در دولت باراک اوباما! حال ما چه باید بکنیم؟ امروز پس از تجربیات مختلف در حوزه های امنیتی و دیپلماتیک، خودباوری ملی در این زمینه افزایش یافته است. باید باور داشته باشیم که کنگره از دمشق دورتر نیست و باید در برنامه ریزی بلند مدت مان در قبال ایالات متحده به واقعیت های پیش رو توجه کنیم. تلاش دیپلماتیک ایران در 2 سال مانده از دولت اوباما اگرچه ممکن است به رفع تحریم ها منجر نشود، اما باید صرف تامین مقدمات آن شود. در این تلاش برنامه ریزی برای جمهوری خواه ها نقش اساسی دارد. دولت بعدی در آمریکا چه دموکرات باشد و چه جمهوری خواه، ما باید برای جمهوری خواه ها برنامه داشته باشیم.

کلید واژه ها: کوبا


نظر شما :