با تشدید بحران یمن
یمنیها به ایران چشم دوختهاند
دیپلماسی ایرانی: یمن وارد مرحله سخت درگیری هایش شده است: بحران آن در حالی با سرعت سرسام آوری در حال افزایش است که دولت صنعا در آستانه سقوط قرار گرفته است، دیگر آتش بار ارتش نیز نمی تواند از پس اوضاع بر آید.
یمن رسما شکست خورد، دولت، رئیس جمهور، احزاب و جریان های دینی رسما شکست خوردند، آنها نتوانستند مشکلات چندین و چند ساله خود را حل کنند. چون نمی توانند از پس بحرانشان بر آیند یکدیگر را متهم به دریافت حمایت خارجی می کنند و مدعی می شوند که طرحی برای تجزیه یمن و بهره برداری از مردم آن کشیده شده است. اما همان هایی که متهم می کنند پشت پرده در حال توافق و ساخت و پاخت با رقبا هستند.
توافقات در این مرحله فقط محدود به توافقات داخلی در یمن نیست، همه چیز بر روی ورق آمده است. توافقات علنی و سری همگی جاذبه هایی برای هر کدام از طرف های بحران دارند. روشنفکران می گویند انقلاب فعلی «پیروزی فقرای بر آمده از صعده» است. پیروزی همان کسانی که یک سوم جمعیت یمن را تشکیل می دهند. فقرایی که هیچ گاه در اولویت های حکومت های یمن نبوده اند، اکنون مذاکره می کنند تا به دستاوردی برسند.
عربستان برای خود شرایطی گذاشته است و تلاش دارد بر روند مذاکرات گروه های سیاسی با یکدیگر تاثیر بگذارد. به رغم روابط تیره کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس، اعضای این شورا تلاش دارند تا طرح خود را در یمن اجرا کنند. عربستان می خواهد راه حلی فوری برای یمن یافت شود، برای همین می گوید حاضر است به طرح شورای همکاری به عنوان مرجع حل اختلافات تمکین کند. ریاض هیچ مشکلی با آشوب یا انقلاب یا هر نوع دیگری از درگیری ها ندارد مشروط بر این که استقلال کشور و شالوده های اقتصادی و تمامیت ارضی یمن حفظ شود. آنها می گویند نباید از توافقی که در ریاض امضا شد حتی یک بند کم شود. ریاض باید همچنان پایتخت سایسی یمن باقی بماند حتی اگر الحوثی ها به صنعا برسند.
از آن سو امریکا نیز طرحی در جیب خود دارد، طرح امریکا بر آمده از توافقات امنیتی ای است که سال ها پیش با یمن امضا کرده است. برای همین امریکا اصرار دارد که اوضاع ملتهب سیاسی همچنان از نقشه های سیاسی دور بماند، برای همین اعلام آمادگی کرد که با الحوثی ها مذاکره کند، عملا هم همین کار را می کند، از طریق نماینده سازمان ملل، گویی بحران پیش آمده جزئی معلق مانده در روابط امریکا با صعده است. واشنگتن نگران مستعمرات خود در یمن است، نمی خواهد شاهد چند پارگی آن و از دست رفتن هر آن چه در آن داشته است، شود. به ویژه در پرونده مبارزه با تروریسم که یمن در راس فهرست کشورهایی است که امریکا در آن با تروریسم مبارزه می کند. امریکایی ها می گویند الحوثی ها به هر جا که خواستند برسند اما کاری با مناطقی که امریکایی ها در آن حضور دارند، نداشته باشند، مثل باب المندب و جنوب.
ایران نیز برای خود در یمن برنامه هایی دارد. ایران می گوید باید تکیلف آن دسته از اتباع ایرانی که دولت یمن بدون ارائه سند و مدرک دستگیر کرده است، آزاد شوند. عبد ربه منصور، رئیس جمهور یمن که اکنون می توان گفت رئیس جمهور کشوری از هم پاشیده است، تا کنون فقط ناسزا به ایران گفته و عملا هیچ کاری برای حل بحران کشورش نکرده است. دائما می گوید برای حل بحران دست به دامن سازمان ملل و ایالات متحده امریکا و عربستان می شود.
همه نشانه ها حاکی از آن است که حوثی ها برنده تحولات اخیر هستند. همچنین جمعی از روشنفکران منعطف به آنها و اخوان المسلمینی که درصدد هکاری با آنها هستند. اما بازندگان، علی عبدالله صالح، جناح رئیس جمهور هادی و جناح علی محسن الاحمر محسوب می شوند. البته اسلام گرایان نیز بازنده این میدان هستند، همان کسانی که بعد از حکومت علی عبدالله صالح زیر سایه هادی قدرت را به دست گرفتند. غرور سیاسی آنها را در برابر مردم خسته از بحران و ناامنی ناکارآمد کرد. همان شیوخ سلفی و قبیله ای که یک پایشان در اتاق حمید الاحمر مشهور بود و پای دیگرشان در فرودگاه استانبول.
حالا بعد از آن که همه امتحانشان را پس داده اند و طرح کشورهای خارجی یک به یک شکست خورده، نوبت به ایران رسیده است تا بحران یمن را با نفوذ خود حل کند. ایران خوب می داند چه کند و چگونه بازی را هدایت کند، یمنی ها مشتاق هستند که تهران را پای میز مذاکره ببینند، هر چه باشد اکنون این ایران است که فصل الخطاب جریان های سیاسی قرار دارد.
منبع: الاخبار / تحریریه دیپلماسی ایرانی/ 11
نظر شما :