در سایه نیاز ایران و 1+5 به راه‌حل برد-برد در مذاکرات

فرصت‌ها را از دست ندهیم

۰۴ شهریور ۱۳۹۳ | ۱۶:۰۲ کد : ۱۹۳۷۳۳۱ پرونده هسته ای انتخاب سردبیر گام به گام تا توافق جامع
دکتر محمد حسن دریایی استاد دانشگاه و پژوهشگر ارشد خلع سلاح در نامه ای خطاب به کشورهای غربی که در اختیار دیپلماسی ایرانی قرار گرفته است بر اهمیت احیای اعتماد در مذاکرات هسته‌ای تاکید می کند.
فرصت‌ها را از دست ندهیم

دیپلماسی ایرانی : دوستان و اساتید غربی،اطلاع دارید که شش ماه مذاکرات نفس گیر بعد از توافق ژنو با سرعت بسیار زیاد گذشت. در این مدت مذاکرات بسیار گسترده ای بین ایران و گروه 1+5 انجام شد. هرچند دو طرف روی خیلی از مسائل به صورت اصولی توافق دارند و راه کارهای فنی مشابهی ارائه می دهند اما هنوز تا رسیدن به توافق جامع و حل موضوعات باقیمانده زمان لازم است. بنابراین دو طرف هوشمندانه با تمدید مذاکرات به مدت چهار ماه دیگر موافقت کردند.

شاید بتوان مهمترین عنصر تعیین کننده در طولانی شدن مذاکرات را "عدم اعتماد" دانست. اعتمادی که بین ایران آمریکا از بین رفته و حالا قرار است بر سر مذاکرات هسته ای به تدریج بازگردد. عنصر اعتماد تنها عامل به نتیجه رساندن مذاکرات است؛ چرا که همین عنصر می تواند قدرت لابی های مخرب موجود در طرفهای مذاکره کننده را کاهش دهد. اما آنچه حائز اهمیت است، عزم ایران و آمریکا برای دست یابی به توافق قطعی است. این مساله حتی برای آمریکا بااهمیت تر است. زیرا تنها برگی که آمریکا می تواند در عرصه سیاست خارجی خود از آن یاد کند، توافق نهایی است. اوباما تا به امروز نتوانسته دستاورد قابل توجهی در عرصه سیاست خارجی خود داشته باشد. اما توافق هسته ای با ایران برگ برنده دموکراتها در صحنه داخلی آمریکا است و علاوه بر آن کمک زیادی به پیشبرد سیاستهای منطقه ای و برنامه های استراتژیک جهانی آمریکا می کند. هرچند هم روحانی و هم اوباما تا به امروز با انتقادهای داخلی زیادی مواجه بوده اند اما دو طرف بر این باورند که امیدی برای رسیدن به توافق وجود دارد. لذا سرمایه گذاری سیاسی زیادی در این زمینه انجام داده اند.

تنها بازیگری که در صورت عدم دستیابی به توافق نهایی، خرسند خواهد شد، تندروهای دست راستی، اسرائیل و برخی رقبای منطقه ای ایران هستند. همان هایی که سود فراوان استراتژیک، سیاسی، امنیتی و اقتصادی از بحران هسته ای ایران برده اند و سعی کرده اند با لابی گسترده در سنا، به صورت غیرمعقولی سیاست خارجی آمریکا نسبت به ایران را گروگان بگیرند و با ارائه اطلاعات غیر واقعی، گسترش ایران هراسی و قلب حقایق در مورد ایران، سیاست خارجی آمریکا را گمراه سازند و با ترغیب آمریکا به اتخاذ مواضع حداکثری خواستار اثبات پیش فرض« عدم موفقیت مذاکرات با ایران» هستند.

مذاکره مبتنی بر حسن نیت مهمترین ابزار در تعاملات بین المللی برای حل و فصل موضوعات بین المللی است. بررسی سوابق و تاریخ روابط بین الملل نشان داده است که حتی خونین ترین منازعات مسلحانه بین کشورها از طریق مذاکره قابل حل و فصل است. پس نباید از اهمیت مذاکره کاست و یا به آن یک نگاه غیر واقع بینانه داشت. مذاکره هسته ای بین ایران و آمریکا و رسیدن به یک توافق جامع این پتانسیل را دارد که ترک بزرگی در دیوار بی اعتمادی دو طرف ایجاد نماید و دو طرف را به سمت یک تعامل سازنده با در نظر داشت منافع مشترک عظیم در منطقه هدایت نماید. این امر یک تغییر استراتژیک جدی در جهان خواهد بود که منطقه را به یک مکان امن و با ثبات تبدیل خواهد کرد. پس مذاکرات و نتایج آن از اهمیت زیادی برخوردار است. اما سوال من، شما و همه اندیشمندان بی طرف و منطقی این است که چگونه می توان مذاکرات را به سمتی برد که منجر به نتیجه مطلوب برای دو طرف شود. برای این کار باید بدانیم چرا علیرغم گذشت بیش از ده سال مذاکره موفقیت چشمگیری در این زمینه صورت نگرفته است به عبارت دیگر با یک نگاه آسیب شناسانه موانع و مشکلات را بررسی نمائیم تا گذشته چراغ راه آینده مذاکرات شود. در این راستا می توان به موانع ذیل اشاره کرد:

1- زیاده خواهی

مهمترین علت شکست مذاکرات در سال2005 بین ایران و سه کشور اتحادیه اروپا، زیاده خواهیهای طرف غربی از ایران بود. آنها در بسته ارائه شده تلاش نمودند تضمین عینی مطلوب خود را که محروم کردن ایران از حق غنی سازی بود پیگیری نمایند. اما بیائید موضوع را با عینک واقع گرائی بررسی کنیم. الان با گذشت یک دهه از آن زمان آیا غربیها موفق شدند ایران را از حق غنی سازی محروم نمایند؟ آیا چرخه سوخت ایران تکمیل نشد ؟ آیا بر تعداد سانتریفیوژهای چرخان ایران روز به روز افزوده نشد؟ پس زیاده خواهی لزوما منجر به کسب نتیجه مطلوب نمی شود بلکه در مورد ایران نتیجه معکوس داد. بنابر این زیاده خواهی را باید کنار نهاد و خواسته ها باید متوازن و نتیجه سبب رضایت دو طرف شود. در این راستا دو طرف باید از خواسته های حداکثری خود پائین آمده و به کسب بخشی از خواسته های خود راضی باشند. همکاری سازنده و مبتنی بر حسن نیت و پرهیز از اقدامات مخرب اعتماد مهمترین عامل کمک کننده در این زمینه است.

2- ارائه پیشنهادات غیرواقع گرایانه

با توجه به اینکه ارائه پیشنهادات غیر واقع گرایانه مثل نادیده گرفتن توان فنی فعلی ایران هم از نظر ظرفیت هم از لحاظ قدرت غنی سازی و هم از نظر تعداد تجهیزات، مهمترین عامل شکست مذاکرات در گذشته بوده است لذا در این زمینه نیز نباید آزموده را آزمود. پس طرح پیشنهاداتی که خواهان کاهش توان غنی سازی ایران از نظر ظرفیت، تاسیسات و تجهیزات است غیر واقع گرایانه و غیر عملی است. واقعیتهای موجود فنی را باید پذیرفت و در خصوص توسعه آنها مذاکره کرد به نحوی که در نهایت برنامه غنی سازی ایران مبتنی بر نیازهای عملی این کشور بر اساس برنامه مورد توافق ژنو و در قالب یک برنامه زمانی باشد. فراموش نکنیم که هدف این است که برنامه هسته ای ایران انحصارا صلح آمیز بماند نه چیز دیگر.

3- عدم رعایت مبانی موجود در رژیم عدم اشاعه به صورت غیر تبعیض آمیز

نزدیک به نیم قرن از ایجاد اصول، قواعد، ساختارها و مکانیزمهای رژیم عدم اشاعه حول معاهدهNPT می گذرد. در این مدت علیرغم تبعیض آمیز بودن این رژیم، کشورهای غیر هسته ای عضو، یک سری مبانی را پذیرفته و خلاف رژیم عدم اشاعه کاری انجام نمی دهند. کشورهای هسته ای نیز با تقویت این رژیم بیشترین سود را از امتیاز ویژه خود می برند. تنها عاملی که این رژیم را برپا داشته است ارائه قول و تعهد دول هسته ای مبنی بر تسهیل استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای و خلع سلاح هسته ای است. تنها راه برای انتظار از اعضای غیر هسته ای این رژیم مبنی بر ماندن در این رژیم و عمل به تعهدات خود، ارائه بدون کم و کاست و غیر تبعیض آمیز حقوق آنها مخصوصا در زمینه استفاده صلح آمیز است. این حق همانطور که در اسناد بازنگری هم با اجماع تصویب شده است شامل فعالیتهای چرخه سوخت که اعم از غنی سازی است می باشد. اگر کسی بخواهد به هردلیل عضوی را از حق خود محروم سازد این یک تبعیض مضاعف است و رژیم عدم اشاعه توان پذیرش تبعیض مضاعف را ندارد و از هم فرو خواهد پاشید.

4-ایجاد بدعتهای خطرناک در رژیم عدم اشاعه

پایه این رژیم بر راستی آزمائی است نه محرومیت اعضا. اگر کسی بخواهد، به هردلیل ،عضوی را از حق خود محروم سازد این یک تبعیض مضاعف است و رژیم عدم اشاعه توان پذیرش تبعیض مضاعف را ندارد و از هم فرو خواهد پاشید بنابر این ارائه مفاهیمی مانند «بستن راه گریز سریع» که مبتنی بر محرومیت یک عضو است فاقد هرگونه مبنائی در رژیم عدم اشاعه است و پایه های این رژیم را فرو می پاشد. تا کنون توانائیهای ژاپن، کره، کانادا و کشورهای اروپائی به هیچ وجه محدود نشده است بلکه با تعبیه یک سامانه بازرسی و نظارت دقیق و تکمیل آن در قالب پروتکل الحاقی زمینه تداوم فعالیتهای صلح آمیز هسته ای آنها فراهم شده است. بنابر این نباید ایران را نیز از این قاعده مستثنی کرد.

5- سوء محاسبه

سوء محاسبه در مورد رفتار بعدی بازیگر مقابل، از جمله مهمترین عوامل شکست مذاکرات است. مثلا ایران مفروضش این است که آمریکا به دنبال نابودی زیر ساخت هسته ای صلح آمیز ایران است و هدفش مذاکره نیست و در مقابل آمریکا مفروض اصلیش این است که ایران به دنبال سلاح هسته ای است در حالیکه موانع سه گانه حقوقی، استراتژیک و مذهبی هیچ راهی برای هسته ای شدن ایران نمی گذارد. یا اینکه ایران در شرایط ضعف است و می توان با تهدید و فشار تحریمها امتیازاتی کسب کرد. موضوعی که به هیچ وجه واقعی نیست. چون ایرانیها هرگز در مقابل فشار و تهدید، عملی را انجام نمی دهند. فشار و تهدید سبب تقویت مواضع گروههای ضد مذاکره شده در ایران می شود و طرفداران مذاکره و رهیافت مذاکره را از میدان به در می کند. سوء محاسبه با افزایش تعاملات، دسترسی به اطلاعات دست اول و اقدامات اعتماد ساز قابل برطرف شدن است.

6- عدم ورود لایه های متعدد تقویت مذاکرات

 بی اعتمادی شدید بین دو طرف مذاکره کننده رسیدن به یک توافق بلند مدت پایدار را دشوار می کند. زیرا طی سال ها ی متمادی بی اعتمادی بین دو طرف، دشوار است که ظرف چند ماه همه موضوعات مربوط به یک پرونده پیچید مانند پرونده هسته ای حل و فصل شود. مشکل بی اعتمادی بین ایران و آمریکا در زمینه هسته ای تنها با مذاکرات رسمی بین هیاتهای دیپلماتیک حل نمی شود. عدم و جود تعاملات در این زمینه آفت مذاکرات است. خوشبختانه این موضوع مورد توجه آمریکائیها نیز می باشد. اخیرا رابرت آینهورن یک ابتکار جالب زده است و برای تیم مذاکره کننده یک نامه فرستاده و آنرا در مطبوعات چاپ کرده است. چون این پرونده دارای ابعاد فنی، حقوقی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. برای فراهم آوردن زمینه مساعد برای مذاکرات باید تعاملات کارشناسی گسترده و غیر رسمی در زمینه های فوق الذکر بین دو طرف صورت پذیرد. کارشناسان حقوقی، مذهبی و اقتصادی ایرانی باید در جلسات واشنگتن شرکت نمایند و در مقابل کارشناسان آمریکائی نیز در جلسات تهران فعال حضور یابند. حجم تعاملات کارشناسی غیر رسمی به حدی باشد که کانونهای اندیشه و کارشناسان پیشنهادات مشترک برای حل موضوعات در ابعاد مختلف ارائه دهند. پتانسیل انجام این کار با ابراز علاقمندی کارشناسان در دو طرف وجود دارد.

7-نگاه کوتاه مدت و مقطعی به مذاکرات

مذاکره و تصمیم هر دو دولت برای انجام این کار نباید یک تاکتیک باشد. باید به مذاکرات به صورت یک استراتژی و بلند مدت نگاه کرد. نگاه کوتاه مدت سبب می شود که سعه صدر برای انگیزه داد و ستد در خلال مذاکرات وجود نداشته باشد. در حالیکه اگر به مذاکرات به صورت یک استراتژی نگاه کنیم، منافع بلند مدت تعریف شده در تعامل، زمینه حل بسیاری از مسائل مقطعی را فراهم می نماید. زمان متغییر کمک کننده ای در بسیاری از موضوعات فنی است و از طرف دیگر تعامل بلند مدت و سازنده با ایران در منطقه، فواید بی شماری برای مردم آمریکا و غرب در زمینه ثبات منطقه ای و امنیت انرژی به دنبال خواهد داشت باز شدن این افق در مذاکرات، آمریکا را به سمت پرهیز از سختگیریهای غیر ضروری در زمینه هسته ای رهنمون می کند.

 جمع بندی

 توصیه متواضعانه من به شما، اساتید و اهل اندیشه شکل دهنده تصمیمات در غرب و مخصوصا آمریکا این است که از عزم ایجاد شده استفاده نمائید و فرصت را دریابید و فریب دشمنان مذاکرات را نخورید و با رفع موانع فوق الذکر، زمینه بهره برداری بهینه از فرصت باقیمانده را فراهم سازید. بیائید تلاش کنیم که راه حلی جامع و بر اساس منطق برد- برد تدوین نمائیم. این راه حل با توجه به اراده سیاسی و موج ایجاد شده در کشورهای مذاکره کننده، امری دور از دسترس نیست فقط باید تا پنجره فرصتها باز است از آن استفاده کرد.

با سپاس

 *استاد دانشگاه و پژوهشگر ارشد خلع سلاح

انتشار اولیه: یکشنبه 2 شهریور 1393 / باز انتشار : سه شنبه 4 شهریور 1393

 

کلید واژه ها: برنامه هسته اي ايران مذاكرات ايران با 1+5 محمدحسن دریایی


( ۱ )

نظر شما :