تهران خود را برای سناریوهای متفاوت آماده کند

ایران و مساله ای بنام استقلال احتمالی کردستان عراق

۱۲ مرداد ۱۳۹۳ | ۱۴:۰۹ کد : ۱۹۳۶۳۳۶ خاورمیانه یادداشت
اردشیر پشنگ، پژوهشگر مهمان در مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی به بررسی فرصت ها و تهدیدهای ناشی از استقلال احتمالی کردستان عراق برای ایران پرداخته است.
ایران و مساله ای بنام استقلال احتمالی کردستان عراق

دیپلماسی ایرانی : تحولات جدید عراق پس از تسخیر بخشهایی از این کشور توسط داعش و سپس مواضع اخیر «مسعود بارزانی» مبنی بر لزوم تصمیم گیری تاریخی کردها برای تعیین سرنوشت و اقدامات پارلمان کردستان عراق برای تصویب مصوبه ای در این خصوص، مباحث مربوط به استقلال کردستان و تجزیه عراق را به یکی از مهمترین سوژه های روز مراکز مختلف تحلیلی و رسانه ها تبدیل کرده است. در همین چارچوب اخیراً شاهد آن هستیم پژوهشکده ها، پژوهشگران و صاحب نظران مختلفی اعم از غربی (همچون نوام چامسکی و ...)، عرب، ترکیه ای و ایرانی در این باب به صحبت و نوشتن مقاله دست زده اند در همین راستا در صفحه اجتماعی دکتر عبدالله رمضانزاده ،متخصص روابط بین الملل و مسائل منطقه ای، (استاد سابقم در دانشگاه تهران) این سوال مطرح شده بود: که «آیا تجزیه عراق به ضرر منافع ملی ایرانیان است؟» ابتدا قصد داشتم بصورت کامنتی سئوال مذکور را پاسخ دهم که با دیدن طولانی شدن جواب و نیز اهمیت آن، تصمیم گرفتم آن را در رسانه ای رسمی تر مطرح و منتشر کنم. پیش از پرداخت به این مساله لازم می دانم دو نکته را متذکر شوم نخست اینکه به باور نگارنده هیچ احتمال قطعی در عرصه سیاسی و بین المللی وجود ندارد لذا از مساله استقلال کردستان به عنوان «استقلال احتمالی» یاد کرده ام هرچند شواهد امر نشان می دهند در میان مدت احتمال وقوع این مساله بیشتر از عدم وقوع آن است و دوم اینکه در این نوشته سعی داشته ام به مانند یک دانش پژوه روابط بین الملل، از منظری رئالیستی و حتی الامکان آکادمیک این مساله را بررسی کرده و از طرفداری و یا عدم طرفداری در قبال آن بپرهیزم. حال ذکر نکاتی چند در پاسخ به سئوال مذکور:

  1. هر تحولی در منطقه از جمله استقلال احتمالی کردستان عراق همزمان میتواند برای ایران هم فرصت ساز و هم دارای تهدیداتی باشد (بخش عمده ای از این مساله متاثر از نحوه مواجهه دولتمردان ایران با آن است)
  2. هرچند انتخاب رئیس مجلس و سپس رئیس جمهور دو گام مهم برای عبور از بن بست سیاسی اخیر در عراق به شمار می رود و انتخاب نخست وزیر و تشکیل یک دولت وحدت ملی هم می تواند گام سوم و تاثیرگذار دیگری باشد اما نمی توان کتمان کرد که این پروسه ممکن است هم با موانع جدی و هم با شکست مواجه شود همچنین باید گفت این پروسه دقیقا چهار سال پیش تر از امروز یکبار دیگر تکرار شده است و دولت وحدت ملی در این کشور به وجود آمد اما خروجی آن را در حال حاضر می توان مشاهده کرد. به عبارتی دیگر باید تاکید کرد تلاش اخیر گروههای سیاسی برای عبور از بن بست سیاسی فعلی قابل تقدیر بوده و می تواند اثرگذار نیز باشد اما در عین حال مشکلات و بحرانهای مختلف و متعدد در این کشور همچنان در سرجای خود باقی خواهند ماند و بسیار سخت است بپذیریم این مشکلات به سادگی، سرعت و راحتی حل خواهند شد!
  3. طی سالهای اخیر استراتژی اصلی ایران در قبال عراق دارای مولفه های چندی بوده است که یکی از مهمترین آنها تاکید و تلاش برای «حفظ تمامیت ارضی» این کشور است به نحوی که آن را خط قرمز خود نیز اعلام داشته است. طی هفته های اخیر هم ایران همچنان بر این راهبرد خود تاکید داشته و بطور آشکار و پنهان فعالیت گسترده ای برای کسب تعهد طرفهای مختلف عراقی از جمله کردها به حفظ این مساله داشته است؛ لذا طبیعی است سناریوی نخست سیاست خارجی ایران در قبال عراق بر راههای حفظ یکپارچگی عراق استوار باشد؛ اما منطقاً با توجه به واقعیات موجود و تحولات رخ داده و روندهای موجود در این کشور، می بایست سناریوهای دیگری در قبال وضعیت های متفاوت عراق نیز ترسیم شده باشد یکی از این وضعیتها اعلام احتمالی استقلال توسط کردها است!
  4. تجربه 11 سال اخیر حکومت اقلیم کردستان عراق نشان داده است هرمیزان این منطقه دارای ثبات سیاسی، مسئولیتهای رسمی بیشتر حقوقی و سیاسی از منظر قانون اساسی عراق و حقوق بین الملل و استقلال رفتاری بیشتر بوده است به همان میزان در قبال همسایگان مهمش (ایران و ترکیه) مسئول پذیرتر هم بوده است، وساطت با ایران و گروههای معارض مسلحه برای کاستن و قطع نسبی ناامنی مسلحانه در مرزهای مشترک، وساطت میان ترکیه و پ.ک.ک برای برقراری صلح، افزایش تبادلات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی میان ایران و کردستان عراق از جمله این موارد هست.
  5. کردستان عراق جزئی از جغرافیای نوروز و سرزمین های آریایی است سرزمینهایی که به باور بیشتر تئورسین های منطقه گرایی جدید، منطقه ای است که ایران خواه ناخواه در مقایسه با دیگر مناطق (خاورمیانه و شبه قاره) دارای نقش محوری تری در آن است و تهران مجبور است در راستای تقویت این منطقه جدید (از تاجیکستان، افغانستان و ترکمنستان گرفته تا قفقاز و مناطق کردنشین در عراق، سوریه و ترکیه) گام بر دارد چرا که علاوه بر قرابتها و شباهتهای گسترده اش از نظر هویتی، تاریخی و فرهنگی با آن؛ در آینده نیز منافع سیاسی –اقتصادی ایران، بیشتر با این منطقه اجین بوده و دارای قرابت است تا با دو منطقه دیگر. به عبارت دیگر ایران در این منطقه دارای نقش محوری تر و هژمونی کم معارض تری است تا در دیگر مناطق. همچنین کردستان عراق دارای پیوستگی های غیرقابل انکار تاریخی، فرهنگی و زبانی با ایران است و از نظر سیاسی –امنیتی هم از بدو انقلاب ایران و در حین جنگ تا به امروز روابط گسترده و مستمری با ایران داشته است که این روابط می تواند همچنان ادامه پیدا کرده و تعمیق شود.
  6. عراق با هر دولت و ماهیتی (اعم از سلطنتی، چپ گرا، بعثی و شیعی) بنا به دلایل مختلف از جمله تنگناهای ژئوپلتیکی و ... همواره یک رقیب ایران بوده و باقی خواهد ماند. اختلافات مرزی در زمان برقراری حکومتهای سلطنته در هردو کشور، درگیریهای محدود نظامی در زمان دولتهای پس از کودتای 1958، حمله ارتش عراق به ایران در زمان حکومت صدام و بعثی ها، رفتار دولت نوری مالکی در زمان تحریمهای نفتی علیه ایران در افزایش فروش نفت بدون کسب رضایت ایران و حتی اوپک با هدف تسخیر جایگاه ایران در اوپک و شرکای نفتی ایران (از جمله هندوستان) از جمله شاهد مثالهای تاریخی برای این ادعاست.
  7. تجربه چند سال اخیر و بخصوص ماههای اخیر نشان داده است دولت کنونی عراق و یا حتی نظام فعلی آن علیرغم داشتن حمایت همزمان تهران و واشنگتن، توانمندی لازم و نسبی برای برقراری یک حکومت با ثبات و تامین امنیت در کل کشور را ندارد و رخدادها و شواهد امر نیز حاکی از آن است که به سختی می توانیم تصور کنیم در آینده هم این توان را داشته باشد.
  8. روابط بین الملل عرصه ای بسیار پویا و دائماً در حال تغییر و نوسان است و خاورمیانه هم به عنوان یکی از مناطق دارای اهمیت ژئواستراتژیک همواره عرصه رقابت قدرتهای بزرگ و کوچک با هم بود و هست. به نظر میرسد ترکیه (دوست و در عین حال رقیب جدی منطقه ای ایران) با توجه به سیاست خارجی منعطف تر و استراتژی جدید نگاه و نفوذ به شرق، از چند سال پیش تر از امروز، درک متفاوت تری از روندهای مذکور در منطقه و شمال عراق داشته است، افزایش سرمایه گذاری قابل توجه در این منطقه و گرفتن جایگاه ایران، کشیدن لوله مستقل نفتی (در حالی که می توانست این خط لوله از ایران بگذرد و یا دست کم بخشی از آن به شیوه ای دیگر توسط ایران انجام شود)، حرکت به سمت یک روابط استراتژیک با اربیل (هه ولیر) و ... حاکی از نوعی یارگیری منطقه ای آنکارا در مقابل دیگر رقبا از جمله تهران است.
  9. همکاری های اخیر ترکیه و کردستان عراق و تبدیل یک رابطه سرد و پرتنش (1991-2008) در گام اول به یک رابطه دوستانه (2008 تا 2011) و در گام دوم (از 2011 به بعد) به یک رابطه استراتژیک با محوریت رهبری دوگانه «رجب طیب اردوغان» و «مسعود بارزانی» از منظر تاریخی دارای شباهت قابل توجهی با استراتژی «سلطان سلیم اول» در فردای پس از جنگ چالدران در 1514 در قبال امیران کُرد است. یکی از پیامدهای جنگ مذکور جدایی همیشگی سه چهارم خاک کردستانات از ایران بود. سلطان عثمانی برای تثبیت این جدایی و عدم بازگشت این مناطق به ایران با امضای معاهدات و قراردادهای دوجانبه مختلف با بیش از 20 امارت کُردی به مدت 200 سال به آنان نوعی استقلال داخلی در چارچوب امپراتوری عثمانی اعطا کرد که به موجب آن امیران کُرد هم می توانستند سکه بنام خود ضرب کنند و هم خطبه نماز جمعه در مناطقشان بنامشان خوانده می شد!
  10. هرچند روابط ایران و کردهای عراق طی همه سالهای اخیر خوب و رو به رشد بوده است اما به نظر می رسد نسبت رشد این رابطه در مقایسه با ارتباط ایران با شیعیان عراق از روند کندتری برخوردار بوده است. در حقیقت اولویت تهران عمدتاً به احزاب شیعی اختصاص پیدا کرده است. در میان کردها هم روابط ایران با احزاب مختلف دارای وضعیت متفاوتی بوده است یعنی حزب اتحادیه میهنی بیشتر در کانون توجه قرار داشته و تعامل با حزب دموکرات (حزب اول سالهای اخیر در شمال عراق) کمتر بوده و گاه رو به سردی هم بوده است.

مقایسه سرعت رشد روابط ایران و کردها (با توجه به پیشینه های تاریخی و سیاسی) با روابط آنکارا –اربیل بصورت ملموس تری این کُندی رشد روابط را نشان می دهد. فقدان روابط رسمی و جامع فرهنگی –اجتماعی و عدم حضور پررنگ در پروژه های زیربنایی در کردستان عراق از دیگر شواهد این امر و به بیانی دیگر طی مدت زمانی کوتاه هم انگیزه های بالای ترکیه و هم کم کاری ایران باعث شده است تا آنکارا در شمال عراق دست بالاتر را از آن خود کند. امری که در تحولات آتی می تواند تاثیرگذار باشد.

11. بطور کلی عدم توجه کافی و اولویت گذاری در قبال جغرافیای تمدنی آریایی و سرزمینهای نوروز یکی از انتقادات جدی وارده به سیاست خارجی ایران طی همه سالهای اخیر بوده و متاسفانه همچنان هست. به عبارت دیگر یک تعادل مبتنی بر هویت می بایست در این حوزه ایجاد شود یعنی به همان میزان که جرافیای مناطق شیعی و اسلامی مورد حساسیت و توجه جدی دولتمردان ایرانی قرار دارد باید به همان میزان نسبت به جغرافیای حوزه تمدنی که قرابتهای فرهنگی –زبانی و حس همدلانه بیشتری با ایرانیان دارد افزایش یابد؛ کاری که ترکیه طی دهه اخیر بطور جدی در جغرافیایی کلانی از مغولستان تا آناتولی بنام «ترکستان بزرگ» در حال انجام دادن آن است.

12. در اینکه استقلال احتمالی کردستان عراق بر تحولات داخلی ترکیه، سوریه و ایران و از جمله مناطق کردنشین این کشورها تاثیر گذار خواهد بود و حتی خواستهای هویت گرایانه بیشتر و گریز از مرکزی را تشدید میکند شکی نیست، لذا این کشورها از جمله ایران همزمان می بایست در سیاست سنتی خود در قبال مناطق کردنشین (و سایر مناطق دارای تمایز قومی - هویتی با مرکز) دست به تغییرات و اصلاحاتی عملی و جدی بزنند در ایران فکر میکنم عملی شدن شعارهای رئیس جمهور در حین انتخابات و پررنگ شدن حضور نخبگان و نمایندگان اقوام و مذاهب مختلف در کابینه، پست های مهم تا پستهای محلی از جمله استانداریها و فرمانداریها در کنار افزایش و تسریع سیاستهای توسعه اقتصادی –اجتماعی و فرهنگی در این مناطق می تواند هم به نوعی نقش ضربه گیر در قبال تحولی همچون استقلال احتمالی کردستان عراق را بازی کند و هم می تواند در فرصت ساز شدن این تحول احتمالی فضای بیشتری به ایران داده و منافع بیشتری حاصل کند.

13.بررسی روند پراستمرار جنبش مبارزاتی کردهای عراق طی 9 دهه اخیر، دیدگاه مشترک احزاب مختلف و مردم این منطقه در این خصوص و کمتر شدن موانع داخلی، منطقه ای و بین المللی نشان می دهد، به احتمال بسیار در فاصله ای نه چندان دور از زمان فعلی کردهای عراق بطور کامل مستقل خواهند شد (کردها اینک نیز نسبتاً دارای استقلال قابل توجهی در قالب یک دولت فدرال منطقه ای هستند چرا که علاوه بر دولت و پارلمان محلی دارای نیروهای نظامی خاص خود، روابط نسبتاً مستقل دیپلماتیک با کشورهای خارجی، صادرات مستقلانه نفت و ... هستند)، لذا بهتر است از هم اینک برای سناریوهای دوم و سوم در قبال عراق تهمیداتی پراگماتیستی و عقلانی تری اندیشیده شود تا این استقلال احتمالی برای ایران بیشتر فرصت ساز باشد و کمتر تهدیدزا!

14. مطمئناً با توجه به اهمیت این موضوع و کثرت دیدگاهها، منافع مختلف، پیامدهای مثبت و منفی و ... نظرات و نقدهای مختلفی به این نوشتار وارد خواهد شد لذا امیدوارم در فضایی کمتر حاشیه ای و بدور از حب و بغض و بیشتر علمی و آکادمیک، این موضوع و سایر مباحثی از این جنس مورد پیگری، بحث و نقد اساتید، پژوهشگران و کارشناسان این حوزه قرار گیرد.

انتشار اولیه : یکشنبه 5 مرداد 1393 / باز انتشار : یکشنبه 12 مرداد 1393

کلید واژه ها: کردستان عراق


( ۱ )

نظر شما :