تهران به یک کانال ارتباطی بسنده نکند
حسادت انگلیسی ها به مذاکرات ایران و آمریکا
دیپلماسی ایرانی: تمایل دولت ائتلافی انگلیس به آغاز تدریجی فعالیتهای سفارت این کشور در تهران که جنبه ائی از بالا بردن سطح رابطه اش با ایران است را باید از زوایای گوناگون تجزیه و تحلیل کرد ، البته ایران باید این رویکرد انگلیسیها را بر اساس راهبرد تنش صفر پاسخ دهد و نه چیزی بیش از آن. در شرایط کنونی منطقه اتخاذ این راهبرد در سه سطح ملی، منطقه ائی و بین المللی با عناصر تعیین کننده داخلی، همسایگان و قدرتهای فرا منطقه ائی در دوره زمانی مشخص از مهمترین راهبردهای عملیاتی است.
سیاست خارجی دولت یازدهم به شرط داشتن راهبردی صحیح در ایجاد توازنی جدید از نیروهای تاثیر گذار منطقه ائی و جهانی زمینه را برای ورود ایران به چنین دورانی آماده میکند. راهبردی که بتواند به تدریج باعث شود ایران به عنوان قدرتی نو ظهور، همگرا و موثر در صحنه منطقه ائی و جهانی از فرو رفتن خاورمیانه در گرداب توسعه و گسترش خشونت و تروریسم جلوگیری کند.
اما صحنه انگلیس و روابط همه جانبه با این کشور برای ایران یک مقوله متضاد است. انگلیسی ها حداقل در دهه گذشته نه تنها در مقام مقابله با سیاستهای داخلی و خارجی ایران و مشخصا" قضیه هسته ای بر آمده اند بلکه در مواقعی از آمریکایی ها هم پیشی گرفته اند که نمونه ها و مثالهای فراوانی در زمینه های سیاسی و اقتصادی میتوان زد. اگرچه روابط دو کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همواره دارای فراز و نشیبهای فراوان بوده ولی کمترین اثر و فایده حضور آنها در ایران این بوده که انگلیسیها سعی نمودند به هر نحوی شده در غیاب حضور آمریکا در ایران نقش، جایگاه و نفوذ خود را در ایران به دلایلی تثبیت و تضمین و از این موقعیت بهره برداری مادی و معنوی کنند.
طراحی راهبرد برای تعامل با انگلیس باید بر اساس سه فرضیه صورت گیرد: 1- غرب مجموعه یکدستی نیست اما سعی میکند در مقابل ایران بصورت دفاعی و تیمی بازی کند، که این امر زمینه تعامل را آماده میکند و راه را نمی بندد2 - این دیواره دفاعی با بازی هنرمندانه دیپلماتیک و طراحی سیاست و دوری از روزمره گی و استفاده از کارشناسان با تجربه قابل ترک برداشتن است و نیاز به دلواپسی نیست و 3- در سطح سیاست و حکومت در ایران همواره رابطه ایران و انگلیس تنش آلود بوده و مختص به جمهوری اسلامی ایران نیست و در دوران سلسله قاجار و پهلوی، شاهان همیشه از اقدامات مشکوک سفارت انگلیس در تهران و یا سیاستهای انگلیسی گله نموده اند و مردم نیز همیشه به نوعی با این رابطه راز و رمز الود میانه خوبی نداشتند.
این سه فرضیه و مخصوصا" محور سوم مسئولین و دست اندرکاران سیاست خارجی را موظف میکند که در طراحی تنظیم روابط با انگلیس به تمامی این ابعاد توجه نموده و جایگاه خاصی برای مدیریت دیپلماتیک روابط بین دو کشور باز نمایند تا بدور از شتابزدگی و رعایت اصل واقع بینی و توجه به منافع و مصالح ملی در شرایط کنونی روابط بین المللی یک راهبرد همه جانبه و دراز مدت طراحی کنند. زیرا انگلیسیها علاقه چندان زیادی به ایجاد رابطه ایران و غرب و امریکا ندارند و ترجیح میدهند چنین رابطه هائی از کانال آنها دنبال شود و لذا نباید از شیطنتهای سیاسی، اطلاعاتی و عملیاتی آنها در تخریب رابطه ایران و غرب بطور عام و با آمریکا بطور خاص متعجب بود. شاید یکی از مهمترین عواملی که اینچنین انگلیس را تشویق به نزدیکی به ایران می نماید همین امر است. انگلیس همیشه میزان و نوع رابطه ایران و آمریکا را با حساسیت دنبال میکند و نگرشی همچون اعراب به این رابطه دارد و لذا باید با هوشیاری راهبرد تنوع رابطه و کانالها را در این مورد دنبال کرد تا بتوان با هنرمندی دیپلماتیک در دیوار سیاسی غرب رخنه نمود. زیرا ایران نیز هم دارای منافعی جدی در غرب است و هم زمینه های متعددی برای همکاری و تعامل با غرب دارد ولی متاسفانه تا کنون نتوانسته با تنظیم یک رابطه راهبردی و دراز مدت در قبال امتیازاتی که به تک تک کشورهای غربی تاثیر گذار بصورت انفرادی داده است از اهرم قدرت و امکانات سیاسی آنها در غرب برای پیشبرد سیاستهایش استفاده نماید.
انتشار اولیه: یکشنبه 1 تیر 1393/ باز انتشار : جمعه 6 تیر 1393
نظر شما :