روایت زیباکلام از تخم‌مرغ‎های سبد هسته‌ای

۲۴ خرداد ۱۳۹۳ | ۱۴:۰۰ کد : ۱۹۳۴۲۸۸ سرخط اخبار

صادق زیباکلام از جمله کارشناسان سیاسی کشور است که آرای خود را به صریح ترین زبان ممکن بیان می کند، او در نزدیک به یک دهه گذشته بیشترین موضع گیری های انتقادی یا تحلیلی در برابر دولت ها را داشته و سعی کرده است با بهره گیری از شاخص های تحلیل سیاسی متناسب با شرایط کشور، به هر شیوه ممکن در قالب نامه، یادداشت و گفت وگو و مناظره، ایده های خود را برای مخاطبانش مطرح کند.

زیباکلام در گفت وگو با ابتکار، به عملکرد ده ماهه دولت یازدهم پرداخته و از این که به قول او دولت روحانی «همه تخم مرغ هایش را در سبد حل مسئله هسته ای گذاشته است» دفاع می کند. زیباکلام معتقد است که بدون حل مسئله هسته ای هیچ پیشرفتی در شرایط کنونی کشور حادث نخواهد شد و اوضاع عمومی کما فی السابق ادامه خواهد یافت. وی یکی از موثرترین شاخص ها در تحلیل عملکرد دولت را توجه به پیش زمینه هایی می داند که «دولت اصولگرای» احمدی نزاد برای این دولت به یادگار گذاشته و سبب شده است تا برنامه و ها و سیاست های این دولت دستخوش آثاری باشد که هشت سال پیش به علت مدیریت نادرست بر کشور تحمیل شده است. در واقع به نظر می رسد از نظر زیباکلام، کلید روحانی همان حل مسئله هسته ای است، کلیدی که با گشودن این قفل می تواند گره از کار فروبسته کشور در حوزه های مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نیز بگشاید. متن این گفت وگو را می خوانید:

آقای دکتر ارزیابی شما از عملکرد 10 ماهه دولت چیست؟ کدام بخش عملکردی دولت در حوزه سیاسی از نظر شما اهمیت بیشتری دارد؟

نگاه کنید هر نوع ارزیابی از عملکرد دولت در این زمانی که کابینه جدید بر سر کار آمده، مستلزم این است که ما شرایطی را که دولت روحانی تشکیل شده است در نظر بگیریم. در واقع مدیریت اصولگرایان در هشت سال گذشته در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی موجب شده بود تا در بسیاری از برنامه های توسعه ای کشور به بن بست برسیم و روحانی در شرایطی رئیس جمهور شد که در برابر یک بن بست قرار داشت. در برابر وضعیتی که در آن اقتصاد کشور فلج شده بود بنابراین وقتی می خواهیم ارزیابی از کار دولت ارائه بدهیم، باید توجه داشته باشیم که دولت در چه بستر و شرایطی شکل گرفته است.

نکته بعدی این است که آقای روحانی به درستی همه تخم مرغ هایش را در سبد هسته ای گذاشت و مصمم بود که کشور را از مرداب هسته ای بیرون بکشد. به نظر من این انتخاب آقای روحانی انتخاب درستی بود؛ زیرا تا زمانی که این مسئله به طور صحیح حل نشود، در هیچ بخش دیگری نمی توان پیشرفتی داشت.شما نگاه کنید! اگر روحانی پیروز انتخابات نمی شد یا اگر به فرض پیروزی هم و غم دولت را بر رفع مسئله هسته ای قرار نمی داد، نه در اقتصاد، نه در سیاست خارجی و نه حتی در مسائل داخلی نمی توانست دست آورد قابل ملاحظه ای داشته باشد. باید ابتدا گره مسئله هسته ای را باز کرد، زیرا اقتصاد و سیاست خارجی ما به طور مستقیم به این مسئله گره خورده است. من از این نظر نمره خوبی به دولت می دهم چون هم تلاش زیادی در این حوزه انجام داده و هم ثمر خوبی از تلاش هایش گرفته است.

آیا فکر می کنید توافق نهایی در این دولت حاصل می شود؟

بله صد در صد این اتفاق می افتد. زیرا هم ما می خواهیم به نتیجه و توافق برسیم و هم آمریکایی ها خواهان این امر هستند.

اما خوب این مسئله هم مخالفان داخلی دارد و هم مخالفان خارجی!

درست است ! بسیاری از تندروهای داخلی و خارجی و حتی برخی کشورها خواهان دست یابی ایران و غرب به یک توافق نهایی نیستند. برای مثال تندروهای داخلی از مسئله هسته ای ابزاری برای آمریکاستیزی درست کرده اند که به سادگی نمی خواهند از آن دست بکشند در صورتی که این مسئله ارتباطی با آمریکا ندارد و بیشتر بر اساس منافع و مصالح داخلی کشور هدایت می شود.همینطور در آمریکا هم جمهوری خواهان تندرو به هیچ وجه موافق به نتیجه رسیدن مذاکرات نیستند و سعی دارند از این اتفاق ابزاری برای ایران ستیزی بسازند و تقابل دامنه دار دو کشور را ادامه بدهند.

به نظر شما این مخالفان اثرگذاری تعیین کننده در روند مذاکرات ندارند؟

نگاه کنید در ایران به طور قطع آن 19 میلیون نفری که به روحانی رای دادند موافق یک توافق نهایی با غرب بر سر مسئله هسته ای هستند و پشتوانه تیم مذاکره کننده دست کم این جمعیت پر شمار است و این اقلیت، که چه در داخل و چه در خارج به دنبال به چالش کشاندن توافق هستند، اثرگذاری چندانی در روند مذاکرات نداشته و ندارند. اینها در حاشیه تقلا می کنند.منتها باید شما یک نکته را به خاطر داشته باشید و آن این که حل شدن مسئله هسته ای صرفا بر اساس خواست متقابل حل نمی شود. یعنی این طوری نیست که بگوییم هم ما می خواهیم و هم غرب، پس مسئله حل شد. زیرا هم ما و هم غرب به رغم تمایل برای توافق نسبت به هم بی اعتمادیم و اعتماد سازی سریعا به وجود نمی آید که انتظار داشته باشیم تنها در ظرف یک سال، بیش از سی سال بی اعتمادی از بین برود.اما با این وجود ایران نشان داده است که در حل مسئله هسته ای جدی است و آمریکا از اعتماد به دولت و ملت ایران ضرر نخواهد کرد.

راهکار تیم سیاست خارجی را برای حل نهایی چگونه ارزیابی می کنید؟ محور اصلی مذاکرات از سوی تیم کنونی به نظر شما چیست؟

نگاه کنید مذاکرات را باید دست کم در دو محور اصلی دسته بندی کنیم! یکی خواست و تلاش غربی ها است و دیگری خواست و تلاش ایران! ما می خواهیم در کوتاه ترین زمان ممکن مسئله هسته ای به طور کامل حل و فصل شود و همچنین تحریم ها در کمترین زمان ممکن از سر راه اقتصاد کشور برداشته شود.اما از سوی دیگر غربی ها می خواهند در یک بازه زمانی 20 ساله این اتفاق بیافتد در حالی که سقف این زمان برای ما 5 ساله است و مذاکرات در واقع چانه زنی بر سر این مسئله است.

بعد دیگر مذاکرات درباره نحوه و سطح فعالیت هسته ای است، در واقع غربی ها می خواهند آنقدر فعالیت و سطح غنی سازی را کاهش بدهیم که اگر چنان که خودشان تصور می کنند ما بخواهیم سلاح هسته ای بسازیم نیازمند زمانی طولانی برای ساخت این سلاح باشیم در صورتی که ما می خواهیم با افزایش سطح فعالیت هسته ای، هم از امکانات آن استفاده کنیم و هم مخالفان توافق نهایی و تندروها را راضی کنیم.به صورت دقیق تر غرب می خواهد ما پنج هزار سانتریفیوژ داشته باشیم، در حالی که حداقل خواست ما 20 هزار سانتریفیوژ است. ادامه مذاکرات در واقع بستر چانه زنی برای دست یابی به یک حد وسط میان این خواسته ها است و گرنه بحثی بر سر توافق نهایی نیست.

اما خوب دولت دموکرات ها در امریکا که ذات هجمه گرایانه کمتری از جهوری خواه ها دارد در حال پایان است و این در حالی است که دولت تعادلی در ایران کمتر از یک سال روی کار آمده است، نظرتان در این باره چیست که هربار یک دولت متعادل در ایران قدرت را در دست داشته، دولت آمریکا در دست تندروهای جمهوری خواه بوده و هربار دموکرات ها در امریکا قدرت را به دست گرفته اند، یک دولت تند رو در ایران روی کار بوده است؛ آیا با پایان دوره دولت دموکرات ها باز هم امکان این توافق نهایی که می گویید وجود دارد، به بیان دیگر آیا در این شرایط هم هر دو طرف خواهان یک توافق نهایی هستند؟

نگاه کنید متن مذاکرات متکی بر نظر دولت های خاص نیست! چند جانبه بودن این مذاکرات امکان اعمال سیاست های خاص یک دولت را در توافق نهایی کاهش می دهد. باید بگویم که نهایتا توافق انجام می شود چون تندروهای ایران و غرب جایگاه چندانی در جامعه خود ندارند. هم اکنون دولت آمریکا از ارتباط با ایران پشتیبانی می کند و تا حد بسیار زیادی قبح ارتباط با ایران در فضای سیاسی امریکا نیز کاهش پیدا کرده است. نکته این است که برخی تندروهای ما و تندروهای غرب خوراک و ابزار مخالفت های همدیگر را تامین می کنند اما با ادامه این روندی که بر اساس اعتمادسازی متقابل بنا نهاده شده است، این تنش های حاشیه ای کمتر خواهد شد.هم ما و هم غرب دریافته ایم که تا مسئله هسته ای حل نشود هیچ مناسبات دیگری میان این دو جناح پیشرفتی نخواهد داشت.

اهمیت این مسئله در سیاست خارجی مشهود است اما برخی می گویند همه سیاست خارجی دولت روحانی در مسائل هسته ای خلاصه شده و این مورد باعث شده تا در دیگر مناسبات سیاسی و بین المللی نقش ایران تحت تاثیر قرار بگیرد. گسترش تنش ها در خاورمیانه و... نظر شما در این باره چیست؟

این مسایلی که امروز در خاورمیانه به واسطه برخی گروه های افراطی ایجاد شده است در واقع معلول برخی عوامل دیگر است. طبیعی است که هرچه قدر در یک فضای دوقطبی که در جهان وجود دارد عملکرد کشوری به سمت یک قطب سنگینی کند، کشورهای مخالف او در قطب دیگر لانه می کنند. همانطور که گفتم همه مسایل دیگر ما به مسئله هسته ای گره خورده است! توجه به این مسئله و در اولویت قرار دادن آن به معنی نادیده گرفتن سایر بخش های سیاست خارجی نیست. در واقع به معنی توجه جدی به این مقولات است! آقای ظریف به خوبی از عهده این مسئله تا کنون برآمده است، اما در دیگر موارد عقب نشینی نکرده و پویایی بسیاری دارد،

سفرهای وی به بسیاری از کشورها در همین مدت کوتاه، نشانگر فعالیت دستگاه دیپلماسی ایران در منطقه و جهان است. کمک به حل مسایل سوریه، برگزاری انتخابات افغانستان، مسئله اکراین و ارتباط با کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای از آفریقا تا آمریکا... از مهمترین مسایلی است که جمهوری اسلامی با دقت در برنامه ریزی مسایل سیاست خارجی توانسته است در موضع گیری ها و کمک های دوستانه و متعارف به کشورها به خوبی عمل کند.

به سیاست داخلی برگردیم! عملکرد دولت روحانی در سیاست داخلی را چگونه ارزیابی می کنید؟

در سیاست داخلی مسایل بیشتری قابل طرح هستند! بسیاری از مسایل وجود دارد که مورد خواست جامعه مدنی است و البته انتقادهایی به دولت در این باره وجود دارد در حالی که دولت در این مسایل قدرت تعیین کننده ندارد.مسایلی مانند آزادی زندانیان سیاسی و... خواست عمده اصلاح طلبان است و اگرچه در اختیار رییس جمهوری نیست اما وی تلاش کرده، با رایزنی با روسای سایر قوا، زمینه را برای حل این مسایل فراهم کند.به هر حال این انتقادات کمترین فایده اش این بوده که آقای روحانی در خصوص جامعه مدنی با وضوح بیشتری موضع گیری کرده و شفافیت عملکرد بیشتری داشته است.

در عملکرد اقتصادی هم باید بگویم که مهمترین مسئله امروز کشور بیکاری و تورم و همچنین باز کردن گره کور پرداخت یارانه های نقدی است. دولت بنزینی را که برای خودش 3000 تومان هزینه دارد به مردم هزار تومان می فروشد همچنین بحران های کم آبی و تولید نفت و گاز و... نیز مزید بر علت است تا اهمیت عرصه اقتصادی در کشور بیشتر درک شود اما همچنان که گفتم حل این مسایل به حل مسئله هسته ای وابسته است و بدون در نظر گرفتن و حل آن نمی توان امیدوار به پایان مشکلات بود.همچنین برای بررسی مسئله سیاست داخلی در کشور، باید موضوع مهم انتخابات مجلس را هم در تحلیل دخیل کرد. انتخابات آینده مجلس انتخابات مهمی است و قطعا رای حامیان دولت در این انتخابات خیلی بیشتر از دوره های قبل خواهد بود. در این انتخابات هم به طور قطع لیست مشترکی از سوی حامیان دولت، اصلاح طلبان و اصولگرایان میانه رو ارائه خواهد شد که یقینا سرلیست این اسامی، آقای ناطق نوری است و رییس مجلس دهم شورای اسلامی نیز ایشان خواهد بود.

آیا از این نظر شما هم موافقید که مرزهای اصلاح طلبی و اصولگرایی با روی کار آمدن دولت اعتدال در مقابل گفتمان تندروی و افراطی گری کمرنگ شده است؟

آنچه که هم اکنون وجود دارد قد کشیدن یک جریان افراطی علیه دو جناح اصلاح طلب و اصولگراست که البته دولت را هم به بدترین شیوه ممکن تخریب می کنند! می شود این را هم گفت که در فضای سیاست داخلی اصلاحات، اعتدال و میانه روی در مقابل رادیکالیسم قرار گرفته اند.البته مشخص است که خاستگاه افراطیون متشکل از طرفداران آقای احمدی نژاد، اصولگرایان تندرو و اعضای جبهه پایداری است و البته مشخص تر این است که این گروه افراطی پشتوانه حمایتی جامعه را در اختیار ندارند.

پس چرا انقدر صدایشان بلند شنیده می شود و مرتب برنامه می گذارند؟

نگاه کنید طرفداران این گروه افراطی همان 4 میلیون نفری هستند که در انتخابات پارسال به آقای جلیلی رای دادند! دلیل این که صدایشان بلند شنیده می شود اصلا مربوط به همصدایی جامعه با آنها نیست، آنها رسانه های زیادی در اختیار دارند، خوب، برخی تریبون های نماز جمعه و خیلی دیگر از این رسانه ها در اختیار آنان است و آدم تصور می کند که صدایشان بلند است.

فکر می کنید دولت روحانی به شعارهایش جامه عمل می پوشاند؟

قطعا همینطور است منتها باید ابتدا برخی از موانع این موفقیت را که یکی از مهم ترین آن مسئله هسته ای است با موفقیت از پیش رو بردارد.

کلید واژه ها: حل مسئله هسته ای دولت روحانی


نظر شما :