جورج پرکوویچ در گفت و گو با شورای روابط خارجی آمریکا
ایران و گروه 1+5 تا 20 جولای به توافق نمی رسند
دیپلماسی ایرانی: ایران و گروه 1+5(آمریکا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) احتمالا قادر نخواهند بود که تا 20 جولای، زمانی که فرجه شش ماهه مذاکرات هسته ای بر سر توافق جامع به پایان می رسد، یک توافقنامه نهایی را امضاء کنند. این را جورج پرکوویچ، مدیر برنامه سیاست هسته ای موسسه کارنگی می گوید. اما احساس او بر این است که احتمل دارد تا پایان سال جاری میلادی این توافق نهایی حاصل شود. به گفته وی بزرگترین چالش در زمینه غنی سازی اورانیوم است. ایران می خواهد دست کم تعداد 19 هزار سانتریفوژی که هم اکنون در اختیار دارد را دو برابر کند و این در حالی است که گروه 1+5 می خواهد شمار آنها را تنها به چند هزار دستگاه محدود کند. پارکوویچ می گوید مخالفان دیپلماسی هسته ای در دو کشور به احتمال زیاد از فرصت از دست رفته برای توافق در 29 تیرماه به عنوان اهرمی برای تضعیف روند مذاکرات استفاده خواهند کرد. آنچه در زیر می خوانید متن مصاحبه شورای روابط خارجی آمریکا با پرکوویچ است.
تازه ترین دور مذاکرات ایران و گروه 1+5، بدون نتیجه ای در وین پایان یافت. انتظار می رود دور بعدی مذاکرات ماه آینده برگزار شود. از آنجایی که به دقت روند مذاکرات را زیر نظر دارید،گمان می کنید آنها بتوانند تا 20 جولای به توافق برسند؟
در آغاز باید بگویم که به نظرم احتمال دستیابی به توافق تا 20 جولای کم است. البته بنا بر دلایل متعددی اینکه در مذاکرات اخیر پیشرفتی حاصل نشد، جای تعجب ندارد. نخست باید گفت که انتظارهای ایران از توافق نهایی با آنچه که آمریکا و شرکای اش به دنبال آن هستند، تفاوت دارد. از سوی دیگر انتظارهای غرب از ایران نیز با سیاست های داخلی این کشور همخوانی ندارد.
می توانید در این زمینه بیشتر توضیح دهید؟
شکاف های زیادی وجود دارد. بزرگترین شکاف بر سر غنی سازی اورانیوم است. گروه 1+5 برای مدت ه از ایران می خواست که غنی سازی را به صفر برساند. اما در نهایت آنها درک کردند که ایران به غنی سازی نیاز دارد. بنابراین اکنون بحث بر سر کمیت و کیفیت غنی سازی است. احساس گروه 1+5 این است که همین که به ایران اجازه غنی سازی می دهد، امتیاز بزرگی است و حالا ایران باید 19 هزار سانتریفوژ خود را به 4 هزار سانتریفوژ کاهش دهد. آنها می خواهند با کاهش شمار سانتریفوژها دست کم یک فرجه شش ماهه در اختیار داشته باشند تا در صورت تغییر مسیر ایران به سوی باشگاه هسته ای به آن واکنش نشان دهند. اما ایرانیان می گویند نمی خواهند هیچ سانتریفوژی را برچینند. آنها می گویند در آینده نیز به 50 هزار سانتریفوژ نیاز دارند. بنابراین به نظر نمی رسد تا 20 جولای شاهد مواضع مصالحه ای از جانب دو طرف باشیم. این دشوارترین موضوع است و به نظر می رسد موضوعات دیگر بیشتر قابل مدیریت باشند. یک دلیل دیگر نیز وجود دارد که توضیح می دهد ضرب الاجل 20 جولای واقع بینانه نیست. این دلیل سیاست های داخلی ایران و سنت مذاکره ای این کشور است. ایرانیان نمی توانند پیش از فرارسیدن ضرب الاجل با چیزی موافقت کنند. آنها بر این باورند اگر پیش از ضرب الاجل با چیزی موافقت کنند به این معنی است که به اندازه کافی سخت مذاکره نکرده اند. به این ترتیب باید تا پس از ضرب الاجل و نزدیک شدن به چیزی شبیه یک بحران پیش رفت تا منتقدان داخلی هم بتوانند از مذاکره رضایت داشته باشند.
این رویکرد به چه معنا خواهد بود؟
به این معنی است که ما در ماه جولای روزهای سختی را پیش رو خواهیم داشت زیرا ایرانیان نمی خواهند امتیازهایی را که لازم داریم ارایه کنند. در این شرایط برخی در کنگره و برخی رسانه ها از اینکه توافقی حاصل نشده استفاده می کنند و خواهند گفت، ما درست می گفتیم و باید تحریم ها را علیه ایران افزایش داد. پس از اینکه دوباره موضوع تحریم ها پیش کشیده شود، گروه هایی در تهران نیز که مخالف توافق هستند دوباره به بحث های تکراری نظیر اینکه آمریکا به دنبال تغییر رژیم در ایران است رجوع می کنند. آنها خواند گفت که غرب به دنبال توافق نیست و تهران باید برنامه های هسته ای خود را با سرعت بیشتری پیش ببرد. ریسک ناشی از این روند نیز عمیق تر شدن تنش ها خواهد بود. البته من خوش بین هستم که بتوانیم از بروز این شرایط جلوگیری کنیم. من فکر نمی کنم که تا 20 جولای به توافق برسیم اما حدس می زنم که پس از نزدیک شدن به مرحله بحرانی هر دو طرف به این نتیجه می رسند که نباید تجربه سال های 2005 تا 2013 را تکرار کنند. زمانی که هیچگونه تعامل دیپلماتیک واقعی برقرار نبود و ایرانیان به توسعه هسته ای خود ادامه می دادند. به نظر من هیچ کس نمی خواهد به آن زمان بازگردد. پیش بینی می کنم زمانی که به مرحله بحرانی برسیم، دو طرف تصمیم می گیرند مذاکرات را رو به جلو هدایت کنند. حتی در پایان مذاکرات وین نیز شاهد آن بودیم که باوجود اینکه پیشرفتی حاصل نشد، هیچ یک از طرفین دیگری را متهم نکرد.
آیا موردی وجود دارد که بتوان گفت توافق روی آن آسان است؟
ایرانیان نشان داده اند که می توانند راکتور اراک را به منظور کاهش تولید پلوتونیوم بازطراحی کنند.
آیا اراک یک راکتور آب سنگین است؟
بله. این راکتوری است که اسرائیلی ها در مورد آن نگران هستند. برخی بازطراحی های تکنیکی وجود دارد که ایران می تواند در مورد طراحی این راکتور اعمال کند تا میزان تولید پلوتونیوم از آن کاهش یابد. اما مساله اینجاست که ایرانیان برای این اقدام، امتیازی از غرب می خواهند. آنها لغو تحریم ها را می خواهند و این در حالی است که غرب به تعدیل تحریم ها می اندیشد. بنابراین این موضوع می تواند پیش برود اما لزوما به معنی مصالحه کلی نیست.
پس مذاکرات پس از 20 جولای هم ادامه خواهد یافت؟
برای اینکه مذاکرات تا کجا پیش برود محدودیت وجود دارد. از سوی تهران یک عقب گرد وجود خواهد داشت. حسن روحانی، رئیس جمهور و محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران هم اکنون نیز تحت فشار زیادی از جانب منتقدان توافق قرار دارد.تحریم هادر ایران برای برخی منافعی به همراه داشته است. نافعان تحریم از هر فرضتی برای تحت فشار قرار دادن روحانی و ظریف استفاده می کنند. این شبیه شرایطی است که در ایالات متحده وجود دارد. برخی در واشینگتن به واقع به دنبال تغییر رژیم هستند. آنها نمی خواهند توافق حاصل شود زیرا می خواهند بحران تشدید شود.
آیا در سال جاری توافقی حاصل خواهد شد؟
ما تا 20 جولای توافق نخواهیم داشت. اما اگر از من بپرسید که آیا تا 31 دسامبر 2014 توافق ممکن است، خواهم گفت احتمالا.
تحریریه دپیلماسی ایرانی / 10
نظر شما :