سایه حضور نظامی روسیه بر بحران اوکراین
روسیه دست به سلاح نخواهد شد
دیپلماسی ایرانی: داستان رویارویی غرب با روسیه که یک بار در پرونده گرجستان ثبت شد در چند هفته اخیر در اوکراین تکرار شده است . تحولات اوکراین در چند هفته اخیر به اندازه ای غیرقابل پیش بینی و سریع گذشت که بسیاری از تحلیل گران ادعا کردند ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به دلیل غافلگیری استراتژیک است که در موضعی منفغلانه فرو رفته است. با اینهمه در 24 ساعت گذشته روس ها برگه های بسیاری را بر روی میز قرار دادند. از دستور اماده باش پوتین به نیروهای ارتش خود در غرب تا درخواست وی از مجلس علیای این کشور برای صدور مجوز حضور نظامی روسیه در اوکراین و البته پاسخ مثبت مجلس به آقای رئیس جمهور . حرکت های پوتین درست مانند همیشه صدای کاخ سفید نشین را در آورده است و امریکا نسبت به هر گونه مداخله نظامی توسط روسیه هشدار داده است. البته روس ها ادعامی کنند که این اقدام به منظور حفاظت از مرزهای غربی کشور صورت گرفته و قصد دخالت در امور داخلی اوکراین را ندارند. احتمال حضور نظامی روسیه در اوکراین ، میزان میل به روس ها در میان ساکنان شرق اوکراین ، هشدارهای ناتو و البته کاخ سفید به مسکو و ماهیت اعتراض ها در این کشور را با دکتر محمود شوری کارشناس مسایل روسیه در میان گذاشتیم :
ولادیمیر پوتین با بالاگرفتن کشمکش سیاسی و اجتماعی در اوکراین، به نیروهای ارتش روسیه در غرب دستور آماده باش داده است. هدف این دستور، سنجش توان نیروهای روس عنوان شده است. آیا این حرکت می تواند به حضور نظامی روس ها در اوکراین منتهی شود ؟
در مواقع بحران دولت ها دست به اقدامات متفاوتی برای حفاظت از منافع خودشان می زنند. یکی از اقدامات حمایتی که دولت ها در آغاز تهدیدی انجام می دهند، برگزاری مانورها است. به نظر می رسد پس از آغاز تحول در اوکراین و اینکه جریان های وابسته به غرب توانستند کشور یا حداقل پایتخت را در اختیار بگیرند، موضوع نوع واکنش روسیه به این تحولات مورد توجه جهان قرار گرفت. گمانه زنی های زیادی هم مطرح شد که یکی از آنها این بود که روسیه برای حفاظت از منافع خود، دست به اقدام نظامی بزند. گرچه برخی نشانه ها نیز از این مساله حکایت دارد، ولی در مجموع شرایط به گونه ای بوده که احتمال مداخله نظامی در اوکراین خیلی کم است. هرچند روس ها تعدادی از نیروهای خود را در بندر سواستوپل مستقر کرده اند اما باید توجه داشت که روس ها در این بندر پایگاه دریایی داشته و برای مدت 25 سال این بندر در اجاره روس هاست. از این رو می توان گفت به نوعی این جابه جایی نیروها، گرچه می تواند معنی دیپلماتیک و سیاسی داشته باشد اما می تواند در قالب جابه جای نیروهای روسیه در داخل پایگاه های خودش نیز تلقی شود. به نظرم زود است بخواهیم در مورد دخالت نظامی روسیه در اوکراین صحبت کنیم. به طور حتم هم روسیه و هم طرف های غربی ترجیح می دهند مسایل را به منظور جلوگیری از رویارویی نظامی چه میان جریان های داخلی و چه میان قدرت های حامی آنها مدیریت کنند.
اقلیت روس در شرق اوکراین زندگی می کند. به خصوص ساکنان منطقه خودمختار کریمه که پایگاه نظامی روسیه نیز در آنجا قرار داشته و برای این کشور حایز اهمیت است. تا چه میزان این اقدام، می تواند نوعی وزن کشی سیاسی در تنش بین غرب و شرق اوکراین تلقی شود.؟
گرچه مناطق شرقی با توجه به روس تبار بودن آن در اوکراین بیش از 18 درصد نیستند اما بدین معنا نیست که فقط روس تبارهای اوکراین از نزدیکی با روسیه حمایت می کنند، بلکه روند انتخابات گذشته در یک دهه پیش نیز نشان داد که جریان هایی منصوب به روسیه چه در میان روس تبارها و چه در میان اوکراینی ها وجود دارند که تمرکز بیشتری در مناطق شرقی دارند. از آن جمله حزب مناطق نزدیک به روسیه بوده و یانکوویچ نیز از این حزب انتخاب و بیشترین آرا را نیز در مناطق شرقی به دست آورد، با این حال این بدان معنی هم نیست که فقط در مناطق شرقی جریان های طرفدار روسیه هستند، یا فقط در مناطق غربی طرفداران غرب وجود دارند. در این مناطق میزان درصد آرا فرق می کند. در مناطق شرقی گرایش به روسیه و در مناطق غربی گرایش به اتحادیه اروپا وجود دارد.
به موازات تشدید تنش در مناسبات روسیه و اوکراین، ناتو بر حمایت هرچه بیشتر خود از این کشور تاکید می کند. آیا اقدام روسیه زنگ خطری برای ناتو به منظور پیشگیری از حضور نیروهای این نهاد در اوکراین است؟
ناتو به عنوان نیروی هم مرز با اوکراین تعاملات زیادی در دو دهه گذشته با اوکراین داشته و حتی موضوع عضویت این کشور در ناتو مورد بررسی و موافقت قرار گرفت. ناتو به عنوان سازمان در شرایط موجود تلاش می کند از جریان های نزدیک به غرب در اوکراین حمایت کند. اما اینکه حمایت ها تا چه اندازه می تواند ما به ازای عملی داشته باشد، بعید می دانم روسیه و ناتو در این شرایط علاقه ای برای درگیر شدن داشته باشند. این مساله بیشتر نوعی رجزخوانی طرفین است که هم از طرف روسیه و هم از طرف ناتو شاهد آن هستیم.
پوتین می تواند رهبران منطقه ای شرق اوکراین را تشویق کند تا از دستورات کیف پیروی نکنند و خودمختاری بیشتری را خواستار شوند. اما در همین حال تاتارها پرچم های خود را به نشانه اعتراض به حضور نظامیان روس در اوکراین برافراشته و خواهان تجزیه اوکراین و پیوستن به روسیه نیستند. از این رو آیا روسیه می تواند بر روی نفوذش برای سنگینی کفه ترازو به سمت خود، حساب باز کند؟
بعید می دانم جریانی در اوکراین علاقه مند به تجزیه باشد؛ چه طرفداران روسیه، چه طرفداران غرب و چه جریان های دیگر. موضوع محتملتر در شرایط موجود این است که هر دو طرف در وضعیت موجود تلاش می کنند تا تمامی قدرت خودشان را برای مرعوب ساختن یا وادار کردن طرف مقابل به عقب نشینی به نمایش بگذارند. به نظر می رسد اینها نمایش قدرت است تا به اعمال قدرت منجر شود. طبیعتا در شرایط کنونی طرفین سعی می کنند تمامی ابزارها و امکانات را برای سنگین تر کردن کفه ترازو به نفع خودشان به نمایش بگذارند. چندان معتقد نیستم که لفاظی ها و اظهارات جنجالی خیلی به رخدادهای غیرقابل کنترل یا به اقدامات برگشت ناپذیر منجر شود.
آمریکا اعلام کرده در صورتی که نیروهای ارتش روسیه وارد خاک اوکراین شوند در نشست گروه جی ۸ که در تابستان در سوچی روسیه برگزار خواهد شد، شرکت نخواهد کرد. آیا این هشدار می تواند عامل بازدارنده روسیه از اقدام نظامی باشد؟
زمانی که روس ها اقدام به پناهندگی به اسنودن کردند، آمریکایی ها در اجلاس گروه 20 در سن پترزبورگ شرکت نکردند. ولی شاهد بودیم که پس از آن اتفاق خاصی رخ نداد. عملا دوباره روابط روسیه و آمریکا همان وضعیت کج دار مریض خودش را دنبال کرد. طبیعتا احتمال این وجود دارد که اگر شرایط در اوکراین رو به وخامت رفت، روس ها سعی در دخالت بیشتر داشته باشند؛ همانند شرایطی که در سال 2008 شاهد بودیم. حال نیز با واکنش های شدید طرف های غربی که بیشتر ابعاد دیپلماتیک خواهد داشت، مواجه خواهند شد و عملا شاهد دوران مقطعی جنگ سرد بین طرفین خواهیم بود. اما هم تجربه گرجستان و هم تجربه اعطای پناهندگی به اسنودن نشان داد، مخالفت ها غرب خیلی طول نمی کشد و بعد از مدتی دوباره روابط بین روسیه و غرب به وضعیت عادی خودش بر می گردد.
در حالیکه تنش بر سر افزایش نیروهای نظامی روسیه در کریمه شدت گرفته، سرگئی آکسیونوف، نخست وزیر جدید جمهوری خودمختار کریمه از روسیه درخواست کمک کرده است. بیشتر ساکنان این جزیره روس تبار هستند و تغییرات سیاسی دولت مرکزی اوکراین و برکناری رئیس جمهور، ویکتور یانوکوویچ را نپذیرفته اند. اما این دولت جزو خاک اوکراین بوده و با وجود داشتن دولت و پارلمان مستقل، قانون اساسی آن باید با قانون اساسی اوکراین مغایر نباشد. دلیل درخواست دولت این منطقه از روسیه چیست؟
به نظرم اینها بخشی از مجموعه اقداماتی است که تمامی طرفین درگیر در بحران اوکراین با تمامی ابزارها و امکانات سعی در انجام آن دارند. فکر نمی کنم در این شرایط کسی در شبه جزیره کریمه چندان به قانون اساسی یا قوانین دیگر مراجعه کند. الان فضای احساسی هیجانی بر وضعیت حاکم است و طبیعتا کسانی که در کریمه حرف از مخالفت با دولت مرکزی می زنند، بیشتر به دنبال متقاعد کردن دولت مرکزی برای کوتاه آمدن از مواضعش در برابر غرب هستند. یعنی اینکه نگذارند اوکراین به سادگی به کام جریان های طرفدار غرب برود و دیگر اینکه این اتفاقات به عنوان ابزاری در آینده مورد استفاده قرار گیرد و حتی دنبال شمشیری بالاتر از دولت اوکراین هستند تا در صورتی که دولت بخواهد منافع روسیه را نادیده بگیرد، مجددا بتوانند وارد عرصه سیاست در جمهوری خودمختار کریمه شوند و به نوعی رفتارهای دولت مرکزی را تحت تاثیر قرار دهند. فکر می کنم بیشتر این یک نوع زمینه سازی برای آینده است.
گفته شده افراد مسلح ساختمان های پارلمان و دولت جمهوری خودمختار کریمه اوکراین تصرف کرده و پرچم روسیه را برای به چالش کشیدن حاکمان جدید این کشور به اهتزاز درآوردند. آیا این افراد گروه های فاشیستی و تجزیه طلب یا گروه های خواهان پیوستن به روسیه هستند؟
بر اساس وضعیت موجود نمی توان ماهیت جریان هایی که آمده و دست به چنین اقداماتی می زنند، را مشخص کرد. طبیعی است که جریان های مختلف می توانند در شرایط بحرانی با کمترین ابزار و امکانات نقش آفرینی بکنند و حداقل در آینده زمینه هایی را برای بازیگرای خودشان در آینده به نفع خود فراهم کنند. به نظرم جریان ها بیشتر ابزار موقتی برای تامین مجموعه ای از اهداف بزرگتر که تضمین منافع روسیه در اوکراین یکی از این اهداف است، هستند.
انتشار اولیه: یکشنبه 11 اسفند 1392 / انتشار مجدد: 25 اسفند 1392
نظر شما :