دستاوردهای اجلاس امنیتی مونیخ برای ایران
مانورهای سیاسی تهران، تل آویو را منزوی می کند
دیپلماسی ایرانی: مانورهای سیاسی دولت یازدهم در حوزه سیاست خارجی همچنان ادامه دارد. از سخنرانی حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک که از سیاست تعامل با جهان سخن گفت تا اجلاس داووس و در نهایت هم اجلاس امنیتی مونیخ که گفتگوهای وزیر امور خارجه ایران با رسانه های متفاوت در حاشیه آن بسیار جنجالی شد. کنفرانس امنیتی مونیخ یکی از مهمترین نشست های بین المللی است که سخنرانی ها و تبادل نظر میان مقام ها و کارشناسان بین المللی در آن زمینه مناسبی را برای مذاکرات دوجانبه و چند جانبه و حتی تحقق برخی اهداف منطقه ای و جهانی فراهم می کند. به یک معنا می توان ادعا کرد دنیای امروز متقاعد شده حضور موثر ایران در مونیخ به عنوان یک بازیگر موثر و تاثیرگذار منطقه ای به نفع جامعه بین الملل است. تحلیل گران مسائل بین المللی بر این عقیده اند که در شرایط ادامه مذاکرات هسته ای میان ایران و غرب ، اگر ایران بتواند با ابزارها و توانمندی هایی که دارد توجه جامعه جهانی را به خود معطوف کند فضای مناسبی را برای جلب سرمایه های خارجی فراهم می سازد و می تواند بسیار از نقش هایی که برای ناامنی منطقه خاورمیانه از سوی برخی کشورهای منطقه طرح ریزی شده است را نقش بر آب کند. در خصوص دستاوردهای این نشست و برخی مسائل مطرح در آن با دکتر علی خرم تحلیلگر مسایل سیاست خارجی و نماینده ایران در سازمان های بین المللی به گفت و گو پرداختیم . متن این گفتگو به شرح زیر است :
دستاورد ایران از اجلاس مونیخ چه بود؟
اجلاس مونیخ اجلاسی امنیتی است که به صورت نانوشته کشورهای مهم و بازیگر منطقه و جهان دور هم جمع شده تا امنیت منطقه ای و جهانی را رقم بزنند.امنیت برخی از مناطق مانند خاورمیانه برای کل جهان مهم است. از این نظر می توان گفت اگر در خاورمیانه امنیت برقرار باشد در کل جهان امنیت برقرار است و بالعکس. از طرفی موضوعی که طی سال های اخیر مورد توجه همه جهانیان قرار گرفته، تروریسم به شکل افراطی آن در خاورمیانه بوده که اکنون منشا آن در سوریه است که در حال حاضر از این مجرا دامنه آن حتی به اروپا و آمریکا نیز کشیده شده است. بسیاری از سربازگیری ها در آمریکا و اروپا صورت می گیرد و عملیات گروه های تندرو نه تنها در خاورمیانه بلکه در شمال آفریقا، مرکز و جنوب آن نیز گسترش پیدا کرده است. بنابراین موضوع اصلی اجلاس مونیخ که موجب ابراز نگرانی شده، نا امنی در خاورمیانه است که می تواند گفت تنها اجلاسی است که کشورها می توانند در آن راجع به این مساله صحبت کنند، زیرا عموما مسئولان امنیت ملی و سیاسی کشورها در این اجلاس حضور دارند. در چنین فضایی طرح موضوعاتی که یا مربوط به ایران بوده یا از سوی ایران مطرح می شود، قابل توجه است. به همین دلیل تفاهم نامه ژنو این اجلاس جایگاه ویژه ای به خودش اختصاص داد و همه اعضا در این اجلاس درصدد این بودند که این تفاهم نامه شکننده نباشد، چرا؟ زیرا اگر شکننده باشد، بر امنیت جهانی اثرگذار خواهد بود. به همین دلیل یکی از نگرانی های اجلاس مونیخ علاوه بر مساله تروریسم در خاورمیانه، ثبات در تفاهم نامه ژنو میان ایران و 1+5 است. از این جهت باید به نقش خانم اشتون و تاثیر او نگاه کرد. جدای از جزییات، در کلان کار تفاهم نامه ژنو، باید برای جهان امنیت آور باشد. در عین حال وزرای برخی کشورها از جمله آمریکا و انگلستان نیز تلاش هایی را انجام دادند که در سایه این تلاش ها برخی ایده های اجلاس مونیخ شکل داده شد. از طرفی وقتی کشوری در خواست ورود سرمایه گذار به کشورش می کند، بدان معناست که در کشور امنیت برقرار بوده و خواهان برقراری امنیت در کشور و پیرامون خودش است. پیرامون ایران هم منطقه خاورمیانه است. بنابراین جدای ظاهر اقتصادی قضیه، باطن آن هویت امنیتی دارد. به همین دلیل تمام موضوعات متاثر از امنیت منطقه ای و جهانی است. شاید برای ایران بعد از 8 سال اولین بار بود که موضوع امنیت و اهمیتش در امنیت منطقه و جهان مطرح می شود. این موضوع می تواند برای سیاست خارجی ایران راه گشا باشد.
آقای ظریف مسایلی را بیان کردند بخشی از آن مربوط به کشورهای اروپایی و نگاهی که آنها باید به ایران داشته باشند و ترغیب اروپا برای بازگشت به ایران، بود. این حرکت ها و مواضع مطرح شده آیا منتهی به ایجاد شکاف در جبهه اروپایی- آمریکایی مخالفان ایران می شود؟
بنده مایل نیستم از این زاویه مساله را مطرح کنم. به جای انشقاق باید گفت آنچه آقای ظریف مطرح کرد می تواند موجب تقویت طرفداران ایران در آمریکا و اروپا شود. ما در صدد انشقاق یا تخریب یک جبهه یا گروه نیستیم. بلکه درصددیم جبهه افرادی که معتقد به آینده و نقش ایران در خاورمیانه و جهان هستند را تقویت کنیم. با تقویت آنها می توانیم سیاست خارجی با ثبات داشته باشیم. می توانیم در اروپا طرفداران بیشتری داشته و نگرش اروپا به ایران را یک نگرش با ثبات و با امنیت کنیم. در آمریکا هم همینگونه باید باشد. این مساله می تواند تندرو ها را منزوی و کسانی که اعتقاد به گسترش روابط دارند، را تقویت کند.
برخی از دیپلمات ها متعقدند، تیم دیپلماسی ایران باید به جای طرح مسایل هسته ای، امنیت حوزه خلیج فارس را در کنفرانس مونیخ مطرح می کرد. آیا فرصت و ظرفیت بیان این مساله برای ایران در این کنفراس مهیا بود یا خیر؟
در حال حاضر در خلیج فارس نوعی فضای دوقطبی وجود دارد. یک قطب آن جمهوری اسلام ایران و کشورهایی مانند عمان بوده و قطب دیگر عربستان است که سعی می کند دیگر کشورها را علیه ایران تحریک و تشویق کند. اگر بتوانیم تفاهم ژنو را به خوبی از این معرکه بیرون بیاوریم، باعث اثرگذاری بر تلاش های عربستان مبنی بر دوقطبی کردن خلیج فارس می شود و چنانچه فضای دوقطبی بر طرف و همه به دنبال همکاری باشند، می توان امنیت خلیج فارس را مطرح کرد. اساسا خود به خود بحث امنیت خلیج فارس تامین می شود.
در این اجلاس شاهد برخی رفتارهای اعتراض آمیز بودیم به خصوص از سمت کشورهای عربی که هنگام سخنرانی آقای ظریف اقدام به ترک جلسه کردند و در مقابله وزیر جنگ اسرائیل در ردیف جلو می نشیند. چیزی که تا پیش از این برعکس بود. دلیل چنین رفتاری از سوی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی چیست؟
متاسفانه راهی را که عربستان طی می کند گویای این است که این کشور بیشتر از آنکه نگران ایران باشد، نگران سیاست خارجی آمریکا است. سیاست خارجی آمریکا به گونه ایست که می خواهد به کشورهای نقش آفرین در منطقه اهمیت بدهد: مانند جمهوری اسلامی ایران. زیرا اگر خاورمیانه را ترک کند، بهتر است با ثبات باشد. از سوی دیگر عربستان ناراحت این موضوع است. تا دیروز عربستان بدون هیچ هزینه ای مورد علاقه بود اما اگر تغییری صورت بگیرد، دیگر عربستان کوچک شده و به جایگاه خود به عنوان تنها یک کشور صادرکننده نفت بازمی گردد و نقش آفرینی که ایران دارد، عربستان نخواهد داشت. حال اگر ایران بتواند در منطقه نقش مثبتی ایفا کند، و کشورهای عربی نیز تصورات خود را مبنی بر اینکه سوگلی آمریکا باشند را کنار بگذارند، می توانند با هم شریک بوده و نقش آفرینی کنند. اما اگر عربستان بخواهد راه جدایی در پیش بگیرد، و واکنش منفی در مقایل ایران داشته باشد، واکنش منفی اش متوجه آمریکا خواهد بود. عربستان سعی می کند با ایران هراسی، مانع نزدیک شدن آمریکا به ایران شود. طی 35 سال عربستان نان دشمنی ایران و آمریکا را خورده است. در جبهه اسرائیل نیز تغییر شیفت به وجود آمده است. نتانیاهو همواره به دنبال تبلیغ ایران هراسی بود اما او اکنون در خود اسرائیل منزوی شده است. در داخل اسرائیل نیز زمانی که نظرات نتانیاهو را مطابق با منافع این رژیم نمی بینند و فکر می کنند اصرار بی مورد بر ایران هراسی که نه تنها موجب همکاری ایران و آمریکا می شود بلکه سبب برملا شدن ترفند آنها نزد آمریکا نیز شده و آمریکا را از اسرائیل دور خواهد کرد از نخست وزیر فاصله گرفته و به سمت واقع گرایی حرکت می کنند. آنها فکر می کنند اگر فعالیت هسته ای ایران صلح آمیز باشد و دوره اعتمادسازی با جهان طی شود، اسرائیل عقب مانده ، منزوی شده و همه حرف هایش نقش بر آب می شود. بنابراین اسرائیل نیز باید خودش را با روند جهانی هماهنگ کرده و دیگر عصبانیت گذشته را نشان ندهد. ایران نشان داده که وارد فاز اجرایی با جهان شده و قطعا کسی که ناکام می ماند، اسرائیل است.
البته نباید بر اساس نشستن یا ننشستن وزیر جنگ اسرائیل در یک جلسه نتیجه گیری کنیم. زیرا ممکن است در جلسه دیگری اسرائیل بیرون برود. تندروی های نتانیاهو به این دلیل که مورد قبول اکثریت نیست، سیر نزولی خود را طی می کند. این در حالی بود که در چندسال اواخر دوره آقای احمدی نژاد، نتانیاهو در صف اول معرکه گیری علیه ایران بود. هرچقدر ایران در تفاهم ژنو پیش رفت داشته باشد، فشار بر روی اسرائیل بیشتر می شود. اسرائیل از منظر تبلیغ علیه ایران در جهان خلع سلاح می شود.
در جریان کنفراس مسایلی مطرح شد که با رویکرد درست دیپلماسی ایرانی می توانستیم از طرح آن خودداری کنیم : از جمله مساله حقوق بشر. هرچند که ایالات متحده و اروپا در این باره از سمت ایران به عنوان ناقضان حقوق بشر مطرح می شوند اما کارشناسان معتقدند که نباید ایران فضا را به سمتی هدایت می کرد که چنین موضوعی مطرح می شد.
مساله حقوق بشر جز الزامات حکمرانی مطلوب در جهان است. بیش از 15 سال است که جهان ایده آلی را برای خودش فرض کرده و قرار است همه کشورها به آن برسند و آن حکمرانی مطلوب است. در این حکمرانی اقتصاد باید بسیار شفاف، عالی و موفق باشد، رشد، توسعه و با سوادی صورت گرفته و میزان مرگ و میر پایین باشد. همه گزینه های توسعه در حکمرانی مطلوب به اضافه حقوق بشر وجود دارد. یعنی رابطه مردم با مردم، مردم با دولت و بالعکس و حکومت با مردم باید رابطه شفاف و خوب باشد. ما از این گریزی نداریم که جهان از ما سئوال نکند. وقتی درباره دیگران اظهار نظر می کنیم و به دیگران نمره می دهیم مثلا می گوییم حقوق بشر در آمریکا این است و در اروپا آن است، باید انتظار داشته باشیم که دیگران هم در مورد ما اظهارنظر خواهند کرد. زمانه عوض شده و به شکلی تفکیک ناپذیر است.اینکه بگویند شما یک کشور توسعه یافته هستید و در آن موضوع حقوق بشر مطرح نباشد، این نیست. این دو با هم عجین است. حکمرانی مطلوب که ایده آل همه کشورهای جهان قرار گرفته است و همه جا درباره آن صحبت می شود، پایه اصلی اش احترام به حقوق شهروندان است. ما در کشور حقوق شهروندی را مطرح کرده و در حال چکش کاری و نظرخواهی آن هستیم و می خواهیم به حقوق شهروندان احترام بگذاریم.. اگر از ما سئوال کردند، می توانیم پاسخ های خودمان را بدهیم و بگوییم در ایران پیشرفت کرده ایم و در این قسمت هم می خواهیم پیشرفت کنیم. وقتی در خصوص مسائلی مانند حقوق بشر شفاف برخورد کنیم می توانیم در سایر حوزه ها مانند جذب سرمایه گذاری، فناوری، مدیریت عالی و نوین هم به همراهی غرب امید داشته باشیم. زمانی بانک جهانی و صندوق بین المللی پول می تواند به کشوری کمک رسانی کند که گزینه های توسعه و حقوق بشری با هم رشد کرده باشد.
آقای ظریف در حاشیه اجلاس گفت و گویی را با یک رسانه داشت و در آن هولوکاست را یک جنایت بشری دانست موضوعی که از سوی دولت قبل رد شده بود. بیان این موضع چه تاثیری بر نگرش کشورها به خصوص آلمان به عنوان قدرت منطقه ای اروپا به ایران می گذارد؟
مساله هولوکاست به عنوان یک حقیقت در جهان و در تاریخ پذیرفته شده است. یعنی اینکه اصل موضوع وجود دارد. افراد بازمانده از هولوکاست هنوز زنده هستند. حالا ممکن است در مورد اصل موضوع مبالغه شده یا تبلیغ شده باشد، که بحث دیگری است. نباید با کنکاش در این موضوع از مسائل مهم تر غافل شد. مانند این است که فردی بگویید 2500 سال پیش اسکندر مقدونی تخت جمشید را آتش نزد. این محلی از اعراب نخواهد بود. یک حقیقت تاریخی است. نمی توانیم چیزی که در تاریخ جنگ دوم جهانی روی داده و تمام آن مراکزی که به عنوان کوره های آدم سوزی فعال بوده هنوز وجود دارد را تکذیب کنیم. به همین دلیل فکر می کنم ما هیچ ضرری در تایید یک حرکت تاریخی نمی کنیم. می گوییم اگر یهودی، مسلمان، مسیحی یا هر کسی را در کوره آدم سوزی بیاندازند، از نظر ما و اسلام محکوم است. حالا اگر اتفاق افتاده محکوم است. اگر کسانی هم ثابت کردند که وجود ندارد باز حرف ما به جای خودش باقی است. ما به قباحت این عمل را اقرار می کنیم. همچنان که در یازدهم سپتامبر کسانی که در برج های دوقلو کشته شدند، را محکوم می کنیم. حال اینکه سیاست آمریکا درست است یا نه بحث دیگری است. انسان های بی گناه به این مساله ارتباطی ندارند. تاثیرش بر روی جهان این خواهد بود که ایران مانند بقیه اهل انکار حقایق نیست. مانند بقیه تایید می کند و در گذشته اگر انکار می کرد اشتباه بود و سیاست شخصی یک فرد یا یک عده بوده است. حال ممکن است عده ای هنوز در ایران اینگونه فکر کنند. اما انرژی ایران نباید صرف این مسایل شود. انرژی ایران باید صرف چیزهایی شود که برای ساخت و رشد و توسعه، امنیت ملی نیاز است.
انتشار اولیه: چهارشنبه 16 بهمن 1392/ باز انتشار:دوشنبه 21 بهمن 1392
نظر شما :