توافق هسته ای، کلید اصلاحات داخلی در ایران

روحانی، خرگوشی تیز پا است

۲۰ دی ۱۳۹۲ | ۱۴:۴۷ کد : ۱۹۲۷۰۱۲ آمریکا پرونده هسته ای ترجمه برگزیده خاورمیانه
این تصور که روحانی گرگی در لباس میش است، از پایه غلط است. رئیس جمهور جدید ایران و متحدان سیاسی او بیشتر به خرگوش های چابکی می مانند که از چنگ تندروی ها فرار می کنند.
روحانی، خرگوشی تیز پا است

دیپلماسی ایرانی: سال 2014 ، سال شکست یا موفقیت برای سیاست ایران – آمریکا- و البته آینده ایران خواهد بود. در واقع ظرفیت دولت اوباما برای نفوذ در تحولات خاورمیانه  تا حدود زیادی به توانایی آن در تبدیل توافق هسته ای مقدماتی با ایران به یک توافق نهایی بستگی دارد. اکنون دولت اوباما گامی را برداشته که دولت های قبلی جرات تصور آن را نداشتند: اوباما دیپلماسی را به گزینه نظامی ترجیح داده و یک ارتباط استراتژیک در سیاست ایران – آمریکا برقرار کرده است. اما در این راه ریسک هایی وجود دارد: شکست مذاکرات نه تنها بر قابل حل نبودن مجادله هسته ای ایران – از طریق دیپلماتیک-  مهر تایید می زند ، بلکه شکست دیپلماسی هسته ای پیامدهایی برای سیاست های داخلی ایران نیز به همراه خواهد داشت.

چشم انداز برخی سیاست های داخلی ایران به سرانجام بیش از سه دهه جنگ سرد و گاهی گرم تهران – واشینگتن بستگی دارد. تندروهای ایرانی به این درگیری علاقمندند و از آن سود می برند. آنها امیدوارند آمریکا هیچگاه ریسک نظامی یا سیاسی انتخاب بین گزینه دیپلماسی یا جنگ را متحمل نشود. آنها بر این باورند که از هم گسیختگی سیاست ایران – آمریکا گزینه خوبی از آب درآمده است.

ممکن است عجیب به نظر برسد، اما فقدان انسجام استراتژیک در تحریم ها پیش بینی شده بود. اعمال تحریم هایی که آمریکا آنها را حمایت می کند، موضع تند ایالات متحده علیه ایران را به نمایش می گذارد اما در عین حال یک استراتژی نیز محسوب نمی شود. در واقع این تحریم ها مانند یک «آزمون رور شاخ» است که نیت های متفاوت بازیگران کلیدی را به نمایش می گذارد. بسیاری از رهبران سعودی و اسرائیلی – و برخی از اعضای کنگره آمریکا- امیدوارند تحریم ها ایران را به دست کشیدن از برنامه های غنی سازی ترغیب کند. این یک نتیجه غیر محتمل است. تحریم ها مکانسیمی به شمار می روند که شکست آنها آمریکا را ناگزیر به اقدام نظامی خواهد کرد.

پراگماتیست ها یک آشتی سیاسی  در داخل می خواهند اما بدون استراتژی های آشتی جویانه سیاسی و اقتصادی با کشورهای عربی، اروپایی و آمریکا، نمی توانند پیشرفتی داشته باشند.

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم  اسرائیل که زمانی تحریم ها را بی اثر می دانست، در نهایت به موفقیت آنها اعتراف کرد. به هر ترتیب، او هیچگاه به تحریم ها به عنوان بخشی کامل از استراتژی دو سویه در قابل ایران که راهکار دیپلماتیک را تسهیل می کند، نگاه نکرد. مشاهده پتانسیل دیپلماتیک تحریم ها به پذیرش این اصل بستگی دارد که تحریم ها می توانند و باید در قبال یک راه حل مذاکره ای، لغو شوند. هدف آنها دستیابی به پیروزی کامل نیست بلکه آنها کاتالیزور روند صلح به شمار می روند.

هرچه ظاهرسازی بر سر توافق نظر در مورد هدف تحریم ها ادامه پیدا کند، بیشتر به نفع ایران و متحد آن یعنی سوریه خواهد بود. در این شرایط ایران می تواند برنامه های هسته ای خود را توسعه دهد و از آن به عنوان یک اهرم در مذاکرات استفاده کند. این روند نه تنها هزینه های استراتژیک را بالا می برد بلکه ریسک استفاده از نیروی نظامی را نیز افزایش می دهد.

چنین محاسبه هایی موجب اهمیت یافتن تنها گزینه عقلانی موجود می شود: یک راهکار دیپلماتیک . ذکر این نکته خالی از لطف نیست که باراک اوباما مدت ها پیش از روی کار آمدن دولت حسن روحانی در انتخابات شگفتی برانگیز ایران، به این نتیجه رسیده بود؛ مدت ها قبل از اینکه کارشناسان ایران و آمریکا بتوانند مدارای سیاست داخلی ایران در بازگشت محمد جواد ظریف و تیم سیاست خارجی پراگماتیک اش به عرصه سیاسی ایران را تصور کنند. اکنون که آنها مسئولیت مذاکرات هسته ای ایران را با مجوز حیاتی مقام معظم رهبری در اختیار دارند، چالش پیش روی دولت مذاکره بر سر توافقی نهایی است که ظریف و متحدان اش بتوانند از آن در برابر تندروهای داخلی دفاع کنند.

ایجاد چنین فضایی در صورتی که تحریم های بیشتری از سوی آمریکا تصویب شوند، غیر ممکن خواهد بود. این نگرش که تحریم ها ایرانیان را پای میز مذاکره آورد، صحیح است اما تنها در تعبیری محدود. البته که تحریم ها اهرم داخلی پراگماتیست های سیاست خارجی را تقویت کرده اند، زیرا آنها اکنون می توانند بگویند دولت اوباما برای مصالحه ای آماده است که در آن تمامی تحریم های هسته ای لغو می شوند. به این ترتیب تحریم های جدید اعتبار پراگماتیست ها را زیر سئوال می برد و پروژه اصلاحات داخلی آنها را تضعیف خواهد کرد.

تندروها به خوبی می دانند که توافق هسته ای پیش نیاز خاتمه دادن به آن چیزی است که روحانی آن را رادیکالیسم در هشت سال گذشته توصیف می کند.

این پروژه بیش از اینکه اقتصادی باشد، سیاسی است. روحانی همچنان رهبری اتحادی لرزان از اصلاح طلبان و محافظه کاران میانه رو تر را بر عهده دارد که برای بازگشایی فضای سیاسی که پس از 8 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد به شدت دو قطبی شده، تلاش می کنند. در نتیجه این تصور که روحانی گرگی در لباس میش است، از مبنا غلط است. رئیس جمهور جدید ایران و متحدان سیاسی او بیشتر به خرگوش های چابکی می مانند که از چنگ تندروی ها فرار می کنند.

آنچه تندروها و پراگماتیست ها را از هم جدا می کند یک فاکتور است: پراگماتیست ها یک آشتی سیاسی  در داخل می خواهند اما بدون استراتژی های آشتی جویانه سیاسی و اقتصادی با کشورهای عربی، اروپایی و آمریکا، نمی توانند پیشرفتی داشته باشند. این دقیقا همان ارتباط حساس بین اصلاح اقتصادی و تعامل بین المللی است که برای تندروها نگران کننده به شمار می رود. تندروها به خوبی می دانند که توافق هسته ای پیش نیاز خاتمه دادن به آن چیزی است که روحانی آن را رادیکالیسم در هشت سال گذشته توصیف می کند.

در صورتی که واشینگتن بتواند یک توافق معقول را رقم بزند، دیپلماسی هسته ای را با میل به فضای سیاسی باز تر در ایران همطراز کرده است. آمریکا باید به جای اقداماتی که می تواند این پویایی شکننده را ضعیف تر کند ، به دستاوردهای ناشی از موفقیت واقعی در مورد ایران اشاره کند. زمانی که مقامات ایران به دنبال آشتی با جهان خارج هستند و تمامی کشورهای خاورمیانه می توانند از نفع ببرند.  

منبع : فارن پالیسی / تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10

انتشار اولیه: سه شنبه 17 دی 1392 / باز انتشار: جمعه 20 دی 1392

کلید واژه ها: پراگماتیست تندروها حسن روحانی توافق هسته ای باراک اوباما فارن افرز


نظر شما :