تحلیل الشرق الاوسط از تاثیر توافق ژنو بر آینده خاورمیانه
ایران تنها کشور مهم منطقه نیست
دیپلماسی ایرانی: بر خلاف آن چه عده ای در بوغ و کرنا کرده اند، توافق اخیر ژنو نه برنده داشت نه بازنده. همان طور که در پس پرده نیز نه ایالات متحده و غرب ناگهان از راه سیاست خارجی خود منحرف شدند و نه ایران استراتژی خاورمیانه ای خود را تغییر داد و به دشمنی 30 ساله یا دوستی یا هم پیمانی هایش پایان داد. همه آن چه رخ داد این بود که ایران و کشورهای غربی درگیر با پرونده برنامه هسته ای ایران، یک یا دو گام به عقب برگشتند تا به خود و طرف مقابل شش ماه فرصت دهند که حسن نیت خود را ثابت کنند.
این توافق مهم است، در آن شکی نیست، اما از آن مهمتر اجرای درست توافق با هدف عادی سازی روابط جمهوری اسلامی ایران با جهان است. به ویژه با همسایگان عرب و مسلمانان سنی که در نتیجه آن باعث می شود خاورمیانه و خلیج فارس از یک تنش مستمر و خشونت آمیزی که درگیر آن شده است، خارج شود. به ویژه که ایران اسلامی نیز با دستورالعملی که دارد تلاش می کند نفوذ و هیمنه خود را بر خاورمیانه مسلط کند.
گفته شد که این توافق «همه منطقه را به لرزه در آورد، و این که «توافقی» تاریخی است (یعنی آن را در کنار معاهده ورسای یا توافق یالتا قرار می دهند)، عده ای نیز گفتند که این بهاری امریکایی – ایرانی شبیه به بهار عربی است که برخی آن را یکی از مهمترین انقلاب های دنیا (قبل از این که به سرنوشت نامشخص عربی اش گرفتار شود) دانستند. و گفتند که خاورمیانه بعد از این توافق کاملا عوض خواهد شد.
برخی نیز گفتند که این شکست سیاسی امریکا و پیروزی سیاسی ایران بود یا این که تمهیدی برای پیمان امریکایی – ایرانی به واسطه دست برتر ایران در لبنان، سوریه و عراق در مقابل دست کشیدن امریکا از کشورهای عربی خلیج فارس است. گفته شد و بسیاری همچنان خواهند گفت که این توافق صفحه تازه ای از روابط ایران با غرب و جامعه جهانی ورق خواهد زد. بیشتر اظهاراتی که از این دست بیان شده تنها تحلیل سیاسی یا منویات شخصی یا توجیهات افراد بوده است. اما حقیقت دردناک این است که مشکل ایران با جهان و همسایه های عرب و کشورهای اسلامی سنی بسیار عمیق تر از برنامه هسته ای اش است و خطرناک تر از آن چیزی است که تصور می شود، البته می توان به سادگی و از طریق دیپلماتیک و توافقات جزئی و مرحله ای این مشکل را نیز حل کرد.
ایران کشور مهمی در منطقه است اما تنها کشور مهم منطقه نیست. کشورهای عربی و اسلامی دیگری نیز هستند که از لحاظ بزرگی و انرژی کمتر از ایران نیستند، مثل مصر، ترکیه و عربستان که باید به آنها نیز توجه شود. جمهوری اسلامی ایران می تواند ضمن حمایت از کشورهای عربی کوچک منطقه از در همکاری با این کشورها نیز در آید. کما این که ایران می تواند بنا به اسلوب و چارچوبی دیگر از قضیه فلسطینی حمایت کند تا پرونده آنان از وضعیت بن بست گونه فعلی شان خارج شود. از این زاویه می توان گفت که توافق جامعه جهانی با ایران بر سر برنامه هسته ای اش چندان برای اعراب و مسلمانان اهمیت ندارد بلکه آن چه برای آنها اهمیت دارد استراتژی سیاسی جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. اگر توافق اخیر را بتوان محک تمایل ایران برای تغییر استراتژی بین المللی اش قلمداد کرد باید دید تهران تا چه اندازه حاضر است تغییری در استراتژی و رویکرد منطقه ای اش هم ایفا کند.
بخش مهمی از توافقی که میان ایران و غرب در ژنو حاصل شده به تفاهم و همکاری میان ایران با ایالات متحده باز می گردد. شاید در پشت مواضع جدید واشنگتن تمایلی حقیقی برای نقش آفرینی تازه ایران در خاورمیانه باشد. این هم ممکن است که ایران پس از یک دوره نبرد غیر مستقیم اکنون به این نتیجه رسیده باشد که باید اهداف خود را از راه های دیگر دنبال کند. شاید هم مسائل دیگری در میان باشد که ما خبر نداشته باشیم. اما آیا می توانیم بگوییم که با ژنو 3 شاهد تحولات بزرگ در بازیگران منطقه و سرنوشت خاورمیانه خواهیم بود؟ شاید این توافق تحولی استراتژیک در امریکا در خاورمیانه و درگیری هایی که در آن جریان دارد، باشد یا فرصتی برای آزمودن نیات جدید ایران یا شاید هم گامی دیگر به سمت آینده ای نامعلوم یا شاید هم مقدمه ای برای حل سیاسی بحران محنت آمیز سوریه. تنها گذر زمان است که می تواند پاسخ این سوال ها را بدهد، اما باید پاسخی برای این پرسش نیز یافت که آیا اعراب به طور کامل از بازی جامعه جهانی نسبت به سرنوشت خاورمیانه و سرنوشت خودشان کنار گذاشته شده اند؟
منبع: الشرق الاوسط
نظر شما :