اوباما اگر بخواهد میتواند موفق شود
به گزارش خبرگزاری فارس «استفان والت» نظریه پرداز و استاد برجسته آمریکایی روز جمعه با انتشار یادداشتی در پایگاه «فارن پالیسی» از دستیابی به توافق دیپلماتیک با ایران حمایت کرده است.
وی در این یادداشت آورده است: «جان کری» وزیر خارجه آمریکا که بدون شک از دستاورد دیپلماتیک در مذاکرات موسوم به صلح نیرو گرفته، اکنون به ژنو رفته است. اگر آنجا پیشرفت ملموسی رخ نداده بود (تا او با توسل به آن برای خود اعتبار کسب کند)، او به آنجا نمی رفت. توافقی که گزارش شده، بسیار سر راست است: ایران برنامه هسته ای خود را برای 6 ماه متوقف می کند و ایالات متحده برخی تحریم های خرد را برمی دارد.
این یک گام اول کوچک است. هدف از آن اعتمادسازی و فرصت دادن به مذاکره کننده ها برای رسیدن به یک توافق جامع و دائم است. تعجب آور نیست که رقبا تلاش خود را برای به شکست کشاندن هر معامله ای از طریق رد کردن توافق اولیه، حمایت از تصویب تحریم های جدید با هدف مسموم کردن جو مذاکرات، بی اعتبار کردن مسیر دیپلماتیک و نهایتا از دور خارج کردن هر توافقی، آغاز کرده اند.
الان به سادگی می توان صف بندی ایجاد شده در این مورد را تشخیص داد. در یک سو، اوباما و کری، تیم مذاکره کننده، اکثریت جامعه کنترل تسلیحاتی، اغلب مسئولان امنیت ملی آمریکا از جمله 79 مقام برجسته سابق که دیروز تلاش های دیپلماتیک دولت را ستودند، ایستاده اند. این گروه گسترده می دانند که ایران به هیچ وجه توقف کامل غنی سازی را نمی پذیرد و ضمنا اگر ایران واقعا و واقعا بخواهد سلاح هسته ای بسازد، ایالات متحده نمی تواند به صورت فیزیکی از این امر جلوگیری کند. حتی اگر آمریکا بتواند با استفاده از قوای نظامی به زیرساخت های هسته ای ایران آسیب برساند، آن ها باز هم می توانند این تأسیسات را در مناطق متعدد بازسازی کنند و آن وقت ما باید برای همیشه به حمله علیه آن ها ادامه دهیم. این گروه، (به عقیده من به درستی) تصور می کنند که ایران اکنون به دنبال ساخت سلاح اتمی نیست و ضمنا دستیابی به توافق هسته ای موجب می شود تا حتی اگر آن ها زمانی تغییر عقیده هم دادند، کار دشوارتری برای رسیدن به این هدف داشته باشند. آن ها فهمیده اند که یک جنگ دیگر در خاورمیانه، فاجعه ای برای ما و دیگران است و به علاوه ایران را بیش از پیش به دستیابی به یک قدرت بازدارنده موثر، نیازمند می کند. نهایتا، آن ها می دانند که هرچه زمان بگذرد، توافق احتمالی نیز بدتر می شود.
در سوی دیگر، نخست وزیر اسرائیل «بنیامین نتانیاهو» (که از همین الان توافق موقت را تقبیح کرده)، عربستان سعودی، اعضای تندرو لابی اسرائیل، روزنامه نگارهای افراطی ای مثل «جنیفر رابین» و بسیاری از اعضای کنگره که به نحوی مدیون دسته های قبلی این گروه هستند، قرار دارند. این گروه با وجود آنکه هیچ مدرکی وجود ندارد، همچنان معتقدند که ایران به دنبال بمب است و این موضوع تأثیراتی منفی بر سیاست جهانی می گذارد. آن ها تصور می کنند که اگر ایران اکنون مذاکره می کند، تنها به واسطه تحریم هاست و اگر پیچ تحریم ها را یک کم دیگر هم بپیچانیم، تهران کوتاه می آید و هرآنچه می خواهیم به ما می دهد. آن ها احتمالا به خاطر ندارند که ایالات متحده در سال 2006 (پیش از آخرین دور از تحریم ها) می توانست معامله ای بهتر انجام دهد، اما دولت بوش رفتار احمقانه کرد و پیشنهاد ایران را نپذیرفت. این رقبا، انرژی و انگیزه زیادی دارند اما دستشان از منطق و مدرک خالی است.
کدام طرف برنده می شود؟ نمی دانم، اما تصور می کنم اگر اوباما تلاش کند می تواند برنده این نبرد باشد. اگر مذاکره کننده ها بتوانند در ژنو به توافقی برسند که از جنگ جلوگیری کند، انگیزه ایران برای ساخت بمب را کاهش دهد، آن ها را از آستانه هسته ای دور کند و ساختار بازرسی و نظارت هسته ای را که پیش از این هم محکم بود، مستحکم تر کند و البته اوباما بتواند آن را به مردم آمریکا به عنوان توافقی کامل عرضه کند، این معامله از حمایت عمومی هم برخودار می شود. در این صورت برای دولت سخت نخواهد بود که مقامات سابق و نظامیان عالی رتبه را به حمایت از آن قانع کند و ضمنا برای بدبین ها یا کسانی که هنوز در مورد این توافق تصمیم نگرفته اند، توضیح دهد که این معامله در جهت منافع ما است. بقیه اعضای 1+5 هم از این توافق سرخوش خواهند بود (البته شاید به جز روسیه و چین که احتمالا از دشمنی ایران و آمریکا نفع می برند) و بیانیه هایی در حمایت از آن صادر خواهند کرد. تندروها هم اگر نتوانند از حکومتی که خود سلاح هسته ای دارد و در این زمینه همکاری ای هم نمی کند (اسرائیل) به طور شفاف دفاع کنند، نمی توانند به توافق انجام شده حمله کنند. در چنین وضعیتی، آن گروه از مخالفان سرسختی هم که در کنگره هستند، مجبور می شوند در مواضع خود بازنگری کنند، چراکه بالاخره اگر بخواهند معامله را بکشند، حتما اثر انگشتشان روی اسلحه می ماند. به همین خاطر هم هست که آن ها می خواهند الان تحریم جدید وضع کنند: بهتر است همین الان قبل از اینکه روند دیپلماتیک به نتیجه برسد، آن را خفه کنیم، به جای اینکه بخواهیم بعدا یک توافق معقول را بی اعتبار کنیم.
اوباما تا الان موفقیت های زیادی در عرصه سیاست خارجی به دست نیاورده و موقعیت های زیاد دیگری هم برای دستیابی به چنین موفقیت هایی وجود ندارد. حالا که قانون خدمات درمانی اوباما را در داخل به دردسر انداخته، دستیابی به یک توافق (با ایران) می تواند یک جایی به درد او بخورد. نهایتا: او باید این قضیه را جلو ببرد. منظورم این است که اگر او همین کار را هم نخواهد پیش ببرد، پس برای چه رئیس جمهور شده است؟
نظر شما :