دولت در نگاه خوشبینانه به آمریکا تجدید نظر کند
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، حسین شریعتمداری امروز یکشنبه 12/08/92 طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: این حکایت را پیش از این در ستون «گفت و شنود» کیهان دیده اید ولی برای وضوح بیشتر آنچه در یادداشت پیش روی آمده است، هیچ داستانی را گویاتر از آن نیافتیم و از آنجا که «حکایت همچنان باقی است»، اشاره دوباره به آن را خالی از فایده ندیدیم... و ماجرا، این که؛
می گویند در گذشته ای نه چندان دور، یکی از روستائیان، الاغ خود را به بازار مال فروشان آورده و به دلالی سپرد تا جار بزند که قصد فروش آن را دارد. دلال با حرارت جار می زد و به مشتریان از محسنات الاغ خبر می داد که؛ حیوانی انسان دوست! و اهل مدارا با همگان است! بار بر می دارد و آزار ندارد! و... الاغ اما، هر یک از مشتریان را که از روبرو می آمد، به شدت گاز می گرفت و اگر خریدار از پشت می آمد با لگد الاغ روبرو می شد. جماعتی که شاهد ماجرا بودند به روستایی گفتند؛ افسار الاغت را بگیر و به روستا برگرد! هیچ آدم عاقلی این الاغ را نمی خرد. روستایی در جواب گفت؛ الاغ را برای فروش نیاورده ام! فقط می خواستم همه مردم بدانند که من از دست این حیوان چموش چه می کشم تا اگر یک روز شنیدند که او را به قصد کشت زده و لت و پار کرده ام، به دفاع از او کمپین حمایت از حقوق حیوانات تشکیل ندهند و کمیته مربوطه در سازمان ملل متحد برای پی گیری علت سقط شدن این حیوان چموش «بازرس ویژه»! نفرستد و قطعنامه صادر نکند!
2- پس از نرمش اخیر دولت در مقابل آمریکا که در سفر رئیس جمهور محترم کشورمان به نیویورک و در جریان دور جدید مذاکرات هسته ای ایران با گروه کشورهای 5+1 صورت پذیرفت، بسیاری از دولتمردان بر این باور بودند که برای حل و فصل مسائل فیمابین و پایان دادن به چالش 10 ساله هسته ای، راهکار تازه ای یافته اند. مدعیان اصلاحات و گروه کارگزاران با ذوق زدگی از برداشته شدن قریب الوقوع تحریم ها خبر می دادند و به قول عبید زاکانی «مژدگانا که گربه عابد شد»! می سرودند و در همان حال زبان به ملامت کسانی گشودند که «آمریکا» را «غیر قابل اعتماد» معرفی می کردند. اصحاب فتنه در روزنامه های زنجیره ای از «شکسته شدن تابوی مذاکره با آمریکا»! خبر می دادند. سخنی از جنایات بی وقفه آمریکا علیه ملت مظلوم ایران در میان نبود و خیلی که همت! و جسارت! به خرج می دادند به دخالت آمریکا در کودتای 28 مرداد اشاره می کردند و بلافاصله به قضاوت می نشستند که آمریکایی ها خود به ناروا بودن آن دخالت اعتراف کرده اند! که این نیز، با انگیزه محکوم کردن آمریکا، صورت نمی پذیرفت، بلکه در خوشبینانه ترین حالت، به فراموشی سپردن و غفلت از انبوه جنایاتی بود که شیطان بزرگ طی سی و چند سال گذشته علیه نظام و مردم مظلوم ایران اسلامی مرتکب شده و هنوز هم مرتکب می شود. انگار آمریکا به ناگاه تغییر ماهیت داده و شرط حکیمانه امام راحلمان(ره) که «آمریکا باید از خرشیطان پیاده شود» تحقق یافته بود!
مسئول محترمی که پیش از این، در خطبه های نماز جمعه تهران - یادش به خیر! - به درستی معتقد بود «آمریکایی ها مثل گاو تحلیل می کنند» حالا نسخه مذاکره با آمریکا را می پیچید و بر این باور که خصومت های سی و چند ساله با رفق و مدارا قابل حل و فصل است. ایشان توضیح نمی دهد که اگر آمریکا تغییر ماهیت نداده است - که هیچ نشانه ای از این تغییر ماهیت احتمالی در دست نبوده و نیست - مذاکره با گاو چگونه امکان پذیر است؟! گاوی که به قول ابوعلی سینا، حکیم بلندآوازه جهان اسلام و ایران، «شاخ دارد و عقل ندارد»!
دولتمردان محترم - البته با نیت خیرخواهانه و مردم دوستانه - بر این باور بودند که همه مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم هاست و کلید حذف تحریم ها در دست آمریکاست! از این روی دوران مقابله با آمریکا را به سر آمده می دانستند. با این نگاه - بخوانید توهم - دستور جمع آوری تابلوها و بنرهایی صادر شد که از «بی صداقتی آمریکا» خبر می دادند و یا «صداقت آمریکا»! را قابل تردید معرفی می کردند. پیش از آن نیز ادعا شده بود که «حضرت امام(ره) هم با حذف شعار مرگ بر آمریکا موافق بودند»! و... این قصه سر دراز دارد!
3- حریف اما، تا بازگشت رئیس جمهور محترم کشورمان از نیویورک هم صبر نکرد و اوباما بلافاصله پس از مکالمه تلفنی با آقای روحانی، اعلام کرد که فشار تحریم ها، رئیس جمهور ایران را پای مذاکره کشانده است! وزارت خارجه آمریکا با صدور بیانیه ای تاکید کرد «آمریکا دست به هیچ اقدامی نمی زند که نگرانی اسرائیل را در پی داشته باشد». همان روز، وندی شرمن، معاون وزیر خارجه و عضو ارشد تیم مذاکره کننده آمریکا در گروه 1+5 در مصاحبه با خبرنگاران توضیح داد «اوباما با غنی سازی زیر 5 درصد در داخل خاک ایران موافقت نکرده است». رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه مشترک با نتانیاهو که به واشنگتن رفته بود، تصریح کرد که «گزینه نظامی علیه ایران هنوز هم روی میز است». خانم شرمن به سنا رفت و در نشست با سناتورهای عضو کمیته سیاست خارجی سنا، گفت «هدف ما از اقدامات اعتمادساز، تضعیف موقعیت کنونی ایران و ایجاد اختلال در برنامه هسته ای این کشور است.» وندی شرمن در همین نشست و در پاسخ رابرت منندز با وقاحت می گوید «فریبکاری بخشی از DNA ایرانیان است». مقامات آمریکایی، از اوباما و دولتمردان بلندپایه دیگر گرفته تا نمایندگان کنگره و اندیشکده های استراتژیک این کشور تصریح می کنند که در مقابل نرمش ایران هیچ امتیازی نخواهند داد و نه فقط در نظام تحریم ها کمترین تغییری نمی دهند بلکه بعد از انجام اقدامات اعتمادساز از سوی ایران که پذیرش پروتکل الحاقی، اجرای قطعنامه های شورای امنیت، اجازه دسترسی به تمامی مراکز مورد نظر آمریکا و... احتمالا - دقت کنید تاکید شده که احتمالا - تصویب تحریم های جدید علیه جمهوری اسلامی ایران را به تعویق می اندازند! و صدها نمونه دیگر که فهرست آن نیز به درازا می کشد. آیا این همه، دقیقا از همان واقعیت تلخ و صد البته درس آموز و هشداردهنده ای حکایت نمی کند که دیروز همراه با مستندات آن به تیتر اول روزنامه کیهان تبدیل شده بود «آمریکا در مقابل امتیاز نقد، وعده نسیه هم نمی دهد».
4- اکنون نوبت به دستاورد بزرگی می رسد که باز هم، مانند همیشه از نگاه حکیمانه و الهی رهبر معظم انقلاب به دست آمده است و آن کنار زدن هوشمندانه نقاب تزویری است که آمریکا با دروغ پردازی و توهم پراکنی بر چهره کشیده بود. یعنی بیرون آوردن همان دستکش مخملینی که برای پوشاندن دست چدنی به کار گرفته و پیش از این، حضرت آقا از آن خبر داده بودند. اگر یکی از مصادیق «نرمش قهرمانانه» را بهره گیری از یک «تاکتیک» با هدف رونمایی از هویت واقعی دشمن و کنار زدن نقاب از چهره زشت و پلید حریف تلقی کنیم، با جرات می توان گفت که رخدادهای چند هفته اخیر، یعنی نرمش دولت محترم- خواسته یا ناخواسته- و عکس العمل خصمانه و کینه توزانه آمریکا در پاسخ به نرمش یاد شده، تاکتیک هوشمندانه ای بوده است که با ضریب و درجه تاثیر بالا جواب داده است. تحرک دیپلماتیک هیئت ایران اسلامی در سفر نیویورک که تقدیر رهبر معظم انقلاب را در پی داشت و اعلام آمادگی هیئت برای پاسخگویی به سؤالات- بخوانید بهانه های- آمریکا، این انتظار منطقی و معقول را در افکار عمومی جهانیان و از جمله مردم شریف ایران پدید آورد که حریف بایستی در مقابل برخورد یاد شده واکنش مثبت از خود نشان داده و چنانچه در پی بهانه جویی نیست، به «همراهی» روی آورد. اما، آمریکا با افزودن بر غلظت دشمنی خود علیه ایران اسلامی و اتخاذ مواضعی به مراتب کینه توزانه تر از گذشته، نقاب تزویری را که بر چهره داشت و دستکش مخملینی را که به دست کشیده بود کنار زد و برای افکار عمومی جهانیان و برخی از مسئولان خوش خیال داخلی کمترین تردیدی باقی نگذاشت که مسائلی نظیر نگرانی از تسلیحاتی بودن برنامه هسته ای ایران، فقط بهانه ای برای اهداف خصمانه دیگر است و به قول «جرج فریدمن» مسئول مرکز راهبردی استراتفور «مشکل آمریکا با ایران، برنامه هسته ای این کشور نیست، مسئله اصلی آن است که ایران نشان داده است نه فقط بدون رابطه با آمریکا، بلکه در حال دشمنی با آن نیز می توان قدرتمندترین کشور منطقه در همه عرصه ها، از جمله نظامی، علمی و تکنولوژیک بود. ایران از این رهگذر به الگویی برای کشورهای منطقه تبدیل شده و بهار عربی- بخوانید انقلاب های اسلامی- را پدید آورده است».
حضرت آقا با این تدبیر حکیمانه که متاسفانه از سوی هیئت دیپلماتیک کشورمان به خوبی درک نشد و با اقدامات نابه جایی نظیر گفت وگوی تلفنی دکتر روحانی با اوباما و ملاقات طولانی مدت وزیر خارجه با جان کری- که دکتر ظریف صادقانه از آن خبر داد- و برخی اظهارات نسنجیده و دور از شأن و جایگاه مقتدرانه ایران اسلامی همراه بود، نقاب از چهره زشت و پلید آمریکای خونریز و جنایتکار برکشیدند و بر حقانیت ایران اسلامی که آمریکا را شیطان بزرگ و شعار مرگ بر آمریکا را پرچم برافراشته مقاومت می داند مهر تایید زدند و حریف را علی رغم آنهمه ادعای هوشمندی و سیاستمداری در دامی گرفتار کردند که خود پهن کرده بود. «ام یریدون کیداً، فالذین کفروا هم المکیدون... آیا مشرکان می خواهند کید و حیله ای به کار برند؟ آنان خود در این حیلت گرفتار آمده اند».
انتظار آن بوده و هست که دولت محترم در نگاه خوشبینانه خود نسبت به آمریکا تجدیدنظر کند و اصحاب فتنه و شماری از مدعیان اصلاحات که از القائات و ترفند اخیر برای فرو غلتاندن ایران اسلامی در چنبره فریب و غارتگر آمریکا نیز مانند فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 طرفی نبسته اند به خود آیند و مخصوصا از رئیس جمهور محترم انتظار می رود، اطراف خود را از جماعت یاد شده پالایش کند.
نظر شما :