آیا جاسوسی که اسرائیل گرفته، عضو نیروی قدس است؟
این روزها آنقدر کار فرقه تروریستی منافقین و مسعود رجوی زار شده که می خواهند جداشدگان از فرقه منحوس خود را با چسبی نچسب به جمهوری اسلامی چسبانده و این تروریست های جدا شده را عامل ایران معرفی کنند.نمونه اش «علی منصوری» که سابقا از وفاداران فرقه منافقین و کارش جاسوسی از نظام جمهوری اسلامی و خارج کردن اطلاعات از ایران برای مسعود بود و حالا که تاریخ مصرفش گذشته، می خواهند وی را با جوسازی رسانه ای به سپاه قدس منتسب کنند.
به گزارش «تابناک»، علی منصوری که جایگاهش در این فرقه بر همگان عیان بوده همان کسی است که این بار به دلایلی دل از مسعود و فرقه اش بریده و بالطبع تاریخ مصرف خود را منقضی کرده است و همین مسئله موجبات بازی جدیدی را فراهم آورده که منافقین با میدان داری صهیونیست ها در حال رقم زدن آن هستند.
بنابر این گزارش، «محمد رزاقی» از نجات یافتگان فرقه تروریستی منافقین است که لب به سخن گشوده است و داستان جاسوس ایرانی دستگیر شده توسط رژیم اشغالگر قدس را این گونه روایت می کند:
«علی منصوری از سال 1359 تا سال 1377 در ترکیه اقامت داشت و از طرف فرقه رجوی برای جمع آوری اطلاعات از مراکز حساس به داخل ایران هم اعزام می شد و سران فرقه تلاش زیادی می کردند که هیچ رد و نشانی از اینکه نشان بدهد علی منصوری برای فرقه کار می کند نماند. اکبر قربانی از اعضاء فرقه رجوی بود که در ترکیه برای فرقه رجوی کارهای اطلاعاتی می کرد و به یاد دارم که چند بار برای دیدن شخصی که قرار بود یک سری عکس از مهرآباد و جماران بیاورد در اکسارای استانبول ملاقات بکند و این شخص همین علی منصوری بود که برای فرقه از داخل ایران جاسوسی می کرد.
رابطه رجوی با علی منصوری آنقدر تنگا تنگ بود که اجاره کردن بعضی از خانه های مورد استفاده اعضاء گروهک تروریستی رجوی در ترکیه توسط این شخص انجام می شد. علی منصوری به خاطر دادن یکسری اطلاعات برای فرقه رجوی و به عنوان کسی که مورد اعتماد او بود از طرف گروهک به موساد معرفی شد و همچنین به عنوان رابط رجوی و موساد به فعالیت جاسوسی خودش ادامه می داد به همین خاطر اسرائیل اجازه داد تا علی منصوری چندین بار به اسرائیل مسافرت کند البته پوشش این مسافرتها تاسیس شرکت بود ولی در اصل ادامه همان جاسوسی و همکاری با موساد بود.
اما چه اتفاقی افتاده که رجوی بعد از 30 سال متوجه شده علی منصوری از اعضاء سپاه قدس است؟! از آنجا که معلوم شده افشاگری هایی فرقه رجوی در رابطه با یکسری اطلاعات از داخل ایران پوشالی بوده و برای فرقه رجوی جز آبروریزی چیزی نداشته بطور خاص آخرین افشاگری در پاریس توسط مهدی ابریشمچی از طرف هیچ ارگان و یا روزنامه نگاری تایید هم نشد و مشخص شد این اطلاعات دروغی بیش نبوده و سران فرقه در آستانه مذاکرات اتمی ایران در ژنو نتوانسته اند به اهداف خود برسند به همین خاطر سران فرقه علی منصوری مسبب این شکست می دانند و تصمیم می گیرند جاسوس 30 ساله خود را به عنوان نیروی سپاه قدس برای اسرائیلی ها معرفی و او را دستگیر کنند.»
رزاقی در ادامه مطلب افشاگرانه و مستند خود به برخی شبهات نیز پاسخ داده و می نویسد:
«البته سران گروهک رجوی برای توجیه این عملشان از زبان کمیسیون تروریستی فرقه ادعاهایی می کنند : در تیرماه1384 در جشنی که در اورسوراواز به مناسبت سالگرد آزادی خانم رجوی از زندان برگزارشد، به طور غیرمترقبه و بدون دعوت قبلی شرکت کرد و زیر این عنوان که می خواهد نامه یی را به طور شخصی به دست خانم رجوی برساند قصد نزدیک شدن به وی را داشت که با ممانعت مسئولان حفاظت، موفق به انجام این کار نشد!
اینجا سوالاتی پیش می آید: چرا در همان سال 1384 رجوی برای افشاء علی منصوری اقدام نکرد؟ و حالا بعد از 10 سال یادشان آمده علی منصوری می خواسته به مریم قجر به صورت مشکوک نزدیک شود! آیا سران فرقه رجوی بعد از 30 سال متوجه شدند علی منصوری جزو نیروی قدس است؟»
رزاقی یادداشت خود را با طعنه های جالبی به پایان برده است:
«شاید تمام این سیاه بازی ها برای این است که کمی فشار سیاسی از روی رژیم صهیونیستی کم شود و گروهک تروریستی منافقین با این گونه بچه بازی ها، اتهامات بیشتری را به جان می خرند. کار گروهک منافقین برای صهیونیست همچون لولوی سرخرمن است اما غافل از اینکه این لولو دیگر ترس که ندارد هیچ، دلقکی شده است برای خنداندن.»
بر این اساس، در واقع می توان این اقدام صهیونیست ها آن هم با نسخه منافقین را این گونه توجیه کرد که طبق قاعده بازی منافقین، وقتی تاریخ مصرف عضوی تمام می شود درصدد حذف او بر می آیند و امروز نیز تحت فشار آوارگی از اشرف و دعوا بر سر نخواستنشان در کشورهای اروپایی، مجبورند دست به دامن بازی های جدیدی شده و نیروی خودشان را به عنوان جاسوس دستگیر کنند!
به عبارت بهتر، صهیونیست ها جاسوس خودشان را دستگیر کرده تا آبروی از دست رفته را به جوی بازگردانند که صد البته ناشدنی است.
نظر شما :