مذاکره برای هیچ

دیپلماسی ایرانی: اگر در داده های امنیتی و سیاسی موجود دقیق شویم، درمی یابیم که مذاکرات جاری میان اسرائیل با حکومت خودگردان فلسطینی به هیچ نتیجه ایجابی نخواهد رسید. برای این که علی رغم همه موافقت هایی که برای از سرگیری آن صورت گرفته است، نتایج آن برای اسرائیل بد خواهد بود.

در مقابل، ابو مازن نیز تمایل چندانی ندارد که این مذاکرات به توافقی ختم شود برای این که اگر چنین توافقی حاصل شود، ارتش اسرائیل باید کرانه باختری را تخلیه کند که در این صورت یا قدرت را از طریق انتخابات از دست می دهد یا از طریق کودتایی که حماس، که اکثریت را در این منطقه دارد، می تواند علیه او انجام دهد، قدرت را از دستش خارج خواهد کرد. کما این که فشارهای داخلی و بین المللی کار را برای ارتش اسرائیل برای ماندن در این منطقه با هدف کمک به حکومت خودگردان فلسطینی نیز سخت می کند و این دقیقا لحظه ای است که عباس از فرا رسیدن آن می ترسد.

از سوی دیگر اسرائیل نیز تمایل ندارد که چنین توافقی حاصل شود، برای این که می داند ابو مازن و جنبش فتح نماینده همه فلسطینی ها نیستند، حتی نماینده ساکنان کرانه باختری هم نیستند، آنها تا کنون عملکرد مطلوبی نداشته اند و هر گونه توافق نهایی ثابت غیر قابل بازگشتی ممکن است بر آنها و کرانه و باختری و غزه تحمیلی محسوب شود و وجهه منطقه را کاملا تغییر دهد.

هنگامی که صحبت از بازگشت به توافقات سیاسی ای که دولت اسرائیل در گذشته امضا کرده است، می شود، درمی یابیم که اکثر آنها به اندازه کافی از کفایت لازم برخوردار نیستند و پایبندی چندانی به مصلحت های امنیتی ندارند. این صحیح است که این توافق نامه ها تضمین شده اند و به مجرد امضا کردن آنها امید به تغییر می رود اما چنین امیدی تحقق نمی یابد. اگر تلاویو این بار بپذیرد که تا اندازه بسیاری کوتاه بیاید و امتیازهای غیر مسئولانه ای بدهد و نتایج مذاکرات را به شکل مثبتی پیش ببرد و طرف فلسطینی، یعنی ابو مازن نیز تحت فشار امریکا نتواند آن را رد کند، باز هم این توافق نامه نمی تواند اجرا شود. برای این که رئیس حکومت خودگردان فلسطینی خود شخصا در محاصره بحران ها از جانب همه طرف ها قرار دارد و احترام به توافقی با اسرائیل باعث سقوط او در کوتاه ترین زمان ممکن خواهد شد، و عدم احترامش نیز (تحت فشار حماس و ملت فلسطین) باعث می شود تا اسرائیل به آن مناطق بازگردد که نتیجه چنین کاری سبب استعفای او خواهد شد.

اسرائیل و همچنین ابومازن نمی خواهند به چنین وضعیتی برسند برای این که روشن است چنین وضعیتی باعث خواهد شد تا حماس ابو مازن را سرنگون کند. کما این که شکست اسرائیل به روی زمین با دادن اراضی فلسطینی و همچنین در عمق استراتژیکش که در پی به نتیجه رسیدن این توافق حاصل خواهد شد، به جریانی که اسماعیل هنیه رهبری آن را بر عهده دارد اجازه می دهد که نه تنها تهدید به بمباران مناطق ساحلی بلکه قلب استراتژیک اسرائیل کند. ردیابی و انهدام موشک هایی که از این سمت فلسطین به اسرائیل شلیک شوند برای گنبد آهنین بسیار سخت خواهد بود.

وجود چنین خطری که ساکنان همه اسرائیل را تهدید می کند باعث ویرانی اقتصاد اسرائیل خواهد شد. از لحاظ امنیتی نیز نه تنها پایگاه های ارتش می توانند هدف قرار بگیرند بلکه کارخانه های صنعتی و تاسیسات زیربنایی مثل برق و ارتباطات و بانک ها و راه های ارتباطی نیز می توانند مورد هدف باشند که در این صورت اسرائیل مجبور خواهد شد برای دفاع از خود نه یک حمله بلکه چندین حمله نظامی علیه فلسطینیان انجام دهد که آن هم به دلیل فشارهایی که انتظار می رود از سوی کشورهای بزرگ به آن شود، راه به جایی نخواهد برد.

منبع: موسسه مطالعات فلسطین