دلایل پیروزی خانم صدراعظم چه بود؟
از همکاری های فراحزبی تا تدبیر اقتصادی
دیپلماسی ایرانی: مرکل برای سومین بار گوی سبقت را از رقبای خود ربود. این بار هم حزب دموکرات مسیحی با افزایش آرایی در مقایسه با چهار سال پیش به پیروزی در بدست گرفتن کرسی های پارلمان رسید. حزب دموکرات مسیحی به رهبری آنگلا مرکل توانست با حدود 41.7 درصد آراء اکثریت کرسی های پارلمان را به دست آورد اما به دلیل آرای ناکافی حزب لیبرال ها، هنوز سرنوشت ائتلاف آتی دولت روشن نیست.حزب سوسیال دموکرات آلمان که با پر اشتاین بروک به عنوان نامزد این حزب برای تصدی مقام صدراعظمی در این انتخابات شرکت کرده بود، توانست حدود 25.6 درصد آرا را کسب کند. مرکل برای همکاری با حزب سوسیال دموکرات در یک ائتلاف بزرگ ابراز آمادگی کرده است. این دو حزب در سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ هم دولت ائتلافی تشکیل داده بودند. پراشتاین بروک، رهبر حزب سوسیال دموکرات در دولت ائتلافی پیشین با حزب خانم مرکل وزیر دارایی بوده اما گفته است مایل به چنین مشارکتی نیست. بسیاری بر این باورند که حزب سوسیال دموکرات در نهایت به ائتلاف با حزب دموکرات مسیحی تن خواهد داد. با شمس الدین خارقانی، سفیر سایق ایران در آلمان در خصوص ساختار دولت آتی در آلمان، ارزیابی دوران صدارت آنگلا مرکل و بهبود روابط ایران و آلمان در دوره جدید به گفتگو نشستیم.
حزب دموکرات مسیحی به رهبری آنگلا مرکل باردیگر پیروز شد، اما به دلیل آرای ناکافی حزب لیبرال ها هنوز سرنوشت ائتلاف دولت آینده مشخص نیست. کمی در خصوص ساختار فعلی دولت آلمان و آینده آن با آراء جدید پارلمان توضیح دهید؟
یکشنبه انتخابات برگزار شد و این انتخابات دارای زبان و پیام های خود بود. اولین مساله ای که توجه همگان را جلب کرد این بود که آنگلا مرکل با ۴۱.۷ درصد پیروز این انتخابات شد. بسیاری پیش از انتخابات هم بر این باور بودند که حزب فعلی یعنی دموکرات مسیحی به طور حتم برنده انتخابات خواهد بود، اما موضوع عجیبی که اتفاق افتاد درصد رایی که مردم آلمان به مرکل به عنوان معتمد خود دادند بود که این امر نشان دهنده آن است که حزب مرکل در دو دوره گذشته توانسته توجه و اعتماد مردم آلمان را بدست آورد.
ترکیب دولت مرکل در دوره گذشته از دو حزب مرکل یعنی دموکرات مسیحی و حزب لیبرال یا دموکرات آزاد شکل گرفته بود. احزاب کوچک تر هم حضور داشتند اما این دو حزب قوی ترین پایه های ائتلاف را تشکیل می دادند. به دلیل وجود حزب سومی که در چندماه گذشته در آلمان ایجاد شد با نام «آلترناتیو برای آلمان» AFD که دارای ویژگی های خاصی است از جمله : از دل حزب دموکرات مسیحی یعنی حزب آنگلا مرکل بیرون آمده است. معمولا روشنفکران دموکرات مسیحی در این حزب بودند و نه عوام و شدیدا مخالف رشد یورو در میان کشورهای اروپایی بودند، آنها معتقدند که اتحاد اروپا باید بدون یورو رشد کند.
این حزب دارای ویژگی هایی بود که نام برده شد. 4.7 درصد از مردم آلمان که قادر به رای دادن بودند به این حزب رای دادند و همین مساله نشان دهنده آن است که 4.7 از روشنفکران مخالف موضع گیری های مرکل در رابطه با اتحادیه اروپا هستند. از سوی دیگر این میزان تعدادی از اعضای حزب آنگلا مرکل و بیشتر از حامیان حزب دموکرات آزاد بودند، بر همین اساس حزب دموکرات آزاد نتوانست حد نصاب لازم را که 5 درصد باید باشد، بدست آورد تا وارد مجلس شوند. این برای اولین بار در طول 67 سال گذشته است که حزب لیبرال نتوانست وارد مجلس شود. در طول 67 سال 47 بار این حزب در حکومت دخالت داشته و این اولین باری است که حتی وارد مجلس هم نشدند و کرسی در پارلمان بدست نیاورند. بنابراین در حال حاضر انگلا مرکل بزرگ ترین طرفدار خود را که حزب دموکرات آزاد FDP است از دست داده و در آینده باید انتخاب دیگری کند.
درصد آرایی که احزاب مختلف بدست آوردند در مقایسه با دوره های پیشین چگونه بوده است و کدام حزب جایگزین حزب دموکرات آزاد خواهد شد؟
اولین برنده، حزب آنگلا مرکل است که در سال 2009 33.8 آراء را به خود اختصاص داده بود و در حال حاضر این میزان به 41.7درصد رسیده که حدود 8 درصد افزایش داشته است. حزب آنگلا مرکل 311 کرسی از 630 کرسی کل مجلس آلمان را در دست گرفته است. تعداد کرسی هایی که یک حزب بتواند دولت را به طور مستقل بدست گیرد 316 کرسی است یعنی حزب مرکل 5 کرسی کم داشته است. اگر 5 کرسی دیگر در پارلمان داشتند نیازی به ائتلاف نداشته و می توانستند به طور مستقل کار کنند، هرچند که چنین مساله ای در آلمان مرسوم نیست که حزبی به طور خاص دولت تشکیل دهد. یعنی همیشه ترجیح بر این است که دولت ائتلافی باشد تا بتوانند کرسی های بیشتری را در پارلمان داشته باشند. به طور معمول حتی اگر آراء به حدنصاب هم برسد این میزان به گونه ای نیست که قدرت لازم را در پارلمان داشته باشد.
دومین گزینه حزب سوسیال دموکرات است که درسال ۲۰۰۹ حدود ۲۳ درصد آراء را به خود اختصاص داده بود که در این انتخابات به ۲۵.۷ درصد رسیده و رشد کرده است و ۱۹۲ کرسی را بدست آورده که این حزب هم نمی تواند حدنصاب را داشته باشد.
سومین مورد حزب چپ رادیکال است که ۱۱.۹ آراء را در سال ۲۰۰۹ داشته است که این میزان به ۸.۶ کاهش داشته، این مساله نشان دهنده آن است که مردم نسبت به حزب رادیکال نظر خوبی ندارند. آنها در حال حاضر ۶۴ کرسی به دست آورده اند.
چهارمین حزب: حزب سبزها که در گذشته ۱۰.۷ آراء را به دست آورده بودند و در این انتخابات ۸.۴ درصد و ۶۳ کرسی را به دست آوردند.
چه حالت هایی برای ائتلاف دولت آتی وجود دارد؟
در حال حاضر سه حالت برای تشکیل دولت توسط آنگلا مرکل متصور است:
1. با چپ های رادیکال رابطه برقراکرده و ائتلاف ایجاد کند که این امر بسیار بعید است به دلیل اختلاف نظرهای زیادی که بر سر مسائل مالیاتی و اجتماعی میان آنها وجود دارد
2. دومین انتخاب ائتلاف با حزب سبزهاست که البته اختلاف نظری که وجود دارد به اندازه حزب رادیکال نیست. آنها با اینکه در مسائل اتحادیه اروپا با یکدیگر هم نظر هستند اما نظرات آنها در مسائل داخلی تفاوت های زیادی با هم دارد. به نظر می رسد که اولویت مرکل در ائتلاف با سبزها نیست
3. سومین حزب که قدرتمندترین حزب است و رقیب اصلی حزب مرکل بوده حزب سوسیال دموکرات SPDاست. این حزب دارای سیاست های داخلی و خارجی نزدیک تری با حزب مرکل است، هرچند که تفاوت هایی با یکدیگر دارند. صاحبنظران بر این باورند که این ائتلاف بهترین گزینه ای خواهد بود که وجود دارد که هم حزب آنگلا مرکل علاقه مند است و هم حزب مقابل با این ائتلاف موافقند. در سال ۲۰۰۵ نیز این دو حزب با یکدیگر ائتلاف کردند که اصطلاحا آن را ائتلاف بزرگ نامیدند.
به نظر می رسد صدراعظم آلمان در آینده با این حزب ائتلاف می کند و نظرات هم بر این است که بهترین گزینه همان است. البته درون حزب سوسیال دموکرات اختلاف نظرهایی وجود دارد، برخی از آنها بر این باورند هر زمان که آنها با حزب دموکرات مسیحی ائتلاف کردند سبب کاهش خواست مردم از این حزب شده است. در سال ۲۰۰۵ که ائتلاف صورت گرفت سبب باخت این حزب در سال ۲۰۰۹ شد و آنها بر این عقیده اند که اگر بار دیگر این ائتلاف صورت گیرد در انتخابات آتی هم که ۴ سال آینده خواهد بود همین مشکل را خواهند داشت. اما با این حال به نظر می رسد در شرایط کنونی چاره ای به جز آن وجود ندارد.
با توجه به آراء حزب مرکل در این انتخابات، ارزیابی شما از دلایل افزایش آرای مرکل در این انتخابات چیست؟
در شدیدترین بحران اقتصادی که در جهان در سال 2008 رخ داد و آتش آن دامن اکثر کشورها را گرفت خوشبختانه آلمان از آن موفق بیرون آمد و درست در همین زمان یعنی در سال 2009 بود که آنگلا مرکل به قدرت رسید. وی توانست با هدایت خوب اقتصادی نه تنها آلمان را رشد دهد بلکه توانست بسیاری از کشورهای اروپایی را کمک کرده و اقتصاد آنها را نیز به پیش ببرد. رشد اقتصادی کشورهای اروپایی در آن دوره بسیار پایین آمده بود اما در آلمان در سال ۲۰۱۲ رشد اقتصادی 9 دهم درصدی را شاهد بودیم و پیش بینی می شود که این رشد در 2013 به حدود ۱.۲ درصد برسد . این روند نشان دهنده تدبیر سیاسی است که مرکل داشته است. مساله دیگر آزادی های فکری است که مرکل زمینه آن را فراهم کرده و سبب شد تا مخالفان آن بسیاری از مسائل را پیشنهاد کنند و حتی مرکل برخی از آنها را اجرا هم کرده است. این رویکرد نشان دهنده آن است که مرکل فردی نیست که تنها از راهبردهای سیاسی حزب خود حمایت کند بلکه ذهن بازی دارد و تغییراتی که باید در سیاست های خود انجام دهد را می پذیرد.به نظر می رسد آنگلا مرکل برای آینده آلمان تدابیر خوبی اندیشیده و می تواند کشتی عظیم اقتصادی آلمان را (چهارمین اقتصاد دنیا و اولین اقتصاد اروپا) از دریای پرتلاطمی که در حال حاضر اقتصادهای جهانی با آن روبرو هستند، عبور دهد و برای مردم خود که این اعتماد را کردند عامل و عنصر مثبتی باشد.
با توجه به تغییر قدرت در ایران و پیروزی حسن روحانی و در آستانه سفر او به نیویورک، شما روابط ایران را با آلمان چگونه پیش بینی می کنید؟ آیا روابطی که در دوره پیش به سردی گراییده بود با پیام هایی که از آلمان به ایران ارسال شده باید نگاه خوشبینانه ای به گرمای این روابط داشت؟
ایران همیشه برای آلمان در راه بوده است، بدین معنا هر زمان که تغییرات مناسبی در ایران صورت گرفته آلمانی ها به ایران آمده و برای گسترش ارتباطات اقتصادی مشتاقانه حرکت کرده اند. از زمان های گذشته ایران روابط گسترده و عمیقی با آلمان داشته و روابط اقتصادی همیشه در سطح بسیار بالایی قرار داشته است. در حقیقت آلمان اولین شریک تجاری ایران بوده است. در دوره های بعد یعنی در دوران آقای خاتمی هم این روابط عمیق ادامه پیدا کرد. اما دولت پیشین به دلیل تدابیر غیرمسئولانه و نوع نگرشی که ایجاد کرده بود سبب شد تا آلمان ها مجبور شدند کلیه روابط خود را از نظر سیاسی و اقتصادی قطع کنند. البته این بدان معنا نیست که روابط سیاسی دو جانبه قطع شد، بلکه رفت و آمدها و مشاروه هایی که با یکدیگر در خصوص مسائل منطقه و اروپا داشتند قطع شد. به نظر می رسد آلمان ها این امکان را دارند که اگر مذاکرات ایران با 1+5 و به ویژه مذاکرات چند روز آینده در سازمان ملل میان ریاست جمهوری ایران و مقامات اروپایی و امریکایی موفق باشد، بتوانند روابط خود را با ایران بازسازی کنند. تصور بر این است که آلمان اولین کشور اروپایی خواهد بود که فکر بازسازی روابط با ایران را در سر دارد و آلترناتیوهای مختلفی را برای این مسیر در فکر دارند. اگر ایران به توافق جمعی با ۱+۵ برسد آلمان باردیگر می تواند به عنوان شریک بالقوه اول ایران در جهان باشد.
تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
انتشار اولیه: سه شنبه 2 مهر 1392/ باز انتشار: شنبه 6 مهر 1392
نظر شما :