سوزان ملونی بررسی کرد
از دیپلماسی نامه ای تا برقراری دیالوگ
دیپلماسی ایرانی: باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه اخیری که شبکه خبری ان بی سی با وی انجام داد؛ به تبادل نامه هایی با حسن روحانی، همتای ایرانی اش، اشاره کرد که نخستین ارتباط متقابل موفق رهبران دو کشور به شمار می رود. تایید تبادل این نامه ها از آن جهت ارزشمند است که آنچه را که در روند دیپلماسی دوجانبه در جریان بوده؛ نمایان می کند و روابط دو دشمن قدیمی را در شرایطی حساس در مقابل انظار عمومی آشکار می کند. این شرایط به این دلیل حساس است که روسیه و آمریکا به تازگی به توافقی بر سر سوریه دست یافته اند که هدف آن پرهیز از اقدام نظامی علیه این کشور است. از سوی دیگر دولت حسن روحانی نیز به تازگی روی کار آمده و تا چند روز دیگر برای نخستین بار به عنوان رئیس جمهور ایران به آمریکا سفر می کند.
در مقاله ای که اخیرا در موسسه بروکینگز منتشر شد این نکته را خاطرنشان کردم که روحانی به این دلیل انتخاب شده که مشکلات اقتصادی با ایران را از طریق رویکردی متفاوت با جهان، حل کند. تحولات اخیر گمانه زنی های من در مورد اینکه در ایران تغییری تاریخی روی داده است را تقویت می کند. البته این تغییر هنوز کامل نشده و ادامه دارد اما در نهایت می تواند به کاهش ریسک های ناشی از ایران کمک کند.
اوباما در گفت و گوی اخیر خود با ای بی سی برای نخستین بار به طور رسمی برقراری دیالوگ بین ایران و آمریکا را تایید کرد. اما ذکر این نکته اهمیت دارد که خبر ارتباط جدید آمریکا با ایران آن هم در سطح عالی، برای نخستین بار دو هفته پیش در رسانه های ایرانی درز کرد. در مقابل رسانه های در واشینگتن چندان به آن نپرداختند و در آن زمان بیشتر مشغول دیپلماسی عمومی جدید ایران از طریق شبکه های اجتماعی توییتر و فیس بوک بودند. رسانه های غربی به طور مکرر اقدامات حسن روحانی و محمد جواد ظریف در این شبکه های اجتماعی را پوشش می دادند . در همین حال، واشینگتن و تهران گام های نخستین در زمینه دیپلماسی دوجانبه را برداشتند.
در اواخر ماه آگوست، ایران میزبان دو میهمان مهم از کشورهای خارجی بود. یکی جفری فلتمن، دستیار سیاسی سازمان ملل که متولد آمریکاست و در وزارت خارجه آمریکا نیز فعال بوده و دیگری سلطان قابوس از عمان. عمان دهه هاست که نقش میانجی را بین تهران و واشینگتن ایفا می کند. هرچند در زمانی که این مقامات در ایران حضور داشتند، تهران میانجی بودن آنها را تکذیب می کرد، پس از خروج آنها از ایران، برخی مقامات تهران به نامه ای اشاره کردند که اوباما برای روحانی ارسال کرده است.
این نشانه های اولیه در زمانی رد و بدل شد که بحران در سوریه به اوج خود رسیده بود و واشینگتن نیز برای اقدام نظامی علیه سوریه به دلیل استفاده از تسلیحات شیمیایی، مصمم بود. شاید در همین زمان بود که تهران و واشینگتن به این نتیجه رسیدند، مذاکره بهترین و شاید آخرین گزینه موجود برای حل مساله هسته ای به شمار می رود. همچنین تراژدی سوریه اثبات کرد که چگونه کانال ارتباطی منظم می تواند موثر واقع شود. از سوی دیگر موضع تهران در برابر حمله شیمیایی در سوریه پس از سفر فلتمن و سلطان قابوس به تهران ملایم تر شد و ظریف نیز خاطرنشان کرد ایران و آمریکا پیام هایی را در مورد سوریه منتقل کرده اند.
دیپلماسی نامه های ، یک آغاز کوچک برای غلبه بر اختلافات تاریخی بین ایران و آمریکا به شمار می رود اما در عین حال یک اجرای غیر واقعی نیست. نامه های قبلی اوباما به مقام رهبری در ایران بدون پاسخ باقی ماند، همانگونه که پیش تر نامه های کلینتون برای برقراری دیالوگ با ایران ناکام مانده بود. در سال 2003 نیز تلاش هایی برای معامله بزرگ تهران و واشینگتن از طریق دیپلمات ها با رده متوسط انجام شد که با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد، بی نتیجه باقی ماند. تاریخ روابط ایران و آمریکا پس از انقلاب اسلامی شامل طیفی از علائم است که ارسال شد اما هیچگاه دریافت نشد. علاوه بر این اعلامیه هایی نیز در هر یک از این کشورها برای طرف مقابل صادر شد که در گسترده سیاست های داخلی، گم شد.
اینک برای نخستین بار به نظر می رسد که تهران و واشینگتن قادرند گفت و گویی مستقیم را بین رهبران خود برقرار کنند. باید امیدوار بود که این روند ادامه دار باشد و حتی تقویت شود. این رویکرد می تواند در حل اختلافات ایران و آمریکا به خصوص مساله سوریه و مناقشه هسته ای، موثر واقع شود.
نویسنده : سوزان ملونی/ مشاور سابق وزارت خارجه آمریکا در امور سیاسی که به طور تخصصی در زمینه ایران، اقتصاد سیاسی و خلیج فارس تحصیل کرده است.
منبع: بروکینگز / تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10
انتشار اولیه: سه شنبه 26 شهریور 1392/ باز انتشار: شنبه 30 شهریور 1392
نظر شما :