هفتاد و پنجمین بخش از کتاب جدید هیکل درباره مبارک
عروس مبارک ایرانی است
دیپلماسی ایرانی: محمد حسنین هیکل، روزنامه نگار مشهور مصری و جهان عرب به تازگی کتابی را با عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" به رشته تحریر در آورده است که در آن به زندگی سیاسی مبارک و چگونگی رسیدنش به قدرت، تداوم ریاست جمهوری اش تا تظاهرات میدان التحریر و سرنگونی او می پردازد. همان طور که از عنوان کتاب پیدا است، دوران حکومت مبارک و زمانه ای که باعث شد او به قدرت برسد و از تریبون های سخنرانی به ریاست جمهوری منصوب شود تا میدان التحریر که در حقیقت انقلابی علیه او را شکل داد، موضوع اصلی این کتاب است.
روزنامه الشروق مصر روزهای پنج شنبه و روزنامه السفیر لبنان روزهای دوشنبه هر هفته با هماهنگی هیکل هر بخش این کتاب را منتشر کرده اند. دیپلماسی ایرانی نیز در نظر دارد هر هفته در روزهای جمعه به طور مرتب همه بخش های این کتاب را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان قرار دهد. هیکل برای این کتاب خود ملاحظه و مقدمه ای نوشته است که ما نیز در دیپلماسی ایرانی عینا آنها را منتشر کردیم.
تا کنون هفتاد و چهار بخش از این کتاب در اختیار خوانندگان قرار گرفته است که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند، اکنون هفتاد و پنجمین بخش از کتاب هیکل تحت عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" در اختیارتان قرار می گیرد:
با وجود این که من با قضیه موروثی شده حکومت به صراحت در سخنرانی مشهورم در دانشگاه امریکایی ها (شب 18 نوامبر 2002) مخالفت کردم، اما با این حال شنیدم و کنایه هایی به من زدند که شک برانگیز بود و نیاز به تحقیق داشت، همان طور که افراد بسیاری غیر از من نیز شنیدند و به شک افتادند، در حالی که هیچ کس نمی دانست کی و از چه راهی این شک از بین می رود و پرده ها فرو می افتند!!
شبهات درباره این موضوع همچنان ادامه یافت و سوال های بسیاری، مناسب و غیر مناسب به وجود آمد!!
● و همان طور که آنهایی که از وضعیت خبر دارند، می دانند و اکثرا هم حرفشان نزدیک به صحت است، سلطان قابوس اولین کسی بود که از مبارک درباره پروژه اش برای پسرش پرسید، پسرش نزدیک به پنج سال در خانه یکی از بازرگانانی بود که از افراد حاشیه ای سلطان محسوب می شد و در منطقه «کیسینگتون» در لندن خانه داشت، در نتیجه سلطان عمان از جمله کسانی شد که فهمید طرحی برای انتقال پسر از خانه ای در کیسینگتون در لندن به کاخ ریاست جمهوری در قاهره وجود دارد.
پاسخ مبارک به سلطان بر اساس حرف کسانی که می دانند، این بود: «همسر من از این که اقامت پسرش در لندن طول بکشد نگران است، در عین حال برایش سخت است که به مصر هم برگردد، او از این می ترسد که بقای او در لندن به ازدواج با یک دختر انگلیسی یا خارجی منجر شود، و او این را نمی خواهد، او در میان خانواده های مصری ای که در لندن زندگی می کنند دنبال عروس مناسبی برای پسرش است، اما تا کنون پسری که مطابق با ویژگی هایی که می خواهد، باشد نیافته است اما همچنان این جا و آن جا برای او دنبال همسر مناسب می گردد و امیدوار است که موفق شود!!»
● سوال دوم را «معمر قذافی» پرسید که می دید پسرش به طور منظم در عرصه سیاسی مصر حضور دارد (شاید موضوعی که بیش از همه برایش مهم بود و می خواست بداند این بود که منطق موروثی شدن در حکومت جمهوری را چگونه خود می تواند دنبال کند)، برای همین به طور مستقیم سوالش را پرسید – که شاید حتی او را شوکه کرد – که آیا می خواهد به شیوه بشار فکر موروثی کردن حکومت را پیاده کند؟
اما رئیس جمهور مبارک منکر شد به گونه ای که قذافی از صحبت او شوکه شد: «تجربه بشار قابل تکرار در مصر نیست، مصر سوریه نیست، حکومت در مصر جمهوری است و در حکومت جمهوری تعریفی برای موروثی شدن حکومت نشده است.»
بعدا پرزیدنت مبارک این نظر را در ملا عام نیز بیان کرد.
مبارک به قذافی همچنین گفت: «آنها تمایل دارند که پسرم زودتر برگردد، می خواهند او را در کارهای جدیدی که می تواند از پس آنها بر آید، مشغول کنند، برخی مسئولیت های سیاسی را که می تواند آنها را بر عهده بگیرد، به او داده اند.» او به توصیه کسی گوش نکرد همان طور که همه را شوکه کرد و او از لندن برگشت و شنیدیم که ازدواج کرد و در مصر ماند!!
عملا مبارک حق داشت نگران باشد، برای این که پسرش حتی بعد از این که از لندن آمد، گفت که می خواهد با دختری ازدواج کند که نیمی انگلیسی نیمی ایرانی است، حتی آن دختر را با خودش به قاهره آورد و چند ماهی در خانه آنها میهمان بود، بعد از آن توانست «رویای ریاست جمهوری اش» را از عالم خیال های گران پاک کند!!
● سوال سوم خارجی بود، «ژاک شیراک»، رئیس جمهوری فرانسه آن را پرسید، سوالش را در جریان دیدار مبارک از فرانسه در کاخ الیزه در پاریس در فوریه سال 2004 پرسید، و پاسخ مبارک این بود: «همه حرف هایی که در این زمینه زده می شود، شایعاتی است که برخی روزنامه ها منتشر می کنند، که هدفشان توهین به من (یعنی مبارک پدر) است، در حالی که پسرم در دفتر همان کاری را می کند که فرزند آقای شیراک در دفتر پدرش می کند.»
در آن موقع ژاک شیراک دخترش «کلود» را به عنوان دستیار خود در کاخ ریاست جمهوری به خدمت گرفته بود که در بخش روابط عمومی کار می کرد.
●●●
● و با وجود مخفی کاری بسیاری که حول قضیه موروثی شدن حکومت در مصر وجود داشت، خانواده حاکم در عربستان به طور روشن اهمیت خاصی به این موضوع می دادند، به گونه ای که یکی از امرای بزرگ این کشور در همین رابطه مستقیما از رئیس جمهور پرسید و پاسخی که شنید این بود:
- من موروثی شدن حکومت را برای پسرم نمی خواهم، اولین دلیل آن این است که نمی خواهم پسرم «خرابه» به ارث ببرد.
این پاسخ شنونده را شوکه کرد!!
ادامه دارد...
نظر شما :