ایران در قبال مصر صبر و سیاست به خرج دهد

لزوم پرهیز تهران از موضع گیری های عجولانه

۲۶ تیر ۱۳۹۲ | ۱۶:۲۷ کد : ۱۹۱۸۵۰۷ گفتگو خاورمیانه دموکراسی در سایه ارتش
دکتر داوود هرمیداس باوند، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین المللی در گفتگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به مواضع متناقض ایران در قبال تحولات مصر معتقد است ایران باید از ابتدا با عدم موضع گیری عجولانه و متناقض نسبت به این تحولات صبورانه برخورد می کرد و سیاست صبر و انتظار را در پیش بگیرد.
لزوم پرهیز تهران از موضع گیری های عجولانه

دیپلماسی ایرانی: در حالی که بسیاری، در توصیف جنبش های مردمی جهان عرب از عبارت «بهار عربی» استفاده می کردند، ایران ترجیح داد که این خیزش های مردمی را «بیداری اسلامی» بنامد. پیروزی اسلام گرایان اخوانی در مصر، خوشحالی ایران را در پی داشت و این مسئله را نشانه ای از درستی تعبیر خود گرفت. با این حال، خیلی زود معلوم شد که اسلام گرایان اخوانی آنقدر هم به ایران نزدیک نیستند و اختلافات یکی پس از دیگری خود را نشان دادند. حال دولت اخوانی در پی اعتراضات عمومی در مصر به دست ارتش از قدرت برکنار شده است و اظهارنظرهای برخی از مقامات ایرانی در مورد این واقعه با واکنش تند مصر مواجه شده است و سخنگوی وزارت خارجه مصر برای دومین مرتبه در دو هفته بعد از سقوط مرسی به اظهارات مقامات ایرانی درباره کشورش اعتراض کرد. هرچند وزارت امور خارجه ایران سرنگونی دولت محمد مرسی توسط ارتش مصر را محکوم کرد و برکناری محمد مرسی از قدرت را نگران کننده خوانده و اعلام داشته اند که دست های خارجی در پشت پرده تحولات مصر وجود دارد، با این حال برخی از مقامات ایرانی به انتقاد از رفتارهای مرسی پرداختند. از جمله سید احمد خاتمی، امام جمعه قم گفت که «رییس دولت مصر با اوباما دیدار و مشورت داشته و همین دیدار موجب شده که مردم به خیابان ها بیایند. آن ها با ملتشان خوب تا نکردند و کسانی را که جزو حزبشان نبودند، تنگ نظرانه راندند و با بیش از ۸۰ سال تشکیلات نه به درد دنیای مردم خوردند و نه به درد آخرت آن ها.» علاء الدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز معتقد است اشتباهات مرسی این شرایط را در مصر ایجاد می کند و این که مرسی از تجربیات انقلاب ایران استفاده نکرد و دست به تصفیه عناصر رژیم سابق نزد. آیا ایران در موضع گیری های خود نسبت به تحولات مصر سردرگم و شتابزده عمل کرده است؟ این سوالی است که با دکتر داوود هرمیداس باوند، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین المللی در میان گذاشته ایم که در زیر می خوانید:

ارزیابی شما از موضع گیری ایران در قبال تحولات مصر چیست؟

برای پاسخ به این سوال باید به رویکرد ایران در برابر تحولات جهان عرب اشاره کرد. وقتی بهار عرب به راه افتاد جمهوری اسلامی ایران از این تحولات و جنبش های مردمی استقبال کرد ولی قبل از به نتیجه رسیدن در مورد آن، این ارزیابی شد که این جنبش ها در راستای ارزش های اسلامی و مبتنی بر اسلام خواهی است. در حالی که در واقع هدف این جنبش از نظر بسیاری از مردمی که در آن فعال بودند این بود که حکومت های استبدادی در این کشورها سرنگون شود و خواهان این بودند که آزادی و مردم سالاری و نظام مبتنی بر حقوق بشر و حکومت قانون حاکم شود. در حالی که ایران تصور می کرد که این مردمی که معترض بودند خواهان برقراری نظام های اسلامی در این کشورها هستند. در مقابل بسیاری معتقد بودند که به طور طبیعی وقتی یک نظام استبدادی سرنگون می شود یک نظام سکولار مبتنی بر مردم سالاری حاکم می شود. با این حال وقتی در مصر انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد و مرسی کاندیدای اخوان المسلمین با 51 درصد در انتخابات پیروز شد، این اتفاق تا حدودی اسباب شادی ایران را فراهم کرد و مورد استقبال ایران قرار گرفت و این تحول را در راستای بیداری اسلامی ارزیابی کرد.

 با این حال مسائلی که در سفر مرسی به تهران ایجاد شد تا حدی این تصور اولیه را تغییر داد. مصر به عنوان رئیس سابق جنبش عدم تعهد باید ریاست این جنبش را به ایران می داد و ضروری بود که محمد مرسی رئیس جمهور این کشور در کنفرانس حاضر شود. با این حال این سفر، به یک سفر چند ساعته محدود شد و مرسی از دیدار مقامات عالیه ایران سرباز زد. در عین حال سخنان او در کنفرانس عدم تعهد، چندان مورد خوشایند ایران نبود. مرسی از خلفای اهل سنت به نیکی یاد کرد و از کشتار مردم در سوریه به شدت انتقاد کرد. بدیهی است که این سخنان مورد پسند ایران واقع نشد.

در عین حال ایران طی سالهای اخیر خواهان برقراری رابطه با مصر بوده است. رابطه ایران با مصر در اوایل انقلاب قطع شده بود ولی ایران در سالهای اخیر خواهان بهبود روابط بوده است. این مسئله پس از سقوط مرسی بیشتر در دستور کار ایران قرار گرفت؛ با این حال واکنش مقامات مصری چندان مناسب نبود و از این تمایل ایران استقبال جدی به عمل نیامد. بنابراین موضع گیری های متناقضی که از سوی مقامات دولت مرسی در ارتباط با رابطه با ایران مطرح  شد در نگرش ایران نسبت به مصر تغییراتی ایجاد کرد.

وقتی بحث افزایش اختیارات از سوی مرسی مطرح شد و واکنش مردم مصر را به دنبال داشت ایران واکنش جدی نشان نداد. در نظام های مبتنی بر ارزش های مذهبی داشتن چنین اختیاراتی چندان دور از انتظار نبوده است و شاید به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران چندان با دید منفی با این موضوع مواجه نشد. علاوه بر این برخوردهای خشونت آمیز با قبطی ها و آتش زدن کلیساهای آنها نیز چندان واکنش ایران را در پی نداشت.

اما دو مسئله ایران را نسبت به دولت مرسی دلسرد کرد. موضع گیری دولت مرسی نسبت به سوریه یکی از این مسائل بود. مصر در ابتدا پذیرفت که کمیته ای شامل ایران، مصر، عربستان و ترکیه تشکیل شود ولی عربستان شرکت در جلسات این کمیته را نپذیرفت. با این حال این حرکت به طور کلی از سوی ایران مورد استقبال قرار گرفت ولی موضع گیری بعدی مصر که در تبعیت از ترکیه به تعطیلی سفارت سوریه در مصر انجامد و قطع روابط مصر با سوریه را به دنبال داشت ایران را دلسرد کر. همچنین برخوردهای خشونت آمیز با شیعیان در مصر که کشته شدن آنها را در پی داشت و دولت موضع گیری جدی در این ارتباط نکرد نوعی ناراحتی از دولت مرسی در ایران ایجاد کرد با این حال ایران خواهان برکناری دولت اخوان المسلمین نبود.

وقتی تظاهرات ها علیه مرسی به راه افتاد و در نهایت ارتش در حمایت از این اعتراضات علیه دولت مرسی دست به کودتا زد، جمهوری اسلامی هرچند زیاد از دولت مرسی دل خوشی نداشت ولی در مقام مخالفت با این کودتا برآمد که واکنش نظام جدید و دولت موقت را در پی داشته است.

در این موضع گیری نمی بایست عجولانه واکنش نشان داد و ایران باید صبورانه تر با این تحولات برخورد می کرد.  به نظر من در مسائلی از این دست که سرعت تحولات بسیار زیاد است بهترین سیاست، سیاست صبر و انتظار است

مصر ایران را متهم به دخالت در امور داخلی اش می کند. آیا این مواضع دخالت در امور داخلی مصر محسوب می شود؟

ببینید در مقابل این تحولات بسیاری از کشورها موضع گیری کردند؛ برخی موضع مخالف گرفتند و بعضی با این حرکت موافق کردند. کشورهایی موضع موافق کودتا گرفتند و سریعا به دولت جدید تبریک گفتند خصوصا کشورهای عربی که حتی اعلام کردند که حاضر شده اند که هشت میلیارد دلار هم به دولت کودتا کمک کنند. دولت مصر به این واکنش های موافق اعتراض نمی کند و طبیعی است که به کشورهایی که به این حرکت ارتش اعتراض کرده اند معترض می شودو به نظر می رسد که آنها می خواهند از این مسئله برای تحولات آینده استفاده کنند. در صورتی که اخوان المسلمین با ارتش به تفاهمی نرسد و در انتخابات آینده شرکت نکند ممکن است در آینده به فعالیت های زیرزمینی و خشونت طلبانه روی آورد. اگر چنین شود مصر علاقه مند است که آن را به جمهوری اسلامی منتسب کند بنابراین این زمینه سازی را انجام می دهند. معمولا اینگونه است که اگر به جنبش های داخلی ارتباط با کشورهای خارجی منتسب شود برای دولت حاکم مشروعیت بیشتری برای سرکوب ایجاد خواهد شد. بنابراین این که دولت مصر اعتراض کرده است که این اظهارات ایران دخالت در امورد اخلی است شاید برای مسائل آینده و تلاش برای سرکوب بیشتر اخوان المسلمین باشد. اتفاقی که در مراکش رخ داد و  اعتراضات داخلی این کشور به ایران منسوب شد.

آیا ایران در نوع موضع گیری در قبال تحولات مصر دچار تناقض بوده است؟

بله. به نوعی تناقض هایی در موضع گیری های ایران وجود داشته است. این تناقض هم به پیچیدگی های مسئله مصر مربوط می شود و هم به تفاوت های جهت گیری در قبال دولت مرسی در ایران. به هر حال چنانچه اشاره کردم ایران در بسیاری از موارد از رفتارهای دولت مرسی راضی نبود و لذا برخی از گروهها و افراد در ایران از کنار رفتن دولت مرسی خوشحال شدند. این مسئله در اظهار نظر برخی از مسئولین نیز دیده شد. با این حال ایران به طور کلی از اسلام گرایان دفاع می کند لذا بر اساس ارزشهای اسلامی جمهوری اسلامی، حمایت از سقوط یک دولت اسلام گرا چندان منطقی به نظر نمی رسید. به این دلیل شاهد بودیم که ایران دچار تناقضاتی در موضع گیری در این قبال شد. گاهی در مواضع دیده شد که اقدام ارتش را محکوم کردند و خواستار بازگشت مرسی به قدرت شدند و گاه دیدیدم که گفتند که به خواست مردم مصر احترام می گذارند.

موضع سوریه نیز در ارتباط با تحولات مصر مهم است؛ چرا که سوریه از این کودتا استقبال کرد و بشار اسد با بیان کرد که نظام های مذهبی نمی توانند پایدار باشند اعلام کرد که سقوط مرسی نشانه شکست اسلام سیاسی است. با توجه به این که حزب الله لبنان بر مبانی ارزشی شکل گرفته است و یا جمهوری اسلامی ایران یک نظام مذهبی دارد این بیان بشار اسد از سوی ایران و حزب الله قابل پذیرش نیست. 

تا چه اندازه این رویکرد ایران را درست می دانید؟

به هر حال این رویداد که خیلی سریع پیش آمده است در این موضع گیری نمی بایست عجولانه واکنش نشان داد و ایران باید صبورانه تر با این تحولات برخورد می کرد.  به نظر من در مسائلی از این دست که سرعت تحولات بسیار زیاد است بهترین سیاست، سیاست صبر و انتظار است اگر بخواهید خیلی زود به نتیجه برسید و موضع گیری کنید دچار اشتباه می شوید.  معمولا در این شرایط در دیلپماسی صحیح سیاست صبر و انتظار را در پیش می گیرند که ببینیند تحولات به چه سمت و سویی می رود و چه اتفاقاتی رخ می دهد. چرا که در برخی موارد ممکن است رویدادها تغییر جهت دهند و در این صورت کسانی که زود اعلام موضع کرده اند موضع درستی اتخاذ نکرده اند. لذا به نظر من بهترین سیاستی که ایران باید در قبال تحولات مصر در پیش گیرد  سیاست صبر و انتظار است تا جهت واقعی رویدادها مشخص شود و معلوم شود که آیا روند رو به تثبت شرایط می رود و یا تغییر اوضاع؟

 

سوریه نیز یکی از اولین کشورهایی بود که به موضع گیری در مورد تحولات مصر پرداخت و از برکناری دولت مرسی استقبال کرد. در حالی که ایران متحد استراتژیک ایران محسوب می شود، موضع گیری ایران و سوریه متفاوت به نظر می رسند. چرا اینگونه است؟

اتفاقا موضع سوریه نیز در ارتباط با تحولات مصر مهم است؛ چرا که سوریه از این کودتا استقبال کرد و بشار اسد با بیان کرد که نظام های مذهبی نمی توانند پایدار باشند اعلام کرد که سقوط مرسی نشانه شکست اسلام سیاسی است. با توجه به این که حزب الله لبنان بر مبانی ارزشی شکل گرفته است و یا جمهوری اسلامی ایران یک نظام مذهبی دارد این بیان بشار اسد از سوی ایران و حزب الله قابل پذیرش نیست. اما مشخص است که دولت بشار اسد با سقوط دولت مرسی احساس می کند یکی از دشمنانش کم شده است. به هر حال هرچند واکنش خاصی از سوی ایران و حزب الله به اظهارات نشان داده نشد ولی این نوع بیان مواضع چندان هم خوشایند ایران نبوده است.  

در نهایت به نظر شما اتفاقات اخیر مصر تا چه اندازه در راستای منافع ملی ایران بوده است؟

ببینید وقتی پای ارزش های مذهبی به میان می آید امکان اختلافات پیش می آید. به هر حال در سالهای اخیر نزاع شیعه و سنی در منطقه رو به تزاید بوده است و دولت مرسی هم به این مسئله دامن زد. بنابراین شاید یک دولت سکولار مبتنی بر ارزشهای دموکراتیک و فارغ از نگرش های بحث برانگیز مذهبی بیشتر بتواند با ایران همکاری کند.

هرچند باید یادآور شد که جامعه مصر در یک سال اخیر و پس از انتخابات مصر دچار نوع دوگانگی شده  است. بخشی از مردم خواهان پیگیری ارزش های مذهبی در مصر هستند و برخی حامی ارزش های آزادی خواهانه. این مسئله را پس از برکناری مرسی می بینیم. حامیان اخوان المسلمین از این مسئله ناراضیند و به آن معترضند در حالی که بخشی از  مردم مصر به دلایل خاص خود از این اتفاق خوشحالند و امیدوارند که  یک نظام سکولاری حاکم شود. به شرطی که اختلافات بیشتر نشود و دولت مصر بتواند مکانیزم های مدرن را پیاده کند و انتخاباتی برگزار شود به نظر می رسد که شرایط رو به آرامش برود. البته نباید فراموش کرد که وقتی شما معتقد به یک فرایند دموکراتیک هستید باید نتایج آن را نیز بپذیرید بد یا خوب. پیروزی مرسی در یک پروسه انتخابات آزاد بوده است. به این دلیل که اخوان المسلمین دارای تشکیلات سازمان یافته ای بوده است. این هم به این مسئله باز می گردد که این گروه حتی در زمان حسنی مبارک هم امکان فعالیت داشت و به عنوان مثال 80 نماینده در پارلمان مصر داشت در حالی که مثلا حزب وفد و دیگران فاقد این امکان بودند. درست است که نیروهای غیر از اخوان المسلمین با هم ائتلافی انجام داده بودند ولی این ائتلاف فاقد نظام و سازماندهی کافی برای بسیج نیروهای حامی بود. در حالی که اخوان المسلمین دارای این شبکه گسترده بود و موفق شد که با استفاده از این شبکه بر موج پس از انقلاب مصر سوار شود و قدرت را در دست بگیرد. با این حال امیدوارم که حاصر تحولات کنونی مصر بازگشت به ارزشهای دموکراتیک باشد و انتظاری که مردم مصر از بهار عرب داشته اند محقق شود .

تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/16

انتشار اولیه: شنبه 22 تیر 1392/ باز انتشار: چهارشنبه 26 تیر 1392

کلید واژه ها: مصر مرسی اخوان المسلمین داود هرمیداس باوند


نظر شما :