آوارگانی که خواب وطن را می بینند
مردمان ناکجاآباد
دیپلماسی ایرانی: مویسس سامان (Moises Saman) عکاس اهل پرو مستقر در قاهره اخیرا تعدادی از عکس های خود از آوارگان سوری را در تایم منتشر کرده است.آنچه در زیر می خوانید توضیحاتی است به زبان عکاس در خصوص حال وهوای عکاسی در روزهای جنگ:
جنگی دیگر و بحران پناهندگی دیگر. این رخداد برای من که سالها در مناطق درگیری حضور داشته ام بسیار آشنا به نظر می رسد. در کمپ پناهندگان سوری در اردن هستم، می توانم در زمان به عقب برگردم و صحنه های مشابهی را که در آلبانی، هائیتی، افغانستان و کنگو شاهد آن بودم را به یاد آورم. این مکان های وحشتناک بوی مشترکی دارند – ترکیبی از بوی غبار، عرق و دم شده چای – که با صدای دلسرد کننده ای که از برخورد باد با خیمه ها در فضا پیچیده همراه می شود. نسخه کمی متفاوت از قتل عام، اعدام، تجاوز، پاکسازی مذهبی، فرار و بقا.
روزهایی را به یاد میاورم که در ابتدای سال 2012 عکاسی از آوارگان سوری را آغاز کردم. در سرمای یک شب زمستانی زوج جوانی را دیدم که در قایقی که انها را مخفیانه از حلب به ترکیه می آورد به دوردست خیره شده و دختر خردسال خود را در آغوش کشیده بودند . از آن زمان تاکنون بیش از یک و نیم میلیون سوری آواره شده اند. سوری هایی که کشور خود را ترک می کنند و درهرکجا که بتوانند مامنی برای خود درست می کنند. پناهگاهی که می تواند آپارلمانی محقر در امان باشد یا چادری در مرز عراق یا ترکیه.
با تطویل جنگ ، برخی از این کمپ های موقت جای خود را به خانه هایی دایمی تر می دهند. بناهای سیمانی یا کانکس هایی که جای چادرهای پلاستیکی را می گیرند. این تصاویر را پیش از این نیز در فلسطین یا لبنان به چشم دیده بودم. با گذشت زمان روحیه آوارگان نیز خشن تر می شود. اگر در روزهای ابتدایی این سرنوشت جدید به سراغ آنها بروید با صبر و حوصله از این تجربه سخن می گویند اما با مرور زمان سکوت، خشم و استیصال جای آن امیدواری اولیه به بازگشت به وطن را می گیرد.
نظر شما :