پنجاه و هشتمین بخش از کتاب جدید هیکل درباره مبارک

ماجرای صندوق 450 میلیون دلاری چه بود؟

۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۲ | ۲۳:۲۴ کد : ۱۹۱۵۶۸۱ اخبار اصلی خاورمیانه
آخرین باری که حسین سالم در عرصه سیاسی مصر دیده شد چند روز قبل از انقلاب 25 ژانویه بود که سوار هواپیمای اختصاصی اش در فرودگاه شرم الشیخ شد و کشور را ترک کرد، همراه او مجموعه ای از صندوق ها حاوی 450 میلیون دلار وجه نقد که جدیدا به دست آورده بود، بودند.
ماجرای صندوق 450 میلیون دلاری چه بود؟

دیپلماسی ایرانی: محمد حسنین هیکل، روزنامه نگار مشهور مصری و جهان عرب به تازگی کتابی را با عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" به رشته تحریر در آورده است که در آن به زندگی سیاسی مبارک و چگونگی رسیدنش به قدرت، تداوم ریاست جمهوری اش تا تظاهرات میدان التحریر و سرنگونی او می پردازد. همان طور که از عنوان کتاب پیدا است، دوران حکومت مبارک و زمانه ای که باعث شد او به قدرت برسد و از تریبون های سخنرانی به ریاست جمهوری منصوب شود تا میدان التحریر که در حقیقت انقلابی علیه او را شکل داد، موضوع اصلی این کتاب است.

روزنامه الشروق مصر روزهای پنج شنبه و روزنامه السفیر لبنان روزهای دوشنبه هر هفته با هماهنگی هیکل هر بخش این کتاب را منتشر کرده اند. دیپلماسی ایرانی نیز در نظر دارد هر هفته در روزهای جمعه به طور مرتب همه بخش های این کتاب را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان قرار دهد. هیکل برای این کتاب خود ملاحظه و مقدمه ای نوشته است که ما نیز در دیپلماسی ایرانی عینا آنها را منتشر کردیم.

تا کنون پنجاه و هفت بخش از این کتاب در اختیار خوانندگان قرار گرفته است که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند، اکنون پنجاه و هشتمین بخش از کتاب هیکل تحت عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" در اختیارتان قرار می گیرد:

شوکه شدم وقتی که از من پرسید: تو مخالف مسلح ساختن مجاهدین در افغانستان هستی؟!!

گفتم که من نمی خواهم وارد بحث بر سر موضوعاتی شویم که می توانیم تا صبح «غرق» صحبت درباره آنها شویم!!

گفت: «می دانم که تو به سیاست اهمیت می دهی» و سپس گفت که من به اندازه کافی «مبارک» را نمی شناسم و او نمی خواهد به کسی ستم کند، و این هیچ عیب نیست که این مرد بر اساس وظیفه اش هر لحظه که خواست به موضوع سلاح نزدیک شود. شاید این مساله برایش خطرناک باشد اما وقتی که خدمتش در نیروی هوایی را به پایان رساند، خودش هم نمی دانست که پرزیدنت سادات او را به عنوان معاونش انتخاب خواهد کرد، و طبیعی است که این مرد به فکر آینده و آینده بچه هایش باشد و به دنبال انتخاب هایی برود که برایش مناسب باشند، برای این که او داشت وارد دوران پنجاه سالگی اش می شد. و من چیزی را از کسی قطع نمی کنم، اما می بینم که این مرد نزدیک به موضوع سلاح برای کشورهای عربی بود، و من به تو می گویم که شاید – شاید برایش خطر داشت که در برخی موارد با همکارانش شریک شود – من می گویم شاید نخواهم چیزی را از کسی قطع کنم – این تنها چیزی است که می توانم بگویم – و بیشتر از این چیزی نمی گویم!»

و روشن بود که به نقطه ای رسید که دیگر نمی توانست از آن بیشتر جلو برود.

صحبت به فروش گاز به اسرائیل رسید و توافق نامه های بزرگی که بر سر آن منعقد شدند در حالی که خط لوله های نفت بر خلاف مسیرشان از سینا عبور نکردند. حسین سالم گفت: «قراردادهای گاز برای اسرائیل بستم، گاز در مصر به وفور یافت می شود و می توانیم آن را صادر کنیم.»

از قیمت ها پرسیدم و از جوابی که داد شگفت زده شدم:

«با اسرائیل قرارداد بستم برای این که مصالح سیاسی ای در آن وجود داشت که بزرگ تر از من است، اما درباره صادرات گاز به اسپانیا، برای این بود که به من گذرنامه اسپانیایی دادند و از من خانواده ام استقبال کردند و واقعا ما را مورد لطف قرار دادند، و لازم بود که جواب خوبی های آنها را به خوبی بدهم.»!!

●●●

 آخرین باری که حسین سالم در عرصه سیاسی مصر دیده شد چند روز قبل از انقلاب 25 ژانویه بود که سوار هواپیمای اختصاصی اش در فرودگاه شرم الشیخ شد و کشور را ترک کرد، همراه او مجموعه ای از صندوق ها حاوی 450 میلیون دلار وجه نقد که جدیدا به دست آورده بود، بودند که همچنان در همان صندوقی که توسط بانک مرکزی اروپا تبدیل و بسته بندی شده بود، قرار داشتند. هواپیمای حسین سالم در فرودگاه ابوظبی فرود آمد، هنگامی که مامور فرودگاه این صندوق ها را دید فورا فهمید که حاوی اسکناس هستند و به سرعت به اطلاع مقام های مسئول در ابوظبی رساند، تصمیم بر آن شد که فورا با فرودگاه قاهره تماس گرفته شود و در این باره موضوع پرسیده شود، مبارک شبه عزل شده در شرم الشیخ بود، اما هنوز از قدرت کنار نرفته بود، تماس با معاون جدیدش عمر سلیمان انجام شد، معاون نیز از مقامات اماراتی خواست که او را رها کنند، تا کنون هیچ جنجالی بر سر این موضوع نشده است، برای این که اوضاع حساس است. برخی از مسئولان در امارات از شخصیت های مصری درباره این که چگونه می توانند با این موضوع برخورد کنند، پرسیدند، از جمله از معاون نخست وزیر سابق و وزیر صنعت و بازرگانی مصر آقای «رشید محمد رشید»، توصیه آنها و دیگران این بود که مبلغ به طور موقت در بانک امارات نگهداری شود و سپس با مقام های مصری تماس گرفته شود تا درباره اصل موضوع صحبت شود و این که چگونه با آن برخورد کنند.

من، خودم از مهندس «رشید محمد رشید» درباره صحت این موضوع وقتی در یکی از پایتخت های اروپایی او را دیدم، پرسیدم، او از من خواست «که همچنان از این موضوع دور باشم» برای این که به اندازه کافی مشکلات دارد، و بهتر است درباره موضوعات دیگر صحبت کنم، و این مهمترین قصه ای است که در روزهای آخر مبارک در مصر وجود داشت، و با حفظ امانت بدون این که از آن مرد اجازه گرفته باشم در این جا این موضوع را مطرح کردم، وقتی که او را دیدم نمی توانستم درباره این موضوع بنویسم برای همین از او چیزی نپرسیدم.

به هر حال در حال حاضر روزها و هفته ها و ماه ها گذشته اند و اخبار بسیاری در روزنامه های مصر و خارج از آن در این زمینه منتشر شدند، اما همچنان سرنوشت صندوق های 450 میلیون دلار پوشیده ماند، صاحب حقیقی آن که بود؟! چه اتفاقی بر سر آنها افتاد؟ و سوال های بسیاری که تا بی نهایت ادامه دارند.

ادامه دارد...

کلید واژه ها: محمد حسنین هیکل


نظر شما :