قاهره و دو راهی تهران یا اعراب
یا مقابل ایران بایستید یا کنار آن
دیپلماسی ایرانی: 17 نفر از اندیشمندان ایرانی که از نزدیکان به نظام جمهوری اسلامی ایران هستند، نامه ای به محمد مرسی، رئیس جمهوری مصر نوشتند و از او خواستند که به خط تهران بیاید و از تجربیات اسلامی ایران به عنوان الگو استفاده کند. روزنامه الشرق الاوسط گزارش داد که این نامه را سازمان امنیت مصر به دست محمد مرسی، رئیس جمهوری مصر رسانده است.
به گفته برخی منابع آگاه کسانی که در درون نهادهای امنیتی مصر هستند بر سر عادی سازی روابط میان ایران و مصر سنگ اندازی می کنند. به اعتقاد آنها هزینه عادی سازی روابط مصر با ایران بیشتر از دستاوردهای آن است. آنها همچنین معتقدند که از سرگیری روابط با ایران باعث خواهد کاهش روابط مصر با ایالات متحده و هم پیمانان عرب خواهد شد. برای همین است که محمد مرسی، رئیس جمهوری مصر تا کنون اقدام عملی برای عادی سازی روابط با ایران نکرده است.
نامه ایران به دولت مصر نشان می دهد که مساله بسیار فراتر از حد یک تلاش دیپلماتیک است. هدف این است که ایران انقلابی رسما به یکی از کشورهای تاثیرگذار در نقشه خاورمیانه بعد از انقلاب های عربی تبدیل شود. به ویژه که تحولات جاری در سوریه نیز مطرح است و این مساله ایران را بر آن می دارد که بیش از پیش به فکر نفوذ و همراه ساختن مصر با خود باشد.
اما این نامه پیام دیگری نیز دارد، با این نامه تهران این پیام را به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و عربستان برساند که ایران همه تلاش خود را می کند و از همه قدرت و توان خود استفاده می کند تا بتواند در منطقه و آینده آن نفوذ کند و قدرتی فراتر از محیط پیرامونی خود باشد. یعنی می خواهد بگوید که قدرتش محدود به عراق و سوریه و لبنان نیست بلکه تلاش دارد تا دامنه این قدرت را به فراتر از این محیط برساند.
این در حالی است که ایران خود را برای سال 2014 زمانی که نیروهای امریکایی از افغانستان عقب نشینی می کنند نیز آماده می کند. افغانستان همواره محل نفوذ سیاسی پاکستان، عربستان و ایران بوده است و تجربه ثابت کرده که در این میدان ایران همواره دست برتر را داشته و نفوذش نسبت به دیگران در این کشور از همه بیشتر است.
در این میان دو چیز ایران را نگران می کند. اولی عراق که اعتراض های مناطق سنی نشین و قبایل سنی دولت شیعی نوری مالکی را مورد تهدید قرار داده است، مالکی هم پیمان ایران است و تهران از او حمایت می کند، دومی سوریه و لبنان. بحران سوریه برای ایران بحرانی جدی است، سوریه متحد استراتژیک ایران است و تهران به هیچ وجه اجازه نمی دهد که مهمترین مسیر حفظ قدرتش در خاورمیانه عربی از دست برود.
از نگاه ایران، سوریه و لبنان را باید در قالب یک پرونده دید، هر دوی در کنار هم محل نفوذ ایران در منطقه محسوب می شوند. جایی که به جبهه نبرد عربستان و قطر با ایران نیز تبدیل شده است. هر دوی آنها از نیروهای مسلح مخالف اسد حمایت می کنند و ایران نیز به حمایت از اسد به نوعی در جنگ غیر مستقیم با آنها به سر می برد. در این درگیری خواه ناخواه لبنان نیز درگیر می شود. نیروهای مخالف اسد نبرد خود را به مرزهای سوریه و لبنان کشانده اند و این مساله باعث می شود تا ارتش لبنان در کنار حزب الله ناچار به دفاع از خود بر آیند. مخالفان اسد تلاش می کنند تا نبرد خود را به اردوگاه های فلسطینیان بکشانند. از آن جا که حزب الله یک جریان شیعی است و مخالفان اسد را عموما سنیان تشکیل می دهند، این مساله نبرد را به جنگ شیعه و سنی تبدیل می کند. از سوی دیگر وقتی که پای فلسطینیان به میان می آید، مصر نیز به سنت دیرینه همیشگی خود مجبور است که دخالت کند و وقتی که کار به این مرحله می رسد، لاجرم ایران و مصر باید رو به روی هم بایستند، یا مذاکره کنند یا راه تخاصم را پیش ببرند.
این در حالی است که لبنان خود را برای انتخابات مجلس آماده می کند که این انتخابات اهمیتی بسیار برای ایران و حزب الله که خواهان اکثریت در پارلمان هستند تا جایگاه خود را در منطقه مستحکم کنند، دارد. در صورتی که بحران عراق نیز در پی انتخابات این کشور به پایان برسد ایران راحت تر می تواند با مصر با مذاکره بنشیند. آن گاه شاید مصر بپذیرد که چاره ای جز دوستی و نزدیکی با ایران ندارد. مصری که از قدیم الایام روابطی سیاسی و اجتماعی نزدیکی با لبنان داشته است.
منبع: القدس العربی/ تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :