اتحادیه اروپا و نسخه جدیدی که برای سوریه پیچیده شد
احتیاط غرب در اصرار بر برکناری بشار اسد
دیپلماسی ایرانی: آنچه که در صحنه سیاست خارجی کشورهای اروپایی دیده می شود تغییر مواضع نیست، بلکه تغییر تاکتیک ها و تکنیک های عملیاتی ناشی از بازخوردهای برگرفته از بافت متن کشور هدف یعنی سوریه است. من به هیچ وجه بر این باور نیستم که امریکا و اتحادیه اروپا مواضع خود را در باب سوریه تغییر داده اند. اگر بپذیریم که استراتژی های عملیاتی محصول سیاست های کلان، سیاست های کلان محصول دکترین ها و دکترین ها برگرفته از آیین ها یا پارادایم ها هستند، نه امریکا و نه اروپا در سطح پاراردیمی و آیینی و نه در سطح دکترین و نه در سطح سیاست های کلان و در نهایت در سطح استراتژی های آنها نسبت به سوریه تغییری به وجود نیامده است. اما درسطح تاکتیک و تکنیک بر مبنای خروجی های عینی که از محیط عملیاتی سوریه دارند، بر آن شده اند که عقب نشینی های تاکتیکی و روش های تکنیک خاصی را مناسب و متناسب با اهداف خود دنبال کنند. اگر این نظریه مینز برگ را در باب استراتژی بپذیریم که استراتژی هم طرح، هم فریب، هم الگوست و هم موقعیت و هم نگرش، اروپایی ها و امریکایی ها بر اساس بافت موقعیتی ناشی از عمل و اقدام در سوریه به این نتیجه رسیدند که باید استراتژی های فریب محورانه خود را تغییر تا به دستاوردهای تعریف شده خود در محیط عملیاتی سوریه دست یابند. سوریه امروز نقطه گرهی خاورمیانه و خاورمیانه گرانیگاه اصلی نظم آینده جهانی است.
از این رو غرب تلاش دارد تا در سوریه با توجه به مقاومت های موجود از سوی دولت بشار اسد و حمایت های انجام یافته از سوی کشورهایی چون ایران و روسیه از یک سو و از سوی دیگر بافت نامطمئن گذر از دوران پسا بشار اسدی به دولت پسابشار اسدی به صورت تاکتیکی عقب نشینی را انجام دهد که بتواند :
1. از یک سو به خرید زمان در ارتباط با شناسایی یک دولت مطلوب پسا بشار اسدی دست یابند
2. نیروهای ارتش سوریه و نیروی مخالفین و معارضینی که رویکردهای رادیکالیستی دارند و در یک سو القاعده و از سوی دیگر ارتش سوریه با هزینه های غیرغربی در محیط عملیاتی سوریه همدیگر را قلع و قمع کنند.
3. بحران سوریه توجه ها را از بحران اسرائیل به سوریه معطوف و زمینه های فشارهای بین المللی بر کنشگران صحنه خاورمیانه در راستای منافع غرب را مدیریت کنند. این پرونده بحران سوریه بر روی پرونده کهن خاورمیانه یعنی صلح اعراب و اسرائیل اثر می گذارد و غرب به سرکردگی امریکا می تواند نتانیاهوی رادیکال را کنترل کند و نه می تواند بر پرونده هسته ای ایران اثر بگذارد. بنابراین در طیف گسترده ای از تاثیرگذاری بحران سوریه می تواند مدیریت شود.
در ضمن باید اذعان کرد که حمایت ایران و روسیه از بشار اسد تا حدود زیادی چالش برانگیزانه در برابر غرب قد برافراشته است و موجب شده تا غرب در کنار شاخص های دیگر با بزرگنمایی بحران سوریه و کمک های ایران و روسیه به سوریه جنگ روانی را علیه این کشورها به ویژه ایران در جهان عرب مدیریت کند و این روزها سخن از آتش زدن پرچم ایران در برخی از کشورهای عربی صحبت می شود. در عین حال غرب نگران آن است که دولت پسابشار اسدی به واسطه شاخصه های پیش گفته دولتی ضدغربی تر از دولت بشار اسد باشد و بنابراین این زمان خریدن بر اساس این چارچوب ها در حال عملیاتی شدن و بالتبع آن تغییر در سطح تاکتیک ها، تکنیک ها و بازتاب این تغییرات در استراتژی غرب در باب بحران سوریه به معنای استراتژی فریب و استراتژی موقعیت است.
ادامه تحریم ها علیه سوریه
تحریم ها علیه دولت سوریه ادامه پیدا خواهد کرد. اما به نسبت بسیار کمتر غرب در باب تجهیز تسلیحاتی سوریه به مخالفین دولت سوریه با احتیاط بیشتری وارد عمل خواهد شد. نگرانی ناشی از بافت موقعیتی و آینده سوریه بعد از دولت بشار اسد ایجاب می کند که غرب با احتیاط بیشتری وارد عمل شود. از زمانی که القاعده در قالب های متفاوت در تحرکات معارضین سوریه به صورت برجسته و آشکارتر وارد عمل شده است تردید غرب در سرعت بخشی به دستیابی به یک دولت پس از بشار اسدی بیشتر شده است. بارها یادآوری کرده ام که دوران پس از بشار اسد آغاز شده حتی اگر بشار اسد بماند، چراکه سوریه آینده نمی تواند به وضعیت سابق خود در گذشته به راحتی بازگردد. اما تاسیس دولت پسابشاراسدی نیازمند حداقل های اطمینان در این زمینه است.
حمله نظامی سوریه به ترکیه یا بالعکس
درگیری نظامی آخرین گام عملیاتی است. برای درگیری نظامی به صورت یک توان استراتژیک پس از تهدید در به کار بردن قدرت نظامی تعریف می شود.چراکه غرب در جبهه بندی توان نظامی در برابر کشور هدفش یعنی سوریه خود را در دست بالا ارزیابی می کند. اما در عین حال هزینه های کاربرد قدرت نظامی علیه سوریه را متناسب با بافت موقعیت موجود عقلانی نمی داند. از این رو حمله نظامی در آخرین مرحله مد نظر است.
در حالیکه دولت سوریه به حمله نظامی احتمالی به کشوری مانند ترکیه در مقام فرض می تواند به عنوان یک گریزگاه جهت برهم زدن قاعده بازی به نفع خود استفاده کند و در عین حال دست بردن به این ابزار گریز از بافت موقعیتی و تحمیلات ناشی از آن در دولت سوریه و حامیانش امری بسیار مخاطره انگیز است، چراکه آغازگری تحرک نظامی را در مسیر تحرک دولت سوریه تعریف پذیر می کند. از این رو به نظر می رسد استفاده این ابزار برای گریز از تحمیلات موجود چندان شایسته نخواهد بود و دولت سوریه نیز به این آسانی دستبه چنین اقدامی نخواهد زد. من بر این باورم که نصب سپر دفاع موشکی در ترکیه اهدافی بالاتر از سوریه را مد نظر قرار داده است./14
نظر شما :