انتخابات و صدایی جدید زیر پوست تلاویو

۰۴ بهمن ۱۳۹۱ | ۱۵:۵۱ کد : ۱۹۱۱۹۳۱ نگاه ایرانی خاورمیانه
یادداشتی از داوود هرمیداس باوند، تحلیلگر مسائل بین المللی برای دیپلماسی ایرانی با محوریت نتایج انتخابات رژیم صهیونیستی
انتخابات و صدایی جدید زیر پوست تلاویو

دیپلماسی ایرانی: با به پایان رسیدن انتخابات پارلمانی اسرائیل برای نوزدهمین دوره «کنست»، نتایج اولیه منتشر شده از این انتخابات  نشان می دهد که اگرچه به طور کلی راستگرایان و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این کشور و حزب لیکود تضعیف شده اند و اختلاف جناح چپ میانه با راست گرایان کاهش یافته است، ولی آنها همچنان دست بالا را در فضای سیاسی این کشور دارند و نتانیاهو می تواند با ائتلاف با دیگر گروهها دست به تشکیل دولت بزند. بنابراین همچنان باید شاهد حضور راست گرایی در سیاست اسرائیل باشیم. حال این راست گرایی دارای چه مختصات و مشخصاتی است؟

راست گرایان در اسرائیل رسالت خود را تحقق آنچه که خواست های تاریخی مردم اسرائیل می خوانند، می دانند. یعنی آنها به دنبال تحقق سرزمین واحد اسرائیل از منظر جغرافیایی هستد. نگرش و منطق آنها در این مسیر نیز سخت افزاری است. بنابراین شعارهایی که حزب لیکود یا احزاب دست راست دیگر مثل لیبرمن در انتخابات مطرح می کنند شعارهای سرزمینی است. آنچه برای آنها اهمیت دارد این است که اولا معتقند سرزمین هایی که تاکنون تصرف کرده اند باید در اختیار اسرائیل بماند و فلسطینی ها نباید مدعی آن شوند. یعنی راست گرایان اسرائیلی به طور کلی معتقدند اراضی که قبل از 68 جزو سرزمینهای اسرائیلی بوده و امروز به تصرف اسرائیل در آمده بخشی از خاک اسرائیل است و بنابراین باید مرزهای جدیدی ترسیم شود. این خواست آنها تاکنون مورد تایید ضمنی روسای جمهور آمریکا بوده است.

علاوه بر این راست گرایان با بازگشت 5 میلیون آواره فلسطینی به به سرزمین های مادریشان از جمله خاک اسرائیل مخالف هستند و تاکنون در این مورد ایستادگی کرده اند. نکته دیگر در مورد گسترش شهرک های اسرائیل نیشین است. راست گرایان اسرائیل از سال 1973 به ایده شهرک سازی و اسکان یهودیان در مناطق مختلفی توجه کردند که آنها را جزء اسرائیل یکپارچه می دانستد. با افزایش شهرک سازی ها در سالهای اخیر تعداد ساکنان شهرک نشینان در اراضی اشغالی از مرز 500 هزار نفر فراتر رفته اند و در حال حاضر این مسئله به مهم ترین مانع مذاکرات اسرائیل و فلسطینی ها تبدیل شده است. محمود عباس و فلسطینی ها هرگونه مذاکره با اسرائیل پیش از توقف شهرک سازی ها را غیر ممکن می دانند و اسرائیل نیز بر تداوم شهرک سازی اصرار دارد.  

مسئله دیگری که از نظر راست گرایان حائز اهمیت است امنیت اسرائیل است. آنها این مسئله را به خصوص در مورد وضعیت فلسطینی ها در نظر می گیرند و معتقدند که حتی اگر قرار است یک کشور مستقل فلسطینی تشکیل شود فقط باید دارای پلیس باشد و دارای ارتش ملی نباشد. همانند آنچه که بعد از جنگ جهانی دوم در مورد آلمان و ژاپن مطرح شد و آلمان ارتش ملی ندارد و فقط دارای واحد های نظامی تحت اختیار ناتوست. ژاپن هم فاقد ارتش ملی است. راست گرایان معتقدند که سرزمین های فلسطینی هم باید فاقد تجهزیات و امکانات نظامی به صورت ارتش باشد. بنابراین اسرائیل از منظر حفظ امنیت خود معتقد است این حق و صلاحیت را باید داشته باشد که درصورتی که احساس تهدید امنیتی بکند در این مناطق دخالت نظامی داشته باشد. اتفاقی که چند ماه پیش رخ داد و به بحران 9 روزه غزه معروف شد بر اساس این استدلال بود که اسرائیل از انباشت موشک ها در غزه احساس ناامنی می کرد و به این منطقه حمله کرد و این تجهیزات را منهدم کرد.

نکته دیگری که راست گرایان اسرائیلی مورد توجه قرار می دهند این است که ضمن این که آمریکا باید پشتوانه استراتژیک اسرائیل باشد، در عین حال اسرائیل باید آزادی عمل خود را هم داشته باشد. یعنی اسرائیل در سیاست های خود نباید دنباله روی آمریکا باشد و در مقابل آمریکا تضمین کننده امنیت اسرائیل و حامی سیاست ها و خط مشی های اسرائیل باشد. این رویکرد راست گرایان اسرائیلی برای برخی از روسای جمهور آمریکا به صورت تلویحی مسئله بوده است؛ هرچند که نمی توانند این مسئله را در جامعه آمریکا باز کنند، ولی روسای جمهوری مثل جیمی کارتر یا بیل کلینتون پس از پایان دوران ریاست جمهوری خود به این نکته اشاره کردند. خصوصا کارتر بارها در این مورد صحبت کرده است که آمریکا دارای تعهدات ارزشی در دنیا است و اگر بخواهد صد در صد دنباله رو نظرات توسعه طلبانه اسرائیل باشد دچار خدشه های اساسی در ارزشهای مورد ادعای خود خواهد شد.

راست گرایان برای پیشبرد این اهداف خود سه تاکتیک را مد نظر قرار می دهند.

اولین تاکتیکی که آنها مورد استفاده قرار می دهند چیزی است که به سلامیک تاکتیک (Salami tactics)  معروف است. معنای این تاکتیک این است که هر تفاهمی که قرار است صورت می گیرد باید خرد شود و در هر جزء آن وارد بحث و گفتگو می شوند.

با وجود حضور گرایشهای راست گرایانه و افراطی، گروههایی هم هستند که خواهان صلح پایدار در اسرائیل هستند و معتقدند که اسرائیل باید با فلسطینیها توافق کند. ولی این گروهها تاکنون موفق به کسب جایگاه تصمیم گیری جدی در سیاست اسرائیل نشده اند. حتی اسحاق رابین هم که در این راه گام هایی برداشت ترور شد و استراتژی و خط مشی او بایگانی شد. بنابراین تضعیف حزب لیکود و حزب «اسرائیل خانه ماست» به رهبری آویگدور لیبرمن که متحد اصلی حزب لیکود بود، حاکی از این است که تحولات اخیر در منطقه بر اسرائیل نیز تاثیرگذار بوده است.

رویکرد دوم راست گرایان  این است که هرچند احزاب اسرائیلی با هم دیگر دارای مشترک نظر هستند ولی هر تفاهم یا توافقی که حزب یا گروهی می کند به محض این که حزب بعدی می آید آن توافق و تفاهم ها را نادیده می گیرد. این به صورت دوره ای تکرار می شود. آنها از این وضعیت که توافقی با فسطینی ها صورت نگیرد ناراحت نیستند و بنابراین مداوم توافق های صورت گرفته را نادیده می گیرند و زیر پا می گذارند.  شارون معتقد بود که گفتگوها با فلسطینی ها می تواند تا هزار سال ادامه یابد. چرا که آنها از وضع  موجود ناراحت نیستند و به دنبال استمرار آن به اشکال مختلف هستند.

آنها در رویکردهای کلی در مقابل فلسطینی ها هم با یکدیگر توافق نظر دارند. به این دلیل شما می بینید که حزب کارگر که ظاهرا حزب لیبرال است وقتی به ائتلاف با لیکود اقدام می کند مثل وزیر دفاع، همان خط مشی افراطی لیکود را در پیش می گیرد و با آن همسو می شود.

بنابراین در نگاه کلی باید گفت شعارهای حزب راست این است در راستای حفظ امنیت و منافع اسرائیل از مبنای قدرت برخورد کنند و اجازه ندهد که آسیب پذیری اسرائیل از نظر کشورهای هم سایه مشهود شود. به این دلیل همواره در نبردها و نزاع هایی که در می گیرد  تلفات خود را بسیار کمتر از آنچنانی که هست نشان می دهد؛ چرا که می خواهند قدرت خود و آسیب ناپذیری اسرائیل و توانایی پاسخگویی سریع و شدید هر حمله ای به اسرائیل را نشان دهند.  

با این وجود تضعیف راست گرایان در انتخابات اخیر اسرائیل معانی مهمی دارد. اول این که در سالهای اخیر مشکلات اقتصادی و معیشتی که در اسرائیل وجود دارد نارضایتی های عمومی را در این کشور از عملکرد دولت های راست گرا ایجاد کرده است.

علاوه بر این با وجود حضور گرایشهای راست گرایانه و افراطی، گروههایی هم هستند که خواهان صلح پایدار در اسرائیل هستند و معتقدند که اسرائیل باید با فلسطینیها توافق کند. ولی این گروهها تاکنون موفق به کسب جایگاه تصمیم گیری جدی در سیاست اسرائیل نشده اند. حتی اسحاق رابین هم که در این راه گام هایی برداشت ترور شد و استراتژی و خط مشی او بایگانی شد. بنابراین تضعیف حزب لیکود و حزب «اسرائیل خانه ماست» به رهبری آویگدور لیبرمن که متحد اصلی حزب لیکود بود، حاکی از این است که تحولات اخیر در منطقه بر اسرائیل نیز تاثیرگذار بوده است. این تحول نشان می دهد که وضع موجود و غلبه رویکردهای افراطی در منطقه نمی تواند پایدار باشد و اسرائیل نیز باید همانند دیگر کشورهای منطقه که رو به سمت اعتدال و میانه روی می روند، باید با منطق جدید در جهان سازگار و همسو شود.  اسرائیل باید بپذیرد که شبکه ای به نام ترورزیم واقعیتی است که  مولود رفتارهای افراطی راست گرایان اسرائیلی است و به این دلیل باید با توجه به تحولات جهانی و منطقه به جای تاکید همیشگی بر استفاده از قدرت لخت نظامی و سخت افزاری به صلح واقعی در منطقه به خصوص با فلسطینی ها بیندیشد. تضعیف راست گرایان در اسرائیل می تواند به این معنا باشد که زیرپوست جامعه اسرائیلی همانند دیگر جوامع منطقه تحولاتی در حال وقوع است که در آینده سیاست مداران اسرائیلی را محکوم به تعدیل نگرش ها و سیاست های تند و افراطی سنتی خود می کند. /16

کلید واژه ها: رژیم صهیونیستی ایران و اسرائیل داود هرمیداس باوند


نظر شما :