توصیه یک روزنامه عمانی به اردن:
پیشنهاد ایران را جدی بگیرید
ديپلماسي ايراني: پيشنهاد سخاوتمندانه سفير ايران در اردن بازتابهاي گستردهاي را در رسانههاي عربي داشته است. روشن است كه بازتاب اين اظهارات نزد خود اردنيها و رسانههايشان بسيار بيشتر از رسانههاي عربي ديگر باشد. پيشنهادي كه به نظر ميرسد بيش از هر زماني اردنيها را به فكر فرو برده و باعث شده است تا با جديت به اين پيشنهاد فكر كنند. در عين حال بسياري نيز اين پيشنهاد را هشداري به اعراب دانستهاند و گفتهاند كه در برابر اين اظهارات مقامهاي ايراني كه بسيار روشن است براي گسترش نفوذ خود در منطقه صورت ميگيرد، اعراب همچنان دست بسته نشستهاند.
روزنامه عماني الشبابيه در يادداشتي به قلم خالد الحروب به اين موضوع پرداخته و مينويسد: ايران به اردني كه در تنگناي شديد اقتصادي و مالي به سر ميبرد، پيشنهاد حيرتآور و عجيبي داده است. پيشنهاد داده است كه به مدت سي سال نفت مجاني در اختيار مردم اردن قرار دهد. با يك حساب سرانگشتي در مييابيم كه اردن سالانه 2.5 ميليارد دلار صرف خريد نفت مصرفي خود ميكند و اين مساله يكي از موضوعات اصلي كسري بودجه سالانه اردن محسوب ميشود. هزينههاي دولت در خريد سوخت همواره يكي از دردسرهاي نخستوزيرهاي اردني در مواجهه با بحرانهاي اقتصادي بوده و يكي از مهمترين دلايل اعتراضها و تظاهرات مردمي عليه حكومت محسوب ميشده است. در دوراني كه بهار عربي همه منطقه را در نورديده و اكنون نسيم آن به اردن رسيده است بسياري از ناظران هيچ بعيد نميدانند كه سقف مطالبات مردمي كه تا كنون مبتني بر اصلاح نظام بوده افزايش يابد و اوضاع را براي حاكميت اردن بيش از پيش سخت كند. در طول دو سال گذشته شايد هم بيشتر، همسايگان اردن به دقت اوضاع جاري در اين كشور را زير نظر داشتهاند و دائما جزر و مد بهار عربي را در اين كشور سنجيدهاند. اين صحيح است كه ملت اردن در كنار ديگر مردم جهان عرب خواستار مبارزه با فساد اداري، تحقق عدالت اجتماعي، تقويت دموكراسي، انجام اصلاحات جدي و حقيقي در نظام سياسي كشور هستند اما با اين حال دگرگونيهاي حقيقي در اين كشور همچنان در گرو مسائل اقتصادي به خصوص قيمت نفت و سوخت است و اكنون نظام حاكم بر اردن با چالش جدي در اين زمينه روبهرو است. از آنجا كه هيچ افق روشني در وقوع يك حادثه سحرآميز براي حل بحران سوخت قابل تصور نيست سناريوهايي كه پيش روي آينده اردن قرار دارد نيز تيره و تار هستند. به عبارت ديگر در يك كلام، نظام حاكم بر اردن و استمرار آن فعلا در مرحله آزمون و خطا به سر ميبرد.
در اين جا نويسنده به كمك كشورهاي عربي همسايه اردن اشاره ميكند و مينويسد: ظرف دو سال گذشته، شايد هم بيشتر، كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس هيچ گونه حمايتي از اردن و ملت آن براي حفظ ثباتش نكردند، در حالي كه همگي انتظار داشتند به دليل اهميت و مركزيتي كه دارد، حمايت بيشتري از آن كنند. و اكنون و پس از مدتهاي طولاني انتظار، ايران به تنهايي پا پيش گذاشته و پيشنهادي براي نجات اردن داده كه بسيار عجيب و شگفتآور است. البته روشن است كه ايران نميخواهد به كسي رايگان و مجاني هديه يا هبه بدهد. قطعا ايران اهداف و نيات سياسي خاص خود را دارد. ايران بنگاه خيريه باز نكرده است كه بخواهد چيزي را به اردن به عنوان كمك خيريه بدهد. واقعيت اين است كه ايران به دنبال گسترش نفوذ منطقهاياش است. به خصوص كه تحولات سوريه باعث شده است تا دمشق تضعيف شود و ايران نياز دارد تا كشوري را بيابد كه همسنگ سوريه در منطقه باشد و بتواند جايگاه منطقهاياش را تقويت كند. ايران پيشنهاد داده است كه در مقابل اعطاي اين كمك نفتي دروازههاي گردشگري ديني در مقابل اردنيها براي سفر به ايران و در مقابل ايرانيها براي سفر به اردن گشوده شود. اين طرح ايران بسيار شبيه طرح كمك ساليانه امريكا به مصر است.
الحروب در ادامه مينويسد: اردنيها خوب ميدانند كه ريشههاي نفوذ ايران در منطقه تا كجا گسترده است و اكنون به اردن رسيده است. ايران دقيقا زماني اين پيشنهاد را داده است كه اردن در بدترين وضعيت سياسي و اقتصادياش به سر ميبرد. تهران به روشني به اردنيها اين پيام را ميدهد يا نفوذ مرا در خاك خود بپذيريد يا اين كه شاهد فروپاشي و افول و سرنگوني خود شويد. اهميت اين پيشنهاد زماني براي اردنيها دو چندان ميشود كه ميبينند در برابر طوفان بهار عربي، كشورهاي عرب حاشيه خليج فارس آنها را تنها رها كردهاند و حتي اميدواري براي عضويت در شوراي همكاري خليج فارس نيز از بين رفته است. اعراب دعوت از اردن براي عضويت در اين شورا به همراه مغرب را پشت گوش انداخته و اكنون اين پرونده كاملا بسته شده، محسوب ميشود.
وي در پايان مينويسد: اردن سالها كمكهاي انساني، آموزشي، پزشكي و مهندسي در اختيار كشورهاي عرب حاشيه خليج فارس گذاشته بود، اما اكنون خود را در برابر تحولات منطقهاي تنها ميبيند و به روشني شاهد است كه اعراب خليج فارس نيز سراغي از آن نميگيرند. به رغم كمك هاي مالي جسته و گريختهاي كه كشورهاي عربي از اردن ميكنند اين كشور هنوز به سمت ثبات نرفته است. در مقابل اين ايران است كه با پيشرفت تكنولوژيكي قابل توجه و نفوذ منطقهاي روز افزونش به اردن پيشنهاد كمك ميكند. تفاوت حمايتهاي ايران با اعراب اين است كه وقتي به كشوري كمك ميكند، به رغم مشكلات اقتصادياي كه دارد و كمتر ثروتمند بودنش در مقايسه با كشورهاي عرب حاشيه خليج فارس، حمايتش محكم، مصمم، قدرتمند و فعال است. نمونههاي بارز آن را در عراق، حزب الله در لبنان، سوريه، حوثيهاي يمن و خيلي جاهاي ديگر ميبينيم. با نگاهي به سوريه ميبينيم كه ايران چگونه مانع سرنگوني نظام اسد ميشود و اجازه نميدهد كه مخالفان او هر كاري كه خواستند، بكنند. هر گاه ايران به حمايت از كشوري برخواسته، آن كشور از پشتيبانياي مستحكم و غير قابل شبهه برخوردار شده است. حال سوال اين است كه اعراب حاشيه خليج فارس در برابر پيشنهاد كشوري با اين سابقه درخشان و قدرتمند و پر نفوذ چه كاري براي اردن ميتوانند انجام دهند؟
نظر شما :