فرصتی که اسرائیل در اختیار اردوغان قرار داد
غزه ابزار احیای اعتبار از دست رفته ترکیه
ديپلماسي ايراني: ترک ها به غزه بازمی گردند؟ موج تحولات نظامی در غزه و تکرار خاطره جنگ در سرزمینی که حصر جغرافیایی و حبس سیاسی را تجربه می کند باز هم پای بازیگران و میانجی گرهای جدید و قدیمی را باز کرده است. اگر امیر قطر در جامه نخستین رهبر عربی که پس از آغاز حصر غزه به این منطقه سفر می کند، به نوعی خود را وارد بازی سیاسی حماس در منطقه کرد همزمان رجی طیب اردوغان هم با انتقادهای تند و تیز خود از سیاست های تل آویو ، مواضع ضدصهیونیستی خود را به رخ رقیبان در منطقه و البته اسرائیلی هایی که هنوز در اغمای سیاسی با ترکیه هستند، کشید. دلایل حضور فعال ترکیه در مناقشه های خاورمیانه از سوریه تا پرونده غزه و هدف ترک ها از این استراتژی را با دكتر بهرام اميراحمديان،تحليلگر مسائل تركيه در میان گذاشتیم :
موضع دولت ترکیه در قبال حوادث غزه را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا ترک ها که تجربه کشته شدن 9 شهروند خود در کشتی کمک رسانی به پایان دادن به حصر غزه را در سال 2010 داشته و از آن زمان سردی در روابط دیپلماتیک را با اسرائیل تجربه می کنند، این بار تغییر موضع فاحشی داشته اند؟
به باور من در شرايط كنوني اعلام موضعي كه تركيه در قبال غزه كرده است،از موضع محكمتري نسبت به گذشته برخوردار است. به دليل آنكه امروزه اين كشور وارد فاز عملي شده است، چرا كه شرايط غزه در زمان محاصره به اين شكل نبود كه جنگي رخ دهد و يا خطري براي ورود نيروهاي نظامي زميني اسرائيل به منطقه باشد. بنابراين شرايط كاملا متفاوت است.
از سويي به نظر ميرسد كه تركيه از موقعيت ايران نيز استفاده كرده،به دليل آنكه براي ايران مساله سوريه وجود دارد و در نتيجه دست تركيه براي عمل بيشتر در غزه باز است، به علاوه آنكه مصر نيز در كنار آنهاست. اما اين مساله را نيز نبايد ناديده كه موضع مصر از نظر قدرت قابل قياس با تركيه نيست،از اين منظر كه تركيه مرزي با غزه ندارد و ابتكار عمل بيشتر در دستان مصريهاست. از سوي ديگر مصر نيز بر اساس قاعده كمپ ديويد و ديگر تعهداتي كه نسبت به اسرائيل دارد،شايد مجبور باشد تا اندازهاي با احتياط رفتار كند و آنطور كه تركيه انقلابي عمل ميكند، رفتار نكند.
تركيه نيز براي انجام عمليات در غزه محدود است و به نظرميرسد كه قطر و تركيه به ابتكاري دست بزنند تا مصر بيشتر عملياتي كار كند،چراكه اگر مشكلي پيش آيد اين مصر است كه درگير اصلي در غزه خواهد بود و نه تركيه و قطر. اين دو كشور شايد قصد دارند تنها از نظر مالي و سياسي در اين بحران كاري از پيش برند،اما اين مصر است كه در موضع بسيار دشواري قرار خواهد گرفت.
برخی تحلیل گران ادعا می کنند که ترکیه از حمله اسرائیل به غزه سوء استفاده کرده و از لزوم ایجاد کانال ارتباطی با رژیم صهیونیستی در این فضا سخن میگوید، با این اظهار نظر موافق هستید؟
حقيقت اين است كه تركيه بازيگر چند وجهي است كه از شرايط به خوبي استفاده ميكند و آن را به نفع خود مديريت ميكند. در شرايطي كه تركيه درمورد سوريه با مشكلاتي مواجه شده و از سوي روسيه براي ورود به سوريه با محدوديتهايي روبروست و از سوي ديگر روابطش با ايران نيز دچار تنش شده،قصد دارد تا به نحوي در جهان اسلام جايگاه از دست رفته خود را كه در كنفرانس داووس عليه رژيم اشغالگر قدس كسب كرده بود، دوباره تعريف كند. بنابراين تركيه با چنين رويكردي نقش خود را در مساله غزه پررنگ كرده است. همانطور كه مي دانيد آنچه كه محمد مرسي رئيس جمهور مصر در تهران در خصوص نشست چهارجانبه پيشنهاد كرده بود كه با حضور عربستان،مصر،تركيه و ايران تشكيل شود به سرانجامي نرسيد. در نتيجه تركيه از اين فضا استفاده ميكند و كشور عربي قطر را با خود در اين مورد همراه كرده است تا مساله غزه را بدين صورت مديريت كند.
در نتيجه به صراحت نميتوان گفت كه تركيه قصد ايجاد كانالي را براي ارتباط با رژيم صهيونيستي در مساله غزه دارد، بلكه اين كشور با سياستهاي خاص خود هدف احياي جايگاه از دست رفته خود در دنياي مسلمانان از هر طريقي كه در راستاي اهدافش باشد را دارد.
ترکیه از اصلیترین دشمنان خارجی بشار اسد رئیس جمهور سوریه است . آیا تحولات غزه بر موضع گیریهای ترکیه در قبال دولت مرکزی در دمشق تاثیرگذار خواهد بود؟
همانطور كه ميدانيد بسياري از اردوگاههاي مخالفان سوري در خاك تركيه مستقر است و بايد بر اين نكته تاكيد كرد كه تركيه از مساله سوريه ضرر ميبيند و نه منفعت. به دليل آنكه اگر در سوريه هر اتفاقي اعم مثبت يا منفي بيفتد، كشور هممرزش تركيه تحت تاثير قرار ميگيرد. اما امروزه تاثيرات منفي آن بيشتر است.
بنابراين مساله بنبستي كه در روابط تركيه و سوريه پيش آمده و مسبب مشكلات بسياري شده، دليل ويژهاي است كه تركيه را به سمتي سوق داده تا در مسائل خاورميانه حضور بيشتري پيدا كند. به دليل آنكه در منطقه به عنوان واسطهاي ميان اروپا و خاورميانه است. ضمن آنكه اروپا نيز از آن حمايت كرده و جايگاه تركيه را تقويت ميكند. تركيه نيز به عنوان مدلي براي توسعه كشورهاي شمال افريقا و تازه استقلاليافته مسلمان اتحاد شوري معرفي شده و قصد دارد تا در اين فضا اين مدل تعريف شده را پياده كند.
احزابي كه در مصر پس از اين تحولات شكل گرفتهاند، مدلي از اخوانالمسلمين اردوغان است. در نتيجه تركيه كوشش بسياري ميكند تا جايگاه از دست رفته خود را بر سر مساله سوريه، دوباره احيا كند. بر همين اساس است كه تركيه در مساله غزه بسيار فعال شده و قصد دارد تا آن را به نتيجه مطلوبي برساند. به نظر ميرسد كه اين كشور تغييري در مواضع خود نسبت به سوريه پيدا نكرده و نخواهد كرد.
اما بايد در اينجا بر اين نكته تاكيد كرد كه مساله غزه به زودي به راهحلي نخواهد رسيد، چراكه از يك سو رژيم صهيونيستي و معاهده كمپ ديويد و از سوي ديگر كشور مصر و امريكا هستند. بنابراين بحراني بسيار پيچيده است و به سادگي نميتوان راهكار سريعي براي آن پيدا كرد،بايد كمي منتظر بود تا شاهد تصميمگيريهاي بازيگران باشيم.
حماس تا پیش از حملات اخیر اسرائیل به غزه در حال ارتباط گیری های وسیع با ترکیه ، قطر و مصر بود. آیا حملات موشکی حماس به سرزمین های اشغالی را می توان به نوعی عدم تاثیرگذاری شرکای جدید حماس از جمله ترکیه بر تصمیمهای کلان این گروه مقاومت تعبیر کرد؟
بله ميتوان تعبير كرد، به دليل آنكه حماس پس از تحولاتي كه در خاورميانه رخ داده،نسبت به گذشته تغييرات بنياديني كرده و علاقه دارد تا در تحولاتي كه در خاورميانه عربي اتفاق افتاده، نقش بيشتري ايفا كند و در مساله سازش اعراب و اسرائيل قدرت بيشتري بگيرد. به عنوان مثال انتظار داشت تا با تغيير رژيم در مصر،اين كشور بيشتر به حماس توجه كند. همچنين ممكن است براي اينكه مساله حماس را دوباره در فضاي سياسي خاورميانه طرح كند،دست به اقداماتي بزند.
بايد اين نكته را نيز در نظر داشت كه در حماس نيز همه يكدست و يكصدا نيستند، بلكه ممكن است، برخي جرياناتي كه در آنجا حاكمند قصد استفاده از اين موقعيت را داشته باشند. در چنين فضايي گزينههايي مطرح شده كه بعضي گروهها علاقهمندند تا مساله حماس بار ديگر طرح شود. اما براي اين طرح بهاي زيادي پرداخت كردهاند، تعداد زيادي كشته،مقر حماس ازبين رفته،مراكز راديو و تلويزيون را بمباران كردهاند و احتمال حمله زميني وجود دارد. بنابراين به نظر مي رسد كه حماس نتواند از اين موقعيت بهره زيادي ببرد. اگر دوباره حزبالله نيز وارد عمل شود اين بحران پيچيدهتر خواهد شد. سوريه نيز درگير مسائل داخلي خود است و از سويي ائتلاف ملي مخالفان سوريه كه تشكيل شده مزيد بر علت است و مساله را پيچيدهتر و حل آن را دشوارتر ميكند.
در نهايت بايد اذعان داشت كه شرايط خاورميانه موجود مساله غزه را بسيار پيچيدهتر كرده است و بعيد به نظر ميرسد كه اين موضوع را به گروه يا جريان خاصي نسبت دهيم كه به عنوان مثال حماس بتواند از آن بهره ببرد.
تحريريه ديپلماسي ايراني/14
نظر شما :