در آزمون و خطای تحولات خاورمیانه
فعلا حماس پیروز میدان است
دیپلماسی ایرانی : درگیری اخیر میان حماس و رژیم صهیونیستی نیز مانند درگیری های قبلی ظاهری دارد. اسرائیل همیشه عملیات غیر انسانی و مبتنی بر اطلاعات را در غزه دنبال می کرد. گه گاه با بمباران های خود در تلاش بود که نیروهای اصلی و با نفوذ حماس را به صورت فیزیکی حذف کند و همچنین برای مردم در نوار غزه رعب و وحشت ایجاد کند و از این طریق میان غزه و کرانه باختری اختلاف و جدایی بیندازد. این سیاست همواره ادامه داشته است. در پاسخ به یکی از این جنایات، موشکی از داخل غزه به طرف اسرائیل شلیک شد و این بهانه ای قرار گرفت تا این رژیم عملیات اطلاعاتی خود را برای حذف سران حماس شدت بخشد. به این ترتیب حماس در این مرحله وارد یک درگیری با رژیم صهیونیستی شد. اما سوال این جاست که آیا این یک اتفاق بود یا باید آن را در یک راهبرد کلان منطقه ای از سوی رژیم صهیونیستی ارزیابی کرد؟ در پاسخ به این سوال همان طور که در بحث حمله رژیم صهیونیستی به یک کارخانه مهمات سازی در سودان اشاره شد، به نظر می رسید این مسئله در قالب یک استراتژی کلان است و در زمانی صورت می گیرد که اسرائیل در حال تشدید حملات به غزه است. یکی از اهداف این کار هم این بود که رژیم صهیونیستی می خواست با آن اقدام و بعد حمله به غزه جهان عرب را مورد آزمایش قرار دهد تا ببیند بعد از تحولات بهار عربی چه اتفاقاتی افتاده و اسرائیل تا چه اندازه می تواند سیاست های تجاوزکارانه خود را ادامه دهد؟ بعد از آن که رژیم صهیونیستی با حمله به سودان متوجه شد جهان عرب همچنان از نشان دادن یک عکس العمل جدی در مقابل رژیم صهیونیستی ناتوان است، قاعدتا به دنبال قطعات دیگر این پازل رفت. با توجه به تحولات سوریه و از طرف دیگر تیره شدن رابطه حماس به عنوان شاخه ای از اخوان المسلمین با دولت بشار اسد و خروج این گروه از سوریه، رژیم صهیونیستی با فرصت طلبی از این شرایط جدید دست به تحرکاتی زده و تلاش می کند که وجهه برتری قدرت خود را حفظ کرده و نمایش دهد. علاوه بر این تلاش دارد که تحقیری که صهیونیست ها در داخل اسرائیل به دلیل تحولات دو سال اخیر متحمل شده اند را جبران کند. بنابراین رژیم صهیونیستی می خواهد با این اقدامات نشان دهد که برتری نظامی و اطلاعاتی را در منطقه در اختیار دارد و قادر است دشمنان خود را نابود کند.
در بعضی از این جنبه ها مشاهده می کنیم که سیاست اسرائیل پیش رفته است اما در اغلب آن ها ناکام مانده است. در حقیقت باید گفت که این حرکت هم در مجموع و به دلایلی که ذکر خواهد شد یک شکست برای رژیم صهیونیستی خواهد بود؛ در بعد منطقه ای متاسفانه باز هم جهان عرب یک عکس العمل جدی نشان نداد. ترکیه، قطر، مصر و نماینده ای از حماس در قاهره جمع شدند اما نتوانستند یک تصمیم جدی بگیرند و به اقدامات جدی و اساسی دست بزنند. سفر نمادین نخست وزیر مصر و وزیر خارجه تونس به غزه، علی رغم سخنان احساسی و نسبتا مستحکمی که بیان کردند، باز هم اقدام عملی را به دنبال نداشت. یک تفاوت اساسی در پرتو این تحولات در کشورهای عربی رخ داده است و آن هم این که ادبیات زمان گذشته تغییر کرده و ادبیات ضد اسرائیلی و ضد صهیونیستی و ادبیات انقلابی و اسلامی حکم فرما شده است. اما در صحنه عمل هنوز اقدام جدی ای از طرف کشورهای عربی رخ نداده است. متاسفانه تست رژیم صهیونیستی از این نظر در حال جواب دادن است. چون آنها می دانند که بعد از تحولات در حوزه کشورهای خاورمیانه و عرب، نقشه ژئوپلیتیک خاورمیانه در حال تغییر است و در واقع تغییر کرده است. آنها می خواهند جلوی این تغییرات را بگیرند یا دامنه تاثیرگذاری این تغییرات را کم کنند. از این نظر این که کشورهای عربی هنوز قادر نباشند عکس العمل جدی نشان دهند، متاسفانه رژیم صهیونیستی را در ادامه این حرکت تشجیع می کند.
اما در بعد داخلی و بین المللی به نظر می رسد اسرائیل بازنده خواهد بود. اولا موشک های حماس به تمام نقاط اسرائیل دسترسی دارد. این یک اتفاق کاملا غیر منتظره نه فقط برای رژیم صهیونیستی بلکه برای تمام جهان بود. آن ها انتظار نداشتند حماس موشک هایی با برد هفتاد و پنج کیلومتر یا بیشتر داشته باشد. این مسئله نشان داد دوران این که تل آویو یا هرتزلیا منطقه امن باشند و مردم در این مناطق هیچ گاه حتی صدای یک گلوله هم نشنوند تمام شده است. صهیونیست ها فهمیدند که در هیچ کجای اسرائیل امنیت کاملی وجود ندارد و گنبد آهنین توهمی بیش نیست. ثانیا، رژیم صهیونیستی علی رغم این که ادعا می کند برای حمله زمینی آماده است، اما مشاهده می شود که نه تنها کشورهای اسلامی بلکه کشورهای غربی حامی اسرائیل هم از انجام چنین حمله ای خشنود نیستند. در سخنان وزیر خارجه انگلستان نیز چنین مسئله ای مستتر بود. رژیم صهیونیستی می داند که این حمله هیچ گونه توجیهی ندارد و هیچ گونه حمایت سیاسی بین المللی، حتی از طرف کشورهای غربی نیز برای این کار متصور نیست. از طرف دیگر تحولات صحنه و توانایی نظامی حماس و گروه های دیگری چون جهاد اسلامی، مانع از حمله زمینی گسترده از سوی رژیم صهیونیستی است.
اما در مورد مصر باید گفت تا این جای کار این کشور به دلیل مشکلات داخلی و نیاز به کمک های اقتصادی، از یک طرف مواضع جدی ای در حمایت از مردم فلسطین اتخاذ کرده است اما از طرف دیگر هنوز اقدام عملی از سوی مصری ها شاهد نبوده ایم. حتی در گذرگاه رفح شاهد گشایشی نیستیم. بنابراین عدم اقدام عملی باعث تشجیع اسرائیل خواهد شد. اما به هر حال تغییر ادبیات مصر در قبال اسرائیل و حضور گروه های مختلف در مصر که به دولت این کشور برای اتخاذ مواضع تندتر علیه اسرائیل فشار می آورند، یک تحول اساسی و ریشه ای است که در دراز مدت تاثیر خود را خواهد گذاشت. حتی دولت ترکیه نیز به دلیل این که اقدام عملی علیه اسرائیل انجام نمی دهد از طرف مردم تحت فشار بیشتری قرار خواهد گرفت. این کشور ها نمی توانند سیاست یک بام و دو هوا را ادامه دهند. از یک طرف شعار دهند که طرفدار آرمان فلسطین هستند و اقدامات اسرائیل را محکوم کنند و از طرف دیگر به حماس فشار آورند که شلیک موشک های خود را متوقف کند.
بنابراین به نظر می رسد اول این که رژیم صهیونیستی می خواهد با این کار در داخل دست به تجدید روحیه بزند. تندروها در داخل اسرائیل می خواهند بگویند که سیاست های سرکوبگرانه و مرگبار آن ها موثر است. اما عکس العمل حماس و موشک های حماس تا حدی این هدف را ناکام گذاشت. دوم این که رژیم صهیونیستی می خواهد نشان دهد که همچنان دست برتر قدرت نظامی و اطلاعاتی در منطقه را در اختیار دارد و بهار عربی هم نتوانسته صحنه ژئوپلیتیک منطقه را تغییر دهد. رژیم صهیونیستی در این مسئله به دلیل برخورد ضعیف کشورهای عربی تا حدی به هدف خود رسیده است. اما در میان مدت و دراز مدت قطعا اسرائیل از این ناحیه هم ضرر خواهد کرد. چون افکار عمومی در کشورهای منطقه مانند مصر و ترکیه و تونس قطعا دولت های این کشورها را تحت فشار قرار خواهد داد و آنها مجبور خواهند بود که مواضع تندتری در قبال خشونت های اعمالی از طرف اسرائیلی اتخاذ کنند./12
نظر شما :