دمشق ابزار جدید اوباما برای اعمال نفوذ بر تهران

ایران در سوریه به دیپلماسی متوسل شود

داود احمدزاده، کارشناس مسایل خاورمیانه در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی به رویکرد اوباما در قبال خاورمیانه و تمرکز بر بحران سوریه می پردازد
ایران در سوریه به دیپلماسی متوسل شود

دیپلماسی ایرانی: پيروزي بارك اوباما و جلوس مجدد وي  بر صندلی ریاست جمهوری در كاخ سفيد  در ظاهر بارقه هاي اميدي را براي حل و فصل بحران هاي منطقه اي به ويژه خاورميانه از مسير گفتگو و رويه هاي ديپلماتيك ايجاد كرده است. در اين ميان چگونگي مواجهه با ايران و حل و فصل مسايل هسته اي آن يكي از دغدغه هاي اصلي اوباما و تيم امنيتي جديد كاخ سفيد خواهد بود. گرچه   تفاوت محسوسي ميان راهبرد كلان نومحافطه كاران امريكا (بازها) با استراتژيست هاي تعامل گرا (كبوترها) در اصل التزام به بازداشتن ايران از رفتن به سوي سلاح هاي هسته اي مشاهده نمي شود با اين وجود تجربه چهار سال حضور دموكرات ها به رهبري اوباما نشان داد كه آمريكا از الگوي چند جانبه گرایی و همكاري هاي بين المللي براي حل بحران و مقابله با ايران بهره مي گيرد.

طبيعي است اين الگو مورد پذيرش محافظه كاران و نيز طيف جنگ طلب كاخ سفيد، لابي صهيونيستي معروف آپيك، نخواهد بود؛ تيمي كه مستمر بر طبل جنگ مي كوبد و با رد سياست هويج وچماق، دموكرات ها وشخص اوباما را به مدارا و به خطر انداختن منافع ملي امريكا متهم مي سازد. جلوه هايي از اين تنازع طرفين را مي توان در مناظره سوم اوباما و رقيب شكست خورده وي رامني مشاهده كرد. از ديد گروه هاي تندرو و جنگ طلب آمريكا، تحريم هاي اقتصادي و فشار سياسي منجر به عدول ايران از سياست هاي خويش در توسعه فعاليت هاي هسته اي نشده بلكه با گسترش بهار عربي و فروپاشي متحدين نزديك امريكا واسراييل در منطقه خاورميانه (مصر و تونس...) قدرت مانور ايران نيز افزايش يافته است. سوال اساسي اين است آيا اوباما به همان سياست دوپهلو يعني تداوم فشارهاي اقتصادي و سياسي عليه ايران و افزايش نارضايتي در داخل در راستاي تكميل پازل تغيير رژيم از يك سو و تمايل به ديپلماسي و مذاكره مستقيم از ديگر سو پايبند خواهد بود؟ و يا با فشار همه جانبه دولت راست گراي يهود به رهبري نتانياهو و نيز جمهوری خواهان مسلط بر كنگره مجبور به تغيير استراتژي قبلي (مهار ايران) و اتخاذ موضع سخت تر از گذشته و رضايت به جنگ پيش دستانه خواهد شد؟

در وهله نخست به نظر مي رسد كه پيروزي اوباما به منزله باز بودن پنجره ديپلماسي براي حل و فصل مسايل اختلاف زا ميان تهران و واشنگتن قلمداد گردد. چرا كه تكيه جمهوريخواهان بر گزنيه نظامي براي تحميل اراده به حريف و نيز تسلط بر محيط هاي چالش زا، رويارويي طرفين منازعه را اجنتاب ناپذير مي نمود. لذا تداوم راهبرد ائتلاف گرايي، توازن و مشاركت بين المللي با ساير بازيگران از اصول خدشه ناپذير اوباما و تيم امنيتي جديد وي در كاخ سفيد خواهد بود. پايداري اوباما بر هماهنگي با متحدين خود براي رويارويي با بحران هاي جديد و مخالفت با اقدام يك جانبه اسراييل در حمله به ايران مويد اين موضوع است كه آمريكا با درك تهديدهاي نوظهور و چند بعدي، استراتژي نويني را براي ارتقاي امنيت آمريكا و حفظ برتري نظامي آن در عرصه جهاني ترسيم كرده و در قالب اين الگوي رفتاري، هزينه برخورد با دشمنان در وهله اول با دوستان اروپايي و آسيايي  تقسيم، ودر مرحله بعد از طريق ابزار ديگر یعنی مكانيزم تحريم و فشار  تامين گردد. بر اين اساس، اوباما  در مناظره آخر با متهم نمودن رامني به جنگ طلبي عملا بر سياست مهار ايران از طريق تحريم هاي اقتصادي تاكيد نمود. در هر صورت روابط تهران واشنگتن به رغم فراز و فرودهاي متعدد با چالش هاي جدي در آينده نيز مواجه است.

گرچه تضاد منافع و رويكردهاي مختلف ايران و آمريكا در نبود اعتماد متقابل در موضوعاتي چون تروريسم و حقوق بشر، سلاح هاي كشتار جمعي عامل كشيدگي اوضاع سياسي بوده و مانع مذاكره مستقيم ميان طرفين در طول سي و دو سال اخير و در آينده هم  قلمداد مي گردد، ولي به نظر مي رسد كه مهار قدرت منطقه اي ايران از طريق اقناع دوستان نزديك تر آن، نظير روسيه و چين و همزمان با تاكيد بر تقويت قدرت بازدارندگي كشورهاي شوراي همكاري خليج فارس همچنان در دستور كار سياست خارجي آمريكا قرار دارد. در اين ميان سوريه به عنوان كانون اصلي بحران در خاورميانه و جبهه اصلي نبرد ميان تهران-واشنگتن تعريف شده، از اين رو چگونگي حل و فصل منازعه بر نوع روابط فيمابين اثر گذار خواهد بود. گرچه تسلط طيف خشونت طلب سلفي بر ساختار سياسي معارضين سوري، مانع اقدام نظامي و تكرار سناريوي ليبي در اين كشور است، بااين وجود، كاخ سفيد قصد دارد با تجميع نيرهاي پراكنده و مخالف بشار اسد در قالب نيروهاي متحد شرايط را براي غلبه بر دولت مركزي سوريه و تحميل ساختار سياسي از خارج  فراهم سازد. امري كه ايران، در كنار روسيه و چين به شدت با آن مخالفت نموده، بر راه حل صلح آميز و مذاكره گسترده با مشاركت تمام گروه هاي درگير در بحران تاكيد دارد.

به نظر مي رسد كه اولويت اصلي سياست خاورميانه اي اوباما پس از رسيدن به كاخ سفيد خاتمه بحران سوريه باشد. در اين فرصت زماني وي در قبال ايران، سياست تهديد و تمايل به مذاكره را ادامه خواهد داد ولي هر گونه تزلزل در قدرت سياسي سوريه و دستيابي معارضين نظام بشار اسد به قدرت سياسي، تغيير رويكرد اوباما را نسبت به ايران در پي خواهد داشت ودر چنين شرايطي امكان رجوع اوباما به گزینه نظامي محتمل تر به نظر مي رسد. لذا ايران بايد قبل از از بين رفتن ساختار قدرت سياسي اقليت علوي در سوريه، ضمن فعال سازي ديپلماسي منطقه اي خود از طريق گروه چهار كشور در تماس (تركيه، قطر و عربستان و مصر) شرايط را براي گفتگوهاي جدي ميان مخالفين و دولت مركزي فراهم سازد. از سوي ديگر، سناريوي مطلوب براي دولتمردان امريكايي اين است كه با تمركز بر فشارهاي بين المللي، ايران را وادار به امتيازدهي بيشتر  در عرصه هسته اي و نهايتا برچيدن سوخت هسته اي به دست خويش نمايد. هدف اصلي شكستن اقتدار ايران نزد مردم و محدود سازي قدرت منطقه اي اش مي باشد. 

بي ترديد سناريو هزينه بر براي آمريكا در كوتاه مدت، دادن چراغ سبز به اسراييل براي حمله غافلگيرانه به مراكز هسته اي ايران است. چرا كه جغرافياي طبيعي وگستردگي مراكز هسته اي ايران و عمق استراتژيك این کشور، امكان تخريب همه جانبه را نمي دهد. از ديگر سو، اين اقدام جاه طلبانه نه تنها به شكست اقتدار ايران نمي انجامد بلكه بر مشروعيت مردمي آن خواهد افزود.

نتيجه نهايي تلاش براي مهار برنامه هسته اي ايران، از سوي آمريكا، بدون در نظر داشتن منافع ملي ايران و حفظ پرستيژ سياسي آن در منطقه، چيزي جز تصاعد بحران و سخت تر شدن شرايط  براي مذاكره نخواهد بود. و البته در مدخل ورود به هر مصالحه احتمالي ميان طرفين و قبل از آغاز مذاكره و حصول به تفاهم پايدار، اراده جمعي به حل بحران سوريه و الزام به راه حل صلح آميز است.

نزديك تر شدن تهران- واشنگتن به تغيير نگرش ها و رويكردها در مسايل مورد اختلاف بستگي دارد. اما شكلي كه طرفين منازعه دارند اين است كه ايران و آمريكا هنوز به نتيجه و تصميم صريح براي ورود به مذاكره  دست نيافتدند و نيز تحليل ها و محاسبات خود را هم ارايه نداده اند.

گرچه فضاي سياسي آمريكا پس از انتخابات رياست جمهوري و ماندگاري اوباما در كاخ سفيد روشن شده است، ولي مجادلات سياسي در ايران با نزديك تر شدن به انتخابات مهم رياست جمهوري با حساسيت هاي خاصي دنبال مي شود. گرچه ايران ميز مذاكره را ترك نكرده و مديريت مسايل هسته اي و گفتگو در اين عرصه نيز از طريق ستوه عالي نظام طرح و پيگيري مي شود. ولي كاخ سفيد نيم نگاهي هم به تحولات داخلي و انتخابات ايران داشته و مشتاق است كه با نرم شدن موضع تهران نسبت به تحولات منطقه به ويژه، فرصت تازه اي هم براي مذاكره طرفين فراهم شود./12

 

 

کلید واژه ها: انتخابات ریاست جمهوری امریکا ایران داود احمدزاده


نظر شما :