اوبامای دوم؛ شخصیت، سیاست و جهت
سيد كاظم سجادپور
اعتماد: باراك اوباما و ميت رامني در مبارزهيي نفسگير در چند ماه گذشته درگير بودند و بعد از تلاشهاي فراوان از جمله بهرهبرداري از آخرين لحظات در روز قبل از انتخابات و انجام سفرهاي تبليغاتي، ميت رامني كانديداي جمهوريخواهان باخت و باراك اوباما دوباره پيروز شد و دوران دوم رياست جمهوري او به زودي در ژانويه 2013 آغاز ميشود. اوباماي دوم چگونه رييسجمهوري خواهد بود؟ دور دوم او چه تفاوتهايي با دور اول خواهد داشت؟ اثرات اين انتخابات كه نشان داد جامعه امريكا عميقا جناحبندي شده، در دور دوم چگونه خواهد بود؟ سوالاتي از اين دست فراوان و پاسخهاي آنها چندان روشن نيست. اما تا حدودي ميتوان مشخص كرد كه او در دوره دوم چگونه عمل خواهد كرد. تركيب اين ابهام و روشني را در قالب تداوم و تفسير ميتوان مورد ارزيابي قرار داد، به اين صورت كه اوباماي دوم از يك سو اوباماي دوره اول است و در همه ابعاد تداوم را شاهد خواهيم بود. اما اشتباه است اگر صرفا بر تداوم تاكيد كنيم، تغييراتي را نيز شاهد خواهيم بود و پويايي ناشي از تداوم و تغيير در شخصيت، سياست و جهتهاي اجرايي را بايد مد نظر قرار داد.شخصيت اوباما كم و بيش روشن شده است. اما او عميقا حزبي است و با پشتوانه افراد كاركشته، تصميمگير نهايي در مسائل كليدي امريكا در حوزههاي اداره عمومي از سياستهاي دفاعي و نظامي گرفته تا سياستهاي اقتصادي و بهداشتي خواهد بود. اوباما در دوران اول نشان داد كه شخصيت پراگماتيكي است. بدين معني كه واقعيتهاي سياسي را ملحوظ كرده و اهل زد و بند و سازش است. در حوزههايي چنان عملگرا بود كه تفاوتي با ديگران نداشت. شخصيت خونسرد و مسلط بر تصميمگيري اوباما در دور دوم تداوم خواهد داشت، اما با اين تغيير كه او ديگر نگران انتخاب مجدد نيست. لذا ممكن است تصميمهاي متفاوتي بگيرد و تا حدودي ابتكار نشان دهد. اين به نوبه خود احتمال ايجاد تعديلهايي مخصوصا در برخي حوزههاي سياست بينالملل را به ذهن متبادر ميكند.در سياستگذاري، شاهد تداوم چارچوبهاي سياستهاي اوباما خواهيم بود. در هيچ حوزهيي، سياستهاي اصلي تغيير پيدا نخواهد كرد، اما بايد در نظر داشته باشيم كه در دوره دوم، سياستهاي اقتصادي از دوره اول اهميت بيشتري خواهند يافت. اوباما در دوره اول در عين اجبار به مديريت يكي از بزرگترين بحرانهاي اقتصادي تاريخ امريكا، مخصوصا در دو سال اول بر سياست خارجي و اصلاح و ترميم چهره بينالمللي امريكا تاكيد خاصي داشت. از جنبه آماري، هيچ رييسجمهوري مانند او در دو سال اول اينقدر به سفرهاي خارجي نرفت. به نظر ميرسد پيام انتخابات جاري در امريكا براي همه سياستمداران امريكايي آن بود كه زندگي اقتصادي مردم اولويت اصلي است. لذا در حوزههاي سياستگذاري، تداوم را با تمركز بيشتر بر ابعاد اقتصادي برجسته خواهد كرد.اوباما در دوم، در جهت به جا گذاشتن ميراث پايدار و ماندني خود حركت خواهد كرد. ميراث او به عنوان اولين رييسجمهور رنگينپوست ايالات متحده چه ميتواند باشد؟ اگر صحبت او در دور اول را مبنا قرار دهيم،او ميخواهد رييسجمهوري باشد كه امريكا را بازسازي كرده است. بازسازي امريكا از نظر او دو بعد بازسازي بينالمللي و بازسازي داخلي را دربرميگيرد.
بعد بازسازي بينالمللي را تا حدود زيادي دنبال كرده است. اما جمله معروف او در مناظره سوم در انتقاد به ميت رامني و گروه محافظهكاران آن بود كه آنها دنبال ملتسازي (Nation Building) در ساير مناطق ديگر دنيا بودهاند در حالي كه او گفت ملتسازي از داخل شروع ميشود. (Nation Building starts at home) او در اين جهت حركت خواهد كرد كه امريكا را «مخصوصا از نظر اجتماعي» بازسازي و بازتعريف كند.به هر حال دور دوم در تركيب تداوم و تغيير، اوباما ممكن است با ابتكاري سعي كند نام خود را در تاريخ ثبت كند. اما در اين مسير چالشها هم تداوم دارند. انتخابات نشان داد كه چالشهاي داخلي و خارجي امريكا نسبت به گذشته فراوانتر شدهاند، آيا اوباماي دوم ميتواند بر چالشها فائق آمده و ميراث مشخصي را به جاي گذارد؟
*استاد دانشكده روابط بينالملل
نظر شما :