سرگیجه ای به نام خط قرمز

دیپلماسی ایرانی: بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل تقریبا به طور روزانه درخواست می کند که ایالات متحده خط قرمزی را برای ایران تعیین کند اما این درخواست سرگیجه ای را در کاخ سفید ایجاد کرده چرا که عملی کردن آن، تعهداتی فراتر از آنچه تا کنون اوباما به آن متعهد شده، ایجاد می کند.

باراک اوباما به عنوان  رئیس جمهور آمریکا بر این باور است که خط قرمزی را  که از یک قدرت جهانی انتظار می رود، ترسیم کرده و با گنجاندن برخی ابهامات در آن از برانگیختن حس خصومت ورزی جلوگیری کرده است. این در حالی است که اوباما در مصاحبه ای که جفری گلدبرگ در ماه مارس با وی انجام داد خاطرنشان کرد بازداشتن تهران از دستیابی به سلاح هسته ای یک مساله امنیت ملی جدی به شمار می رود و سرویس های جاسوسی آمریکا اطلاعات لازم در این زمینه را تامین خواهد کرد. وی چند روز بعد در جریان سخنرانی در نشست ایپک (کمیته امور مشترک آمریکا- اسرائیل) صراحت بیشتری به خرج داد و یادآور شد سیاستی برای بازداشتن تهران از دستیابی به سلاح هسته ای دارد.

اما با توجه به این موضع گیری ها، هدف نتانیاهو از پافشاری بر درخواست خود برای تعیین خط قرمز چیست؟ برخی بر این گمانند که نخست وزیر اسرائیل در واقع به دنبال این است که آمریکا خط قرمزی را در غنی سازی اورانیوم برای ایران تعیین کند. عملیاتی که گفته می شود می تواند در تولید بمب هسته ای نیز کارآیی داشته باشد.

با این حال کاخ سفید می تواند از اسرائیل بپرسد خط قرمز هایش چیست؟ هرچند که دریافت پاسخی روشن در این زمینه بسیار دشوار به نظر می رسد.

دیوید ایگناتیوس در روزنامه واشینگتن پست می نویسد، اسرائیل می گوید ایران نباید توانایی غنی سازی در اختیار داشته باشد و این در حالی است که این خط قرمز مدت ها پیش شکسته شده است. اکنون نتانیاهو می خواهد ایران را از نصب ت سانتریفوژ ها در تاسیسات زیرزمینی فوردو  برحذر دارد تا برنامه های هسته ای ایران به منطقه امن وارد نشود. مرحله ای که در صورت ورود برنامه های هسته ای ایران به آن، امکان مقابله بسیار دشوار می شود. اما پرسش اینجاست که از چه تعداد سانتریفوژ سخن به میان می آید و در صورتی که امکان هدف قرار دادن تاسیسات فوردو وجود دارد، چرا تعداد سانتریفوژهای نصب شده در آن اهمیت دارد.

با نگاهی به سیاست عمومی نتانیاهو در قبال ایران می توان دریافت که وی جمله معروف هملت را با کلماتی دیگر بیان می کند، بمباران کردن یا بمباران نکردن. به این ترتیب به نظر نمی رسد که تعریف خط قرمز به معنای واقعی اهمیت چندانی داشته باشد.

نتانیاهو باید این نکته را درک کند که هیچ کشوری نمی تواند به دیگری اجازه دهد شرایطی را تعریف کند که به موجب آن جنگ آغاز می شود. رهبران اسرائیل مثلثی را می خواهند که به ماشه اقدام نظامی علیه ایران را می فشارد.با این وجود مقامات در تل آویو باید بدانند که اوباما نمی خواهد دست خود را ببندد. از سوی دیگر برخی در کاخ سفید اظهارات نتانیاهو در میانه راه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای اوباما را تلاشی برای ضربه زدن به وی ارزیابی می کنند.

خطر روند مناظره های علنی بر سر اقدام نظامی علیه ایران این است ک به جای اینکه ایران را به تفکر وادارد، موجب می شود که مقامات ایرانی در مورد توانایی تل آویو برای اقداماتی که تهدید آن را مطرح می کند، تردید کنند. به بیان دیگر نتانیاهو شرایطی را پدید آورده که تقریبا باید به ایران حمله کند تا وجه اش حفظ شود. اما اوباما باید به مقامات اسرائیل کمک کند تا از این تفکر نابخردانه دست بردارند.

تحریریه دیپلماسی ایرانی / 10