ایران، تحریم و غیر متعهد ها
جنبش به سازمان تبدیل می شود؟
دیپلماسی ایرانی: بسیاری با اشاره به هزینه های برگزاری اجلاس سران عدم تعهد در تهران نقد می کنند که حاصل این هزینه ها فقط شعارها و تحرکات تبلیغاتی بوده است. آیا واقعا این چنین بوده؟ یا ایران توانسته است با برگزاری این اجلاس راهی برای کاهش مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم های غرب بیابد؟ حضور هیئت های اقتصادی کشورهای در حال توسعه خصوصا هند تا چه اندازه این موضوع را نشان می دهد؟ این ها سوالاتی است که در گفتگو با مهندس امیرحسین توکلی، کارشناس مسائل اقتصادی در میان گذاشته ایم که در زیر متن این گفتگو را می خوانید:
اساسا جنبش عدم تعهد تا چه اندازه دارای ظرفیت های اقتصادی است؟
باید توجه کرد که ظرفیت های بالقوه جنبش بسیار بالا است. توجه بفرمایید که اولا تعداد اعضای جنبش بعد از مجمع عمومی سازمان ملل متحد بیش از هر سازمان دیگری است. پس می توان انتظار داشت که ظرفیت اقتصادی بالا باشد. علاوه بر این بیش از نیمی از جمعیت جهان را اعضای جنبش عدم تعهد تشکیل می دهند. این هم ظرفیت اقتصادی این جنبش را بیشتر مشخص می کند. اما مشکل در این است که جنبش تا چه حد برای خود اهداف اقتصادی تعریف کرده باشد که تا آنجا که مشاهده می شود چنین اهدافی برای جنبش از ابتدای کار در نظر گرفته نشده است. هنگامی که جنبش در ۱۹۶۱ میلادی تاسیس شد جهان دو قطبی بود و اعضای این جنبش در تلاش بودند تا بتوانند با شکل دادن به یک قطب بی طرف خود را از سیاست های استعماری دو قطب آن زمان دور کنند. البته به صورت تلویحی در بیانیه تاسیس از مواردی ذکر شده که می توان آنها را حمل به داشتن اهداف اقتصادی کرد؛ اما این صرفا تفسیر امروزی ما از قضیه است و در اهداف اولیه وجه اقتصادی کار چندان پررنگ نبوده است و وجه سیاسی بیشتر حاکمیت داشت. حتی در بیانیه موسوم به بیانیه هاوانا هم فیدل کاسترو در ۱۹۷۹ اعلام کرد که هدف سازمان حصول اطمینان از استقلال ملی حاکمیت ملی و ایجاد امنیت برای کشورهای عضو است. در همین راستا او اعلام کرد که جنبش تلاش خواهد کرد تا مبارزه علیه امپریالیسم، کلنیالیسم نژادپرستی و دیگر اشکال تفوق خارجی را دنبال کند. این اهداف اعلام شده جنبش بوده که وجه مستقیم اقتصادی آن کم رنگ است و بیشتر نگاه به اتخاذ مواضع سیاسی اعضا و هماهنگی سیاست خارجی آن کشورها را مد نظر دارد. اما در هر صورت با آماری که داده شد می توان گفت که ظرفیت بالقوه اقتصادی بالایی برای جنبش قابل تصور می باشد.
یکی از اهداف اجلاس اخیر در ایران حرکت در مسیر شکست تحریم ایران بود؟ آیا ایران توانست از این فرصت در این راستا استفاده کند؟
این که هدف اجلاس اخیر چه بود و یا نبود را باید در متن بیانیه نهایی و مذاکرات انجام شده توسط کارشناسان وزرا و در نهایت سران جنبش که در اجلاس حضور داشتند جستجو کرد. البته بدون تردید یکی از اهداف جمهوری اسلامی ایران حرکت در مسیر شکستن تحریم های اعمال شده از سوی ایالات متحده امریکا و اتحاد اروپایی به بهانه عدم رعایت مصوبات شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر استمرار فعالیت های هسته ای این کشور بوده است. این که جمهوری اسلامی ایران از این فرصت چه بهره ای برده باشد موضوعی دیگر است. بدیهی است که یکی از مهمترین کارهایی که در راستای اعمال تحریم ها از سوی ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپایی روی داده جوسازی سیاسی علیه جمهوری اسلامی ایران است. تشکیل اجلاس سران کشورهای جنبش عدم تعهد در ایران و حضور بسیاری از رهبران جهان در ایران به علاوه انتقال ریاست جنبش برای دوره سه ساله آتی به ریاست جمهوری ایران بیانگر آن است که تلاش های تحریم کنندگان برای انزوای سیاسی جمهوری اسلامی ایران تا حدی قابل توجه کم رنگ تر از گذشته شده باشد. این که جمهوری اسلامی ایران تا چه حد توانسته باشد از این فرصت استفاده کند قابل تامل است. به نظر من تا اینجای کار خوب بهره برداری شده اما اصل کار باقی است. اکنون که ریاست جنبش بر عهده ریاست جمهوری ایران قرار دارد می توان با بهره گیری از ظرفیت های بالقوه سیاسی جنبش نسبت به بسیج نیروهای سیاسی بین المللی گام های خوبی برداشت و علاوه بر این با ساماندهی بهتر جنبش نام نیک و اثری ماندگار در سطح جهانی برای مردم کشورهای در حال توسعه که بخش عمده اعضای جنبش هستند را به یادگار گذاشت.
هند یکی از کشورهای مهم جنبش عدم تعهد و یکی از شرکای اقتصادی ایران است. حضور هیئت هندی در ایران را چگونه ارزیابی می کنید و این حضور تا چه اندازه با اهداف اقتصادی صورت گرفت؟
هند یکی از بنیانگزاران جنبش است. حضور هند باید در راستای تعهد تاریخی این کشور به جنبشی که جواهر لعل نهرو در بین بنیانگزاران آن بوده نیز تعبیر شود. هند کشوری کلیدی در سطح راهبردی برای قدرت های بزرگ محسوب می شود. این کشور با نظام مردم سالار حاکم بر آن نمونه ای بارز برای شکل گیری نظام های مردم سالار در آسیا محسوب می شود. از منظر راهبردی هند عاملی برای ایجاد تعادل منطقه ای در مقابل چین نیز محسوب می شود. پس نقش هند در سطح بین المللی نقشی سازنده است که رهبران این کشور بزرگ هم همیشه بدان توجه داشته اند. با این همه هند به عنوان یک قدرت منطقه ای نیازمند روابط مناسب و سازنده با ایران نیز هست. ایران و هند دو شریک بالقوه سیاسی و اقتصادی در منطقه هستند که منافعی بلند مدت و مشترک دارند و در اغلب موارد هم مواضع مشابهی را اتخاذ کرده اند. هند امروز کشوری در حال توسعه است که نیازی شدید به نفت و گاز و اصولا سوخت برای شکل گیری اقتصادی توسعه یافته دارد. ایران به عنوان یکی از منابع خوب و مناسب تامین انرژی برای این کشور محسوب می شود. در مقابل ایران هم می تواند نیازهای صنعتی خود را تا حد زیادی از هند تامین کند. شرکت های خدماتی هندی هم می توانند بسیاری از خدمات مورد نیاز ما را با کیفیت و قیمتی رقابتی و مناسب تامین نمایند. سوابق و تجربیات هند برای انتقال از اقتصاد برنامه ریزی شده به اقتصاد باز هم از جمله دستاوردهایی است که می توانیم از آن بهره بگیریم. بنابراین هند و ایران شرکای طبیعی اقتصادی همدیگر محسوب می شوند. حضور هیات هندی هم بدون تردید با آطلاع و آگاهی از همین مطالب صورت پذیرفته است. هندی ها افرادی فاضل و قابل هستند و توانایی ها و نیازهای خود را به خوبی شناسایی کرده اند و با دنبال کردن سیاست هایی مناسب برای تشدید توانایی ها و پوشش دادن به نیازها گام بر می دارند. تردیدی ندارم که هیات هندی با توجه به منافع ملی خود و با هدف توسعه اقتصادی هند ترکیب هیات حاضر در اجلاس را شکل داده باشد.
ریاست ایران بر جنبش عدم تعهد می تواند فرصتی برای ایران در مسیر پویا کردن ظرفیت های اقتصادی عدم تعهد باشد؟ در این مسیر ایران باید دست به چه اقداماتی بزند؟
فرصتی طلایی در اختیار ایران قرار داده شده است. به نظر من گام اول ساماندهی جنبش طی دوره سه ساله ریاست ایران بر آن گام اول است. همان گونه که می دانید جنبش دبیرخانه دایمی ندارد و صرفا یک دفتر هماهنگی در نیویورک دارد. شاید بهترین گام تشکیل یک دبیرخانه دایمی محسوب شود. بدین ترتیب سازمانی که به صورت مستمر و سامان دهی شده شکل گرفته است می تواند تماس دایم بین ریاست جنبش و اعضای آن را ممکن سازد. همین کار خود خیر و برکت فراوانی هم برای جنبش و هم برای جمهوری اسلامی ایران در بر خواهد داشت. گام بعدی به نظر من فعال کردن همان ظرفیت های اقتصادی است که به صورت مستقیم در زمره اهداف اولیه این جنبش نبوده است. این موضوع را در تشکیلات دبیرخانه دایمی جنبش می توان نهادینه کرد. اعتقاد شخصی من این است که اگر مدیریت صحیحی اعمال کنیم دیگر اعضای جنبش هم آماده استقبال از این روند و حرکت به سمت هماهنگی و همکاری های اقتصادی دو و یا چند جانبه اعضا خواهند بود. به هر حال جنبش امروز با یک جهان دو قطبی که بخواهد در آن بدون تعهد به یک قطب خاص باشد مواجه نیست و با هدایت جنبش به سمت همکاری های اقتصادی می توان آن را به سطح سازمان کشورهای عدم تعهد ارتقا بخشید و کاری ماندگار هم برای کشور و هم برای ملت های در حال توسعه عضو جنبش به انجام رساند.
تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/16
انتشار اولیه: سه شنبه 14 شهریور/ بازانتشار: شنبه 18 شهریور
نظر شما :