بیست و سومین خش از کتاب جدید هیکل درباره مبارک
مبارک بلد نبود حرف سیاسی بزند
دیپلماسی ایرانی: محمد حسنین هیکل، روزنامه نگار مشهور مصری و جهان عرب به تازگی کتابی را با عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" به رشته تحریر در آورده است که در آن به زندگی سیاسی مبارک و چگونگی رسیدنش به قدرت، تداوم ریاست جمهوری اش تا تظاهرات میدان التحریر و سرنگونی او می پردازد. همان طور که از عنوان کتاب پیدا است، دوران حکومت مبارک و زمانه ای که باعث شد او به قدرت برسد و از تریبون های سخنرانی به ریاست جمهوری منصوب شود تا میدان التحریر که در حقیقت انقلابی علیه او را شکل داد، موضوع اصلی این کتاب است.
روزنامه الشروق مصر روزهای پنج شنبه و روزنامه السفیر لبنان روزهای دوشنبه هر هفته با هماهنگی هیکل هر بخش این کتاب را منتشر کرده اند. دیپلماسی ایرانی نیز در نظر دارد هر هفته در روزهای جمعه به طور مرتب همه بخش های این کتاب را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان قرار دهد. هیکل برای این کتاب خود ملاحظه و مقدمه ای نوشته است که ما نیز در دیپلماسی ایرانی عینا آنها را منتشر کردیم.
تا کنون بیست و دومین بخش از این کتاب در اختیار خوانندگان قرار گرفته است که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند، اکنون بیست و سومین بخش از کتاب هیکل تحت عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" در اختیارتان قرار می گیرد:
پس از آن دیدار اول و طولانی با پرزیدنت مبارک، که به نظرم تضارب آرا میان ما بسیار بالا و شدید بود، وی از الفاظی استفاده کرد که در گفت وگوهای سیاسی به سختی می توان آنها را به کار برد، بیشتر آن الفاظ را کسانی که در سیاست دستی دارند اجتناب می کنند که به کار ببرند، برای برخی از آنها نیز مواد قانونی ای داریم که استفاده از آنها را کاملا ممنوع می کند.
در آن دیدار اول از همه خودش دریافت که ترسیده است، شاید برای این بود که از نگاه او چیزهایی که می گفت باعث می شد تا من واکنش تعجب آوری از خودم نشان دهم و این مساله باعث می شد تا وی برای فهماندن منظورش توضیح بیشتری بدهد، گفت: «مواخذه ام نکن محمد بیگ». اما هنگامی که دیدم این عبارات را به کار می برد می دیدم که نگران می شود برای این که بسیاری از آن عبارات عباراتی بودند که در اردوگاه های نظامی و قواعد نظامی دور دست استفاده می شوند که به هیچ وجه در ادبیات سیاسی کاربردی ندارند.
او را مطمئن ساختم که تجربه یک خبرنگار قدیمی در حوزه جنگ را دارم، جدای از این که در این جنگ مصر درگیر شده باشد یا این که جنگ های دیگری باشند که مصر در آنها دستی داشته باشد، از فرماندهان بزرگ شنیدم که این عبارات عبارات اردوگاه ها و پایگاه های نظامی هستند. همچنین او را مطمئن ساختم که از رئیس جمهوری مشهور امریکا ژنرال «دوایت آیزنهاور» شنیده ام که بارها این اصطلاحات را به کار برده است.
به محض این که این را گفتم اهتمام بیشتری صرف کرد و گفت: «آیزنهاور هم همین اصطلاحات را به کار می برد؟»
سپس افزود که همین واژه ها را هنگامی که در روسیه در دانشکده «فرونز» درس می خوانده نیز شنیده است، همچنین وقتی که با نظامیان امریکایی برای تبادل تجربه نشست و برخواست می کرده است، حتی وقتی که معاون رئیس جمهوری بوده نیز این واژه ها را می شنیده است اما نمی دانسته که آیزنهاور هم از همین واژه ها استفاده می کرده است!!
و در حالی که لبخند می زد، نظر داد: «مردم وقتی این نام های مشهور را در جهان می شنوند، خوششان می آید ولی وقتی که به آنها به اندازه کافی نزدیک می شوند در می یابند که مثل ما هستند شاید هم وحشی تر.»!!
مبارک افزود: سوزی (منظورش همسرش بود) از زمان ازدواجمان تلاش کرده است که مرا از اول تربیت کند، موفق هم شده است، درک کرده است که مبارک آدم خوش قلب و بخشنده ای است. پرسیده است: تا کجا؟ گفتم: من از این مشکل می ترسم، هیچ افقی برای آن نمی توانم تشخیص دهم، خیلی مایلم ببینم که در حین سخنرانی عمومی ام چه واکنشی به حرف های من نشان می دهند.»
ادامه دارد...
نظر شما :