نوزدهمین یادداشت از سلسله نوشتههای جدید سرکیس نعوم
ترکیه ساده است، خبره نیست
دیپلماسی ایرانی: در سال گذشته سایت دیپلماسی ایرانی یادداشت های سرکیس نعوم، روزنامه نگار و نویسنده مشهور و از چهره های مشهور فرهنگی لبنانی را که جوایز متعددی در زمینه های مختلف روزنامه نگاری و فرهنگی به دست آورده است که به طور مرتب در روزنامه النهار لبنان منتشر می شدند، ترجمه و منتشر کرد که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند. این یادداشت ها عموما درباره تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا بودند که نعوم در سفرش به ایالات متحده امریکا که هر ساله انجام می دهد در دیدارش با مقام های مختلف امریکایی که برخی از آنها سابقه طولانی در دستگاه سیاست خارجی امریکا داشته اند و شماری نیز همچنان در این دستگاه مشغول به کارند، در میان گذاشته بود. نعوم نامی از این افراد نمی آورد ولی سمت همگی آنها را یاد می کند، از این رو خواننده می تواند حدس بزند که فرد مورد اشاره چه کسی است یا این که از لحاظ تاثیرگذاری در سیاست خارجی امریکا از چه اهمیتی برخوردار است و یا این که چه اطلاعات پشت پرده ای را می داند که کمتر ردی از آنها در رسانه ها دیده می شود. یکی دیگر از نکات مورد اهمیت این یادداشت ها به روز بودن آنها و هم زمانی شان با تحولات خاورمیانه است. خاورمیانه ای که از سال 2010 به بعد و با آغاز بهار عربی رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. ویژگی دیگر این یادداشت ها حالت گفت وگو بودن آنها با مقام های امریکایی است که جذابیت بیشتری به آنها می دهد.
امسال نیز نعوم همانند سال های گذشته در همان زمان همیشگی به ایالات متحده امریکا رفته و مشابه همان گفت وگوها را انجام داده است و اکنون که به لبنان بازگشته این یادداشت ها را یک به یک در روزنامه النهار منتشر کرده است. دیپلماسی ایرانی نیز به رویه سال گذشته تلاش می کند، همگی این یادداشت ها را ترجمه و منتشر کند. در این جا نوزدهمین بخش از این سلسله یادداشت ها پیش رویتان قرار می گیرد:
از یکی از مهم ترین مسئولان کاخ سفید که مدت طولانی ای است با پرونده های خاورمیانه سر و کار دارد و در حال حاضر نیز با بسیاری از پرونده های مرتبط با سوریه، لبنان و احیانا اسرائیل ارتباط دارد، درباره ترکیه پرسیدم، گفتم: ترکیه از همان ابتدای بحران خودش را درگیر بحران سوریه کرد، سوری ها و اعراب گمان می کردند که یک کار غیر ممکن را انجام خواهد داد یعنی این که در حمایت از شهروندان و مخالفان سوری از نیروی نظامی علیه اسد استفاده خواهد کرد. اما پس از آن از مواضعش کوتاه آمد. بعد مردد ماند و باعث خشم سوری ها و اعراب شد. ترکیه واقعا چه می خواهد؟ جواب داد: «ترکیه هم همان طور ]مثل روسیه[ است، به رغم قدرت و رشد اقتصادی اش مثل موسولینی است، اشتهای بسیار، دهانی بزرگ و دندان هایی همیشه لرزان دارد. در آوریل گذشته ترکیه به این نتیجه نهایی رسید که اسد باید از قدرت کنار برود و نظامش سرنگون شود. این دقیقا پس از سفر وزیر امور خارجه ترکیه، اوغلو و نخست وزیرش اردوغان به دمشق بود برای این که اسد حرفشان را گوش کند و با آن موافقت کند ولی اجرا نکند و احیانا موافقت هم نکند. اوغلو ناظر بسیار خوب و دقیقی است، اما فرد پراگماتیکی (عملگرایی) نیست اگر چه کفایت لازم را دارد. یک بار در یکی از ماموریت هایم با او دیدار کردم، حرف بر سر ناوگان آزادی (فلوتیلا) بود. از او پرسیدم که چرا کشورش از این ناوگان حمایت می کند و بازتاب های سلبی آن بر ترکیه چیست. گفت: ما کشور آزادی هستیم و ملت هر آن چه بخواهد انجام می دهد و چیزی نیست که باعث شود حکومت به تنگنا بیفتد. آن ناوگان وارد آب های منطقه شد و اسرائیل به آن حمله کرد و کشته و زخمی های بسیاری بر جای گذاشت و دولت ترکیه درگیر ماجرا شد و آن درگیری هم پایان نگرفت تا حالا. ترکیه فعلی خیلی ساده است شاید هنوز خبرگی لازم را ندارد. ترکیه قوی است و ما شکی در آن نداریم اما با مشکلات متعددی روبه رو است از جمله در نوع رابطه با ارتشش.»
نظر دادم: آن چه می گویی صحیح است، ترکیه می خواهد نقش های متعددی در منطقه داشته باشد و این باعث می شود که مشکلات گوناگون و سختی برایش به وجود بیاید. به رغم قدرتش امکاناتش محدود است، دو مشکل بزرگ داخلی هم دارد، کردها و علوی ها.
جواب داد: «شاید ترکیه در آخر دخالت کند اگر ببیند که مصالح ملی اش از جمله امنیت ملی اش در معرض تهدید است. این تهدید زمانی به وجود خواهد آمد که ده ها هزار نفر از سوری ها وارد خاکش شوند یا این که دو شهر حمص و حماه مثل 1982 کاملا ویران شوند.»
از او درباره مسیحی های سوریه پرسیدم، پرسیدم چه احساسی دارند؟ جواب داد: «مسیحی ها می گویند ما ترسیده ایم. نظام سوری را دوست نداریم و از همه خطاها و اشتباهاتش خبر داریم و با آن چه امروز انجام می دهد مخالفیم اما از اسلام گرایان افراطی ترسیده ایم. این را خودم شخصا از مسیحی های سوریه شنیده ام، تو می دانی تا چه اندازه آنها به من نزدیک هستند. به نظر من اعتقاد به نظریه هم پیمانی اقلیت ها حرف یاوه ای است. قطعا اسرائیل مانع وقوع جنگ داخلی در سوریه که باعث پایان بخشیدن به نقش سوریه می شود و اسلام گرایان و نظام هر دو ضعیف و ضعیف تر خواهند شد، نمی شود، بر اساس همان نظریه شیطان که تو خودت بهتر از من می دانی، اسرائیل با انعطاف به سوریه می نگرد. همین دیدگاه را مسیحیان سوریه به بشار و طرفداران و و نظامش دارند. به هر حال مخالفان سوریه به روسه گفته اند: اگر حمایت خود از بشار را متوقف کردی همه مصالحت در سوریه را به رسمیت می شناسیم (یعنی محافظت از پایگاه دریایی آنها در طرطوس و جاهای دیگر).»
نظر شما :