بحران سوریه و طرح خاورمیانه بزرگ
هدف تضعیف ایران است
دیپلماسی ایرانی: انفجار در ساختمان امنیت ملی سوریه نقطه عطفی در تحولات 17 ماه گذشته سوریه محسوب شده و در دو هفته گذشته تحولات در این کشور بسیار سریع تر از گذشته رقم خورده است. فرار مقامات سیاسی و نظامی از این کشور افزایش یافته است و حلب و دمشق دو شهر مهم سوریه کانون درگیری های مخالفین و ارتش سوریه بوده است.آیا بحران سوریه می رود تا معادلات جدید قدرت را بر منطقه تحمیل کند؟ نقش ایران در این میانه چیست؟ اینها سوالاتی است که با دکتر احمد نقیب زاده استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در میان گذاشته ایم که در زیر می خوانید:
در هفته های گذشته شاهد بالا گرفتن بحران در سوریه بوده ایم. به نظر شما تا چه اندازه این کشور به زمین بازی قدرت های بین المللی برای کشمکش قدرت و توازن قوا تبدیل شده است؟
به میزان 50%. زیرا در اغلب کشورهای جهان سوم نارضایتی مردم با اهداف و مطامع قدرتهای همسایه و دوردست گره می خورد. اگر بازی دیگران و نقشه خاورمیانه بزرگ در کار نبود سوریه اعتراضات را به آسانی خفه می کرد. با این وجود باید توجه داشت که در دنیای امروز یکی از بهترین راههای مشروعیت زدایی از رژیم های سیاسی ایجاد رودررویی با مردم است. به محض آنکه شمار کشته شدگان از مرز صد نفر بگذرد، شمارش معکوس برای مشروعیت زدایی شروع می شود. این همان روشی است که در سوریه به کار گرفته شده و دارد عمل می کند. وقتی نزول مشروعیت به درجه خاصی رسید، دیگر هر عملی علیه آن رژیم مشروعیت خواهد داشت. درحال حاضر مشخص شده حکومت بشار اسد آن استحکامی را که پیش از این تصور می شد ندارد. بنابراین سقوط بشار اسد سیر حوادث را شتاب بخشیده و غرب را برای چینش "خاورمیانه بزرگ" آماده می کند.
به نظر شما ایستادگی روسیه در موضوع سوریه و وتوی قطعنامه های شورای امنیت می تواند نمایانگر دوران جدیدی از روابط روسیه و غرب و توازن قوای بین المللی باشد؟
دوران جدیدی، نه ولی اوج رقابتهای روسیه و غرب است. زیرا سلطه غرب بر سوریه و ایران، آخرین و تعیین کننده ترین مرحله رقابتهایی است که از اواسط دهه 1990 آغاز شده بود. خاورمیانه منطقه مرکزی وحیاتی یا مرکز ثقل (heartland) جهان است و هرکه بر هارتلند مسلط باشد بر جهان مسلط می شود. (از فرمایشات هیتلر و نظریه مکیندر). بنابراین برد و باخت قدرتها در این منطقه رقم می خورد. ولی از پیش معلوم است که اقدامات روسیه فقط مسیر را طولانی تر و تعداد کشته ها را بیشتر می کند. غرب و مهره های منطقه ای آن مانند عربستان، قطر و ترکیه، چینش قوا را به نفع غرب رغم زده است و در پایان غائله هم شکی نیست که چه وضعیتی پیش می آید.
با توجه به اتفاقات روزهای اخیر و قعطنامه مجمع عمومی تا چه اندازه امکان دارد که بحران سوریه به مداخله ای از سوی غرب در این کشور بینجامد؟ در صورت وقوع این مسئله واکنش روسیه و چین چه خواهد بود؟
غرب عاقل تر از این است که خود وارد جنگ شود مگر با پشتوانه قطعنامه های سازمان ملل. زمانی که غرب وارد می شود مطمئن باشید روسیه وچین از پیش فلج شده اند. هیچ گاه چین بخاطر سوریه با آمریکا درگیر نمی شود و روسیه هم جرئت این کار را نخواهد داشت.
از اینها که بگذریم احتیاجی به حضور آمریکا نخواهد بود برای اینکه برنامه ها را طوری ترتیب داده اند که سوریه از درون از هم می پاشد. وزیرها و وکیل ها پا به فرار می گذارند و دوستان خارجی جز ایران که به امدادهای غیبی پشتگرم است یکی پس از دیگری از آن روی برمی گردانند.
بسیاری تجزیه سوریه را به عنوان آغاز فروپاشی جغرافیای منطقه ارزیابی می کنند. شما احتمال تجزیه سوریه را تا چه حد جدی می دانید؟
سوریه تجزیه نمی شود مگر زمانی که یک دولت کرد تشکیل شود.
تا چه اندازه تحولات سوریه را با ایران مرتبط می دانید؟ آیا تلاش غرب برای تغییر حکومت در سوریه را در راستای کاهش قدرت ایران در منطقه می دانید؟
همه این برنامه ها برای تضعیف ایران است که هدف نهایی طرح خاورمیانه بزرگ است. سقوط بشار امنیت اسرائیل را تأمین می کند ولو آنکه گروه های تندرو برای چند روزی میدان دار باشند. هدف بعدی پس از بشار اسد، حزب الله است و بعد وقت کافی برای فیصله با ایران وجود دارد.
انتشار اولیه : جمعه 20 مرداد 1391/ بازانتشار : دوشنبه 23 مرداد 1391
نظر شما :