دستان عربی سوریه را تخریب می کند

غرب و دکترین شهر سوخته سوریه

۰۹ مرداد ۱۳۹۱ | ۱۹:۰۳ کد : ۱۹۰۴۸۱۲ اخبار اصلی خاورمیانه
مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل خاورمیانه، در نوشتاری برای دیپلماسی ایرانی در خصوص طرح اتحادیه عرب درباره سوریه به مجمع عمومی و اهداف اصلی غربی‌ها در برکناری بشاراسد توضیحاتی داده است که در زیر می‌خوانید:
غرب و دکترین شهر سوخته سوریه

طرح اتحادیه عرب به مجمع عمومی

دیپلماسی ایرانی : آنچه که در مورد سوریه از اهمیت جدی برخوردار است ایجاد پل در غرب و محیط عملیاتی سوریه است. غرب بر این است که در لبه اصطکاک با رژیم بشاراسد به شکل مسقیم وارد نشود. نگرش غرب به سوریه به مثابه ستون فقرات مقاومت است که باید توسط سیستم های دورن منطقه ای پیوسته به غرب با شکست روبرو شده و کاملا تخریب گردد. نکته در مورد سوریه که مورد غفلت بسیاری از کارشناسان قرار گرفته است نابودی سوریه به دست سوری ها در قریب به 16 ماه گذشته است، از حمص گرفته تا حلب و دمشق امروز یا به دست نیروهای معارض تخریب می شود و یا به دست ارتش سوریه در دربرخورد با نیروهای معارض و از همین رو در می یابیم که غرب برای سوریه سرزمین سوخته را هدف قرار داده است تا کاملا آنچه که به عنوان مقاومت و نقشه راه مقاومت در جهت مبارزه با رژیم صهیونیستی از منظر جغرافیایی مطرح است در سوریه کمرشکن شود.

بنابراین از منظر برخورد نهایی با سوریه نیز غرب تلاش دارد تا سر حد ممکن به لیبیزاسیون سوریه روی نیاورد. بلکه تلاش خود را ایجاد فضای مثبت در راستای افزایش اصطکاک بیشتر میان سوریه و رژیم های منطقه ای مخالف با سوریه قرار دهد، تا بدین وسیله هم به اهداف خود با کمترین هزینه ها دست یابد هم لبه اصطکاک خود را با کشورهایی چون روسیه و چین در شبه جنگ سرد دیگری در سوریه رقم نزند. بنابراین نوک پیکان حمله احتمالی به رژیم بشار اسد در سوریه نه ناتو بلکه اتحادیه عرب خواهد بود، تا پس از ایجاد فضای مناسب در راستای عملیاتی کردن دکترین سرزمین سوخته با بهره برداری همگرایی میان قاهره، آنکارا، ریاض و قطر زمینه ایجاد فشار سخت نظامی احتمالی را با پشتیبانی ناتو و پرچم داری اتحادیه عرب علیه بشار اسد رقم زند. در این نگرش امریکا خواهد توانست با هزینه مردم منطقه یکی از موانع بزرگ غرب در منطقه را از میان بردارد؛ بنابراین به نظر می رسد این پیش نویس قطعنامه مقدمه ای بر ایجار فضای لجستیک جهت حمایت از اتحادیه عرب در دخالت نظامی آشکارتر و روبه افزایش در برابر اسد باشد. بدین ترتیب تلاش در ایجاد فضای موجود در شهری مانند حلب و دمشق زمینه پرور چنین گامی محسوب می شود.

حمله نظامی به شیوه جدید

آنچه که در پارادایم کنونی جنگ ها مطرح و بر ذهن های اکثریت مردم جهان مطرح است پارادیم جنگ های کلاسیک است. در حالیکه هم اکنون از دوران جنگ کلاسیک جدا شده ایم و جنگ های مدرن با پارادیم های در حال ظهور در حال شکل گیری هستند. امروز غرب و هم پیمانان منطقه ای آن به نوعی وارد جنگ بدون سرنشین با رژیم بشار اسد هستند. به این معنا که نیروهای ارتش های این کشور به عنوان عوامل اصلی میدان نبرد در صحنه حضور ندارند، اما به عنوان پشتیبان،طراح، حمایت کننده مالی و لجستیک در کنار معارضین اقدام می کنند و به واسطه هدف اولیه ناشی از تخریب کامل کمربند مقاومت در سوریه یعنی دکترین سرزمین سوخته (که به آن اشاره شد) این بهترین روش برای ایجاد جنگ فرسایش که آرام آرام  تمامی زیر ساخت های سوریه را که سال های سال حافظ اسد و پس از او بشار اسد به ساخت آن در جهت اهداف خود اقدام کردند با هزینه های اندک اما به دست خود ارتش سوریه و معارضان از بین می برند. بنابراین هدف جنگ بدون سرنشین جنگ فرسایشی در جهت تخریب کامل سوریه و تبدیل آن به کشوری می شود که در این جنگ فرسایشی دستاوردهای چندین دهه گذشته را تخریب شده خواهد دید.

پیامد جنگ برای ایران و منطقه

آنچه از اهمیت برخوردار است و نمی توان آن را نادیده انگاشت تاثیری است که می تواند مساله سوریه بر کل منطقه به جا بگذارد. با توجه به اینکه سوریه جزء کشورهای پیشرو در مقاومت خوانده شده و همچنین با عنایت به نزدیکی سوریه و ایران در مسیر مقاومت فروریزی رژیم بشار اسد می تواند حامل امواج شکنند ه ای بر کل مسیر مقاومت و ایران باشد. اگر به خوبی بنگریم به ویژه در شش ماه اخیر بر بزرگنمایی نقش ایران در مسائل مربوط به سوریه و حل بحران آن از سوی شخصیت های مختلف بین المللی تاکید شده است.

مهمترین این تاکیدات را می توان در ادبیات عنان و در بیانات وزیر خارجه روسیه، لاوروف دید. با وجود تمامی این تاکیدات در تعریف عملیاتی از حضور ایران در حل بحران موجود در سوریه بارها و بارها غرب مقاومت کرده  و توانسته است این گزاره جدی را در افکار عمومی نهادینه کند که اصلی ترین مساله منطقه ای و بین المللی در برابر اپوزسیون خواهان  برکناری رژیم بشار اسد ایران است و بدین ترتیب با برجسته کردن نقش ایران در سوریه هزینه های ملی نظام جمهوری اسلامی ایران در بعد منطقه ای و بین المللی را ارتباط با فروریزش احتمالی  بشار اسد دو صد چندان نموده است.  از سوی دیگر توانسته است افکار عمومی جهان را به سمت و سوی ایجاد فضای محدودیت ساز بیشتر علیه ایران پس از سقوط احتمالی اسد فراهم سازد و از هم اکنون تخم مرغ های خود را علیه ایران در سبد سوریه قرار دهد. بنابراین فرو ریزش احتمالی رژیم سوریه می تواند تبعات قابل توجهی را برای ایران فراهم سازد. این تبعات هم در بعد مشروعیتی-مقبولیتی و هم در بعد قدرتی-مادی قابل توجه است. در بعد نخست فرو ریزش رژیم بشار اسد به واقع می تواند مشروعیت دفاع از رژیم بشار اسد را به عنوان هدف گذاری سیاسی در نظام جمهوری اسلامی ایران با پرسش جدی روبرو کند و بررسی هزینه فایده های ناشی از این حمایت را در افکار عمومی در سطوح مختلف توده ها و نخبگان فراهم سازد. از نظر قدرتی-مادی با فروریزش احتمالی بشار اسد دیگر قطب های مقاومت با سرخوردگی قدرتی روبرو خواهند شد که در آن با وجود حمایت بی شائبه ایران از رژیم بشار اسد در نهایت این رژیم سقوط کرده است ، بنابراین پیامدهای این بخش از منطقه را باید برخود بپذیرد.از آنجایی که برکناری اسد به عنوان یک هدف استراتژیک برای غرب مطرح است و در نشست های مختلف با کشورهایی همچون روسیه و چین حاضر به عقیب نشینی از آن نبوده است./14 


نظر شما :