نشانه های پنهان در انفجار دمشق چه بود
تیر خلاص به روند آرام مذاکرات
محمد ایرانی، سفیرسابق ایران در اردن در نوشتاری برای دیپلماسی ایرانی پیامد انفجارها و اوضاع داخلی سوریه را مورد بررسی قرار داده است که در زیر میخوانید.
دیپلماسی ایرانی : بدون تردید انفجار مرکز امنیت ملی دمشق که طی آن چهارتن از عالیرتبهترین فرماندهان نظامی و امنیتی سوریه کشته و تعدادی نیز زخمی شدند جدیترین بحران نظام سوریه از آغاز شکل گیری آن در مارس 2011 تا کنون بوده است.
چند نکته در این رابطه قابل تامل و ارزیابی است:
1. بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، برای بازگرداندن روحیه جدید به حامیان خود بلافاصله اقدام به تعیین وزیر دفاع جدید کرد. وی ناگزیر است برای حفظ وضعیت با ثبات پایتخت دست به اقدامات کنترلی و احتمالا خشونتبار بزند. به نظر میرسد پس از انفجار خیابان روضه بحران و رویاروییهای نظامی رو به افزایش خواهد گذاشت و خشونت و کشتار افزایش خواهد یافت.
2. تمام تلاش فرماندهان نظام این بود که خط قرمز دمشق همچنان حفظ شود و مخالفان وارد این حوزه حساس نشوند. اما با این انفجار عملا دمشق به گونه جدی وارد بحران شد. توانایی نیروهای امنیتی در کنترل مراکز حساس پایتخت به چالش کشیده شد.
3. این واقعه نشان از نفوذ نیروهای مخالف در قلب فرماندهی عالی نظامی این کشور دارد. به طور حتم دستاورد بزرگی برای مخالفان به ویژه ارتش آزاد است که فرماندهی آن در ترکیه مستقر است. این اقدام به همان میزان که نشان از وجود حفرههای نفوذ امنیتی و حفاظتی در دورن نهاد ارتش دارد و نشان از برنامهریزی و جسارت نیروهای مخالف دارد.
4. باردیگر حادثه انفجار مرکز امنیتی دمشق نشان داد بشار اسد و نظام حاکم در سوریه با مشکلاتی در کشور مواجه هستند و حتی طرف مقابل تا عمق جلسات امنیتی آنان نفوذ دارد. این امر البته زنگ خطری برای بقای نظام که از مدتها پیش به صدا درآمده است. انفجار چهارشنبه صبح مرکز امنیتی سوریه یادآور درگیریها و اقدامات مشابه سالهای 1982 میلادی است، زمانی که مرکز فرماندهی حزب بعث و فرماندهی نیروی هوایی سوریه در دمشق و چندین مرکز مهم امنیتی دروه حافظ اسد مورد هجوم انتحاری قرار گرفت و تلفات زیادی بر جای گذاشت. در آن دوره دولت سوریه تنها با تندروهای جریان اخوانالمسلین وارد درگیریهای خونینی شده بود که نهایتا منجر به محاصره شهر حماء از سوی نظامیان و سرکوب گستردهای شد که در تاریخ این کشور بیسابقه بود. البته در آن دوره جریان اخوانالمسلیمن تنها جریان مخالف بود، این جریان از سوی دولت بعثی عراق به فرماندهی صدام حسین حمایت و تجهیز میگردید. به طور قطع امروز اوضاع متفاوت است، طیفهای مختلفی از ناراضیان در مقابل بشاراسد ایستادهاند. در کنار آنها حمایتهای سیاسی و لجستیکی از سوی جبهه غرب به شکل نرم و سخت به رهبرای ایالات متحده امریکا و نقش فعال منطقهای عربستان سعودی،قطر و ترکیه به طور واضح و آشکار مجدانه دیده میشود. نتیجه اینکه گسترش حوزههای درگیری و افزایش کشتههای نیروهای نظامی و امنیتی دولت حکایت از دو موضوع دارد:
1. نیروهای مخالف از آموزش بالاتر و تجهزات پیشرفتهتری در مقایسه با اوایل درگیریها برخوردار شدند
2. حکایت از عدم به نتیجه رسیدن طرح کوفی عنان در صحنه درگیریهای سوریه دارد و ایجاد فضایی برای اعمال یک طرح سیاسی را در هالهای از ابهام قرار میدهد. با این اقدام احتمال دستیابی به راهحل گفتگو و مذاکرات دو طرف نه تنها بسیار کمرنگ شده است بلکه این کشور رابه سمت فرو غلتیدن در جنگ داخلی میکشاند. /14
چند نکته در این رابطه قابل تامل و ارزیابی است:
1. بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، برای بازگرداندن روحیه جدید به حامیان خود بلافاصله اقدام به تعیین وزیر دفاع جدید کرد. وی ناگزیر است برای حفظ وضعیت با ثبات پایتخت دست به اقدامات کنترلی و احتمالا خشونتبار بزند. به نظر میرسد پس از انفجار خیابان روضه بحران و رویاروییهای نظامی رو به افزایش خواهد گذاشت و خشونت و کشتار افزایش خواهد یافت.
2. تمام تلاش فرماندهان نظام این بود که خط قرمز دمشق همچنان حفظ شود و مخالفان وارد این حوزه حساس نشوند. اما با این انفجار عملا دمشق به گونه جدی وارد بحران شد. توانایی نیروهای امنیتی در کنترل مراکز حساس پایتخت به چالش کشیده شد.
3. این واقعه نشان از نفوذ نیروهای مخالف در قلب فرماندهی عالی نظامی این کشور دارد. به طور حتم دستاورد بزرگی برای مخالفان به ویژه ارتش آزاد است که فرماندهی آن در ترکیه مستقر است. این اقدام به همان میزان که نشان از وجود حفرههای نفوذ امنیتی و حفاظتی در دورن نهاد ارتش دارد و نشان از برنامهریزی و جسارت نیروهای مخالف دارد.
4. باردیگر حادثه انفجار مرکز امنیتی دمشق نشان داد بشار اسد و نظام حاکم در سوریه با مشکلاتی در کشور مواجه هستند و حتی طرف مقابل تا عمق جلسات امنیتی آنان نفوذ دارد. این امر البته زنگ خطری برای بقای نظام که از مدتها پیش به صدا درآمده است. انفجار چهارشنبه صبح مرکز امنیتی سوریه یادآور درگیریها و اقدامات مشابه سالهای 1982 میلادی است، زمانی که مرکز فرماندهی حزب بعث و فرماندهی نیروی هوایی سوریه در دمشق و چندین مرکز مهم امنیتی دروه حافظ اسد مورد هجوم انتحاری قرار گرفت و تلفات زیادی بر جای گذاشت. در آن دوره دولت سوریه تنها با تندروهای جریان اخوانالمسلین وارد درگیریهای خونینی شده بود که نهایتا منجر به محاصره شهر حماء از سوی نظامیان و سرکوب گستردهای شد که در تاریخ این کشور بیسابقه بود. البته در آن دوره جریان اخوانالمسلیمن تنها جریان مخالف بود، این جریان از سوی دولت بعثی عراق به فرماندهی صدام حسین حمایت و تجهیز میگردید. به طور قطع امروز اوضاع متفاوت است، طیفهای مختلفی از ناراضیان در مقابل بشاراسد ایستادهاند. در کنار آنها حمایتهای سیاسی و لجستیکی از سوی جبهه غرب به شکل نرم و سخت به رهبرای ایالات متحده امریکا و نقش فعال منطقهای عربستان سعودی،قطر و ترکیه به طور واضح و آشکار مجدانه دیده میشود. نتیجه اینکه گسترش حوزههای درگیری و افزایش کشتههای نیروهای نظامی و امنیتی دولت حکایت از دو موضوع دارد:
1. نیروهای مخالف از آموزش بالاتر و تجهزات پیشرفتهتری در مقایسه با اوایل درگیریها برخوردار شدند
2. حکایت از عدم به نتیجه رسیدن طرح کوفی عنان در صحنه درگیریهای سوریه دارد و ایجاد فضایی برای اعمال یک طرح سیاسی را در هالهای از ابهام قرار میدهد. با این اقدام احتمال دستیابی به راهحل گفتگو و مذاکرات دو طرف نه تنها بسیار کمرنگ شده است بلکه این کشور رابه سمت فرو غلتیدن در جنگ داخلی میکشاند. /14
نظر شما :