مرسی و گذار به دموکراسی!
اما آیا میتوان امید داشت که مصر مرحله گذار به دموکراسی را به سلامت پشت سر بگذارد یا آنها دچار یک دموکراسی کنترل شده و یا بازگشت اقتدارگرایی خواهند شد ؟
در گذار به دموکراسی دو گروه نقش بسزایی دارند. نخبگان و نظامیان
هانگتینتون در کتاب موج سوم دموکراسی بر نقش ناچیز تودهها در گذار به دموکراسی تاکیده کرده و نشان میدهد که از 33 مورد گذار در موج سوم تنها در شش مورد "تودهها" نقش داشته اند. در چنین دیدگاهی ممکن است تودهها رژیم را سرنگون کنند. دقیقا همان کاری که مصریان در میدان تحریر انجام دادند ، اما این نخبگان هستند که میتوانند با اعمال ، روشها و پیمانهای خود به جای یک رژیم خودکامه دیگر ، نظامی دموکراتیک برپا دارند.
نخبگان تاثیر گذار در مصر به سه دسته بزرگ تقسیم میشوند که :
1- اخوان المسلمین و گروهای اسلام گرا 2- ارتش و طرفدارن حکومت حسنی مبارک 3- لیبرالها و سکولارها
گروههایی به تفکرات کاملا متفاوت و دور از هم و احتمال کمترین سازش آن هم در انقلابی که نه رهبری واحدی دارد نه از قبل جایگزینی برای حکومت حسنی مبارک ، بنابراین درجه بالای انسجام ساختاری و فکری در جناحهای تشکیل دهنده نخبگان معمولا گذار را به سوی مسالمت آمیز سوق میدهد و برعکس درجه پایین انسجام و همبستگی سبب خشونت آمیز شدن فرایند گذار خواهد شد.
همین عدم انسجام در میان نخبگان مصری سبب بوجود آمدن خشونت در میان تودهها و نارضایتی آنها که در جریان برگزاری انتخابات و در میدان تحریر به وفور شاهد آن بودیم. و این یکی از بزرگترین مشکلات پیش روی محمد مرسی به عنوان رئیس جمهور است که وظیفه اش ایجاد وحودت و همبستگی میان جامعه مصر است.
در مرحله گذار به دموکراسی نظامیان نقش انکار ناپذیری را بازی خواهند کرد. نگرش مساعد آنها به فرایند گذار آن فرایند را مسالمت آمیز تر میکند ؛برعکس نگرش نامساعد آنها یا مانع گذار میشود یا احتمال گذار را به شیوه خشونت امیز افزایش میدهد. شورای نظامی مصر به عنوان نهادی که اختیار حکومت را بعد از انقلاب مردم در دست گرفت میتوانست نقش بسزایی در تکامل انقلاب مردم مصر و یک حکومت مردمیباز کند اما انها با در اختیار گرفتن حکومت، در مقابل انقلاب مردم مصر ایستادند و در اخرین حرکت کودتا گونه خود مجلس را که نماد دموکراسی و مردم سالاری در هر کشوری است منحل کرد و رسما تمام امور مملکت را در اختیار خود گرفت. بر طبق قانون رئیس جمهور منتخب باید در مقابل مجلس که برآیند جامعه سوگند یاد میکرد اما ارتشیان با انحلال مجلس مرسی را مجبور کردند یا در مقابل شورای نظامی سوگند یاد کند یا شورای قانون گذاری ، که رئیس جمهور سوگند خوردن در برابر شورای قانون گذاری را بر شورای نظامی ترجیح داد و در یک حرکت زیرکانه در میدان تحریر در مقابل مردم هم سوگند یاد کرد. که همین نشانه تقابل مرسی و نظامیان مصری از همین آغاز جمهوری دوم مصر است.
این تنها مشکل مرسی با نظامیان نیست. بزرگترین مشکل او با این شورا محدوده اختیارات آنهاست. نظامیان در دوران پسا انقلابی تمام اختیارات مملکت را در اختیار داشتند از برگزاری انتخابات تا امنیت کشور و حال با انتخاب رئیس جمهور و تشکیل کابینه باید دید که مرسی و نظامیان چگونه با هم کنا رخواهند آمد و یا نظامیان اختیاراتی میخواهند فراتر از قانون مانند تمام نظامیان در کشورهای دیکتاتوری !
بحران همبستگی مهمترین مشکل این روزهای مصر است. یک انقلاب موزائیکی با تشدد آرا که به نظر میرسد گذار به دموکراسی در مصر را با مشکلات عدیده مواجه کند.
در این میان مشکلات اقتصادی و اجتماعی و بی تجربگی سیاسیون جدید مصر بویژه رئیس جمهور آن ، پارداوکسها در سیاست خارجی را هم باید به مشکلات مصر اضافه کرد. مصر این روزها اولین گام را برای گذار به دموکراسی برداشته است ولی این گام نه استوار است و نه مطمئن ،بنابراین باید منتظر نشست تا آینده عاقبت انقلاب مصر و انقلابیون آن را مشخص کند.
* مصطفی داننده دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل
نظر شما :