کشمکشهایی که بغداد را به چالش می کشند
بحران عراق، آتش زیر خاکستر
دیپلماسی ایرانی:مسائل درونی عراق در سالهای گذشته کش و قوس عجیبی پیدا کرده که نشان دهنده ریشه دار بودن تنشها در بدنه و ساختار سیاسی وگاه نوع تعامل گروهها در عراق است.
اگر قصد آن داشته باشیم که به واکاوی این بحران بپردازیم، یک سلسله عوامل بیرونی و درونی در آن تاثیرگذار بودند که در عمیق و طولانی شدن بحران سیاسی در عراق نقش محوری دارند.
در صحنه داخلی عراق سه عامل مهم و تاثیرگذار وجود دارد:
۱. باقی بودن و حل نشدن سوء تفاهمها و اختلافهای ذاتی میان گروههای مختلف سیاسی عراق که از سال ۲۰۱۰ به بعد در پیکره دولت عراق وجود داشته است. به این مفهوم که هنوز نگاهی که العراقیه نسبت به چگونگی حکومتداری داشته، حل نشده و یا تعصبات و بغض سیاسی که از سوی فهرست العراقیه وجود داشته همچنان برای آنها وجود داشته که نتوانستند خود را در دولت نوری المالکی که برآمده از تفاهم سیاسی میان دیگر گروهها بوده، هضم کنند. همین امر در زمان بحث بر سر ریاست پست شورای سیاستگذاری عراق برای ایاد علاوی باقی ماند.
۲. پرونده طارق الهاشمی و پدیدار شدن نگاه سیاسی و حقوقی که در ارتباط با این پرونده وجود داشت و تاثیراتی که بر محیط سیاسی عراق گذاشت از این جهت قابل توجه است که عوامل بیرونی و درونی اجتماعی بر ایجاد این مساله دخالت کرد و در حقیقت آن را به وجود آورد و آن هم فشار بر دولت مالکی بود. در خارج از عراق برخی کشورهای عربی و حتی ترکیه از طارق الهاشمی جانبداری کردند و در داخل عراق نیز برگههای بازی میان العراقیه و کردها به شکلی جابجا میشد و شکل جدیدی از تفاهم سیاسی در حال شکل گیری بود که بیشتر هدف ایاد علاوی این بود که بتواند از این منظر هم دولت مالکی را تحت فشار قرار دهد و هم بحث پرونده طارق الهاشمی را به حاشیه براند. در نتیجه این روند به بحران سیاسی در عراق انجامید.
۳. همچنان به نوع نگاه سهمخواهانه گروههای سیاسی عراق برمیگردد که علیرغم گذشت نزدیک به سه سال از سرنگونی رژیم صدام تا کنون این گروهها هنوز نتوانستند بر سر چگونگی تقسیم پستها و نوع تعامل در قدرت با هم کنار آیند. همواره عوامل خارجی در چینش سیاسی در عراق دخیل بوده است. اعم از این که از گذشته امریکا وجود داشته و یا این که امروزه بازیگران منطقهای دستی بر مسائل سیاسی عراق دارند.
روند تحولات سیاسی و اجتماعی عراق در سالهای اخیر این حقیقت را نشان داده که راه تفاهم و برون رفت از بحران سیاسی، اجماع میان گروههاست و این اجماع سیاسی علی رغم آنکه نظام سیاسی عراق نظام پارلمانی است همواره در خارج از پارلمان حادث شده است. بدین معنا که اجماع به چگونگی رایزنیهای سیاسی میان رهبران و گروهها ختم شده است. در نتیجه باید به شکلی این موضوع را مورد تاکید قرار داد که نظام سیاسی عراق نظامی عشیرهای است، یعنی با اینکه از ساختار سیاسی نوین سیاسی و حکومتداری بهره میبرد، اما رفتارهای سیاسی گروهها و رهبران که بر کارکرد و ساختار دولت عراق تاثیرگذار است، هنوز از خاستگاه پیچیده قومگرایانه و یا حتی نگاه خاص قومی مذهبی خارج نشده است.
بازیگران منطقهای و بینالمللی در عراق
نقش بازیگران خارجی در عراق بیشتر بر حسب نگرش و منافعی که در ارتباط با عراق برای خود تعریف کردهاند، تعریف شده که به ایفای نقش در محیط سیاسی این کشور پرداختهاند و این مساله در سالهای اخیر بارها از سوی مقامهای عراقی به ویژه در ارتباط با همسایگان و در زمانی که این نقش، نقشی بازدارنده بوده، اشاره شده است. در سالهای اخیر نحوه تجهیز و کمک به گروههای شورشی و خشونتطلب در عراق به شکلی بوده که این کشو را دستخوش مشکلات امنیتی کرده و بارها دولتمردان عراق گزارشهایی مبنی بر حمایت عربستان و برخی کشورهای عربی از گروههای شورشی در عراق منتشر کردند که در بین آنها بعثیها و یا کهنه بعثیهایی هنوز با کشورهایی همچون عربستان،اردن، امارات و یا قطر ارتباط دارند. این مساله که اخیرا نوری المالکی به شکل صریح اشاره کرده که کشوری همچون عربستان و قطر عملا در امور سیاسی عراق دخالت میکنند، نشات گرفته از کارگردانی و بازیگردانی صحنه سیاسی عراق از سوی عربستان و تا اندازهای ترکیه است. زمانی که طارق الهاشمی، معاون رئیس جمهور عراق، که تحت تعقیب بوده و از کردستان عراق به عربستان و سپس به ترکیه رفت، نشان داد که این کشورها شکل دیگری از منافع خود را در عراق پیگیری میکنند و در این بین حمایت از گروههای اهل سنت به عنوان اهرمی است تا آنها فشار بیشتری بر دولت مالکی وارد کنند. اما در نگاه کلیتر هر سه کشور عربستان، قطر و ترکیه به دنبال کارگردانی در تقویت نفوذ خود در آینده عراق هستند، اگرچه امروزه اعلام شده بحث سلب اعتماد از مالکی به حاشیه رفته، اما همچنان این نکته قابل بررسی است که بحران سیاسی در عراق محو نشده و این آتش زیر خاکستر باقی است و نقش عوامل بیرونی در صحنه سیاسی عراق کاملا مشخص است، چراکه گروههای سیاسی در عراق با خارج از این کشور پیوند دارند.
نکته تاملی که در ماههای اخیر در عراق پدید آمده این است که کردها از نقش انسجامگرایانه به یک نقش ایجاد اختلاف با دولت حرکت کردند، به ویژه آنکه گرایش کردها و العراقیه و برخی جریانهای سیاسی همچون مقتدی صدر هم برای نزدیکی آنها به یکدیگر و هم برای به بن بست کشاندن نوری مالکی تلاشی بود که شاید بتوان گفت از خارج هم حمایت می شد.
از سوی دیگر به نظر میرسد که اگرعراق بتواند از این دوران گذار و بحران عبور کند، مالکی نیز ناگزیر از تغییرات بنیادین در ساختار قدرت خود خواهد بود و توجه بیشتری را به خواست گروههای سیاسی معطوف میکند.
اما به طور کلی کشمکشهای سیاسی در ماههای اخیر در عراق که ریشه در اختلافها و نگرشهای متفاوت گروههای سیاسی این کشور در سالهای گذشته داشته، در حقیقت پایه ای برای اختلافهای بعدی میان جناحها و تغییرات در ترکیب و آرایش سیاسی در عراق ایجاد خواهد کرد. انتظار می رود که آرایش سیاسی در آینده دگرگون شود و این کشمکشها بیشتر نمایان شود. بنابراین آنچه مشخص است هزینهها برای کنار هم گذاشتن رهبران سیاسی عراق به منظور تفاهم ملی و مصلحت اندیشی آنها در چارچوب منافع عراق نسبت به سالهای گذشته بسیار بیشتر شده است. در این بین عوامل بیرونی که بیشتر به سمت تحریک جریانهای سیاسی در داخل سوق پیدا کردند، اینکه تا چه اندازه میتوانند به آرام شدن فضای سیاسی عراق کمک کنند، جای تردید وجود دارد. اگر گروههای عراقی به درک متقابل از وضعیتی که پدید آمده، نرسیده تا از راه گفتگوهای ملی و راهکار اصلی از طریق حل مشکلات درونی برسند، این امر میتواند مستمسکی شود که هم از خارج عراق فشارها و دخالتها بیشتر شود و هم در درون تعارضها ناسازگاریهای سیاسی میان جناحها و گروهها افزایش پیدا کند. این روند میتواند عراق را در معرض طرحهایی همچون تقسیم و تجزیه و یا دست کم حاشیهسازی در این زمینه پیش ببرد. چراکه مسعود بارزانی، رئیس کنونی دولت فدرال عراق، هم اعلام کرد که شاید در سپتامبر آینده اعلام دولت مستقل کردی کند. این مسائل هرکدام گرههایی در عراق هستند که هر روز کورتر میشود، اگر گروههای سیاسی عراق به مصلحت ملی خود بازنگردند، پیش بینی می شود که فضای سیاسی عراق اگرچه در دو سال باقی مانده به انتخابات تحت مماشات سیاسی هم قرار بگیرد و این دولت هم باقی بماند، اما این دولت را دستخوش تغییرات درونی خواهد کرد که برای مردم و دولت عراق بسیار هزینه بر خواهد بود.
این خبر نیز منتشر شده که احتمال دیدار میان مالکی، مقتدی صدر و بارزانی وجود دارد که به نظر میرسد، جلال طالبانی، رئیس جمهور عراق، نقش میانجی بازی میکند که این نقش در صحنه سیاسی عراق مثبت ارزیابی شده و میتواند در واقع عراق را از این وضعیت خارج کند و یا دستکم بحث گفتگوهای ملی را عملی کند که در ماههای اخیر بر آن بسیار تاکید شده و در مدار خواست آنها قرار نگرفته است./14
نظر شما :